
یک فعال محیط زیست با گلایه از بی تفاوتی های مسئول در برابر آتش افروزان:
دولت دست روی دست گذاشته و جنگیدن با آتش را به فعالین محیط زیست واگذار کرده است
دولت با وضع قانونی زاگرس را دو دستی به آتش افروزان سپرد!
وقتی از مدیرکل کنونی منابع طبیعی فارس در «سپید دژ ممسنی» درباره برنامهاش برای پیشگیری از آتش سوزی ها پرسیدیم، پاسخ او شوکهکننده بود. گفت، شما کمک کنید، فکر کنید ۸ سال دفاع مقدس است دعا بخوانید و به جنگ آتش بروید. یکبار هم از او در «گز کوه مصیری» درباره برنامه این اداره کل برای مهار آتش پرسیدیم و گفت: هلیکوپتر برای هر پرواز ۲۳۰ میلیون تومان پول می گیرد،وضو بگیرید و بچهها (نیروهای مردمی) را بفرستید آتش را خاموش کنند!
فاطمه مقدم-فارس آگاه
«متاسفانه آتش سوزی داریم! مراتع روستای شکفت کوهمره سرخی، مورخ ۱۱/۳/۱۴۰۴ لطفا داوطلبان با لباس نخی، شال نخی و کفش ایمنی و آب و غذای کافی شرکت کنند، افراد آموزش دیده در خط مقدم آتش… .» این یکی از دهها نمونه آگهی است که از اوایل بهار در گروه های فعالین محیط زیست فارس منتشر می شود و عده ای داوطلب را به دل آتش می برد و برخی همانجا جا می مانند یا اینکه عضوی از بدنشان را برای اطفا آتشی که به جان طبیعت فارس افتاده فدا می کنند.
بهمن ایزدی فعال برجسته محیط زیست فارس به تازگی یادداشتی منتشر کرده و در آن ضمن اشاره به آتش سوزی ها هشدار داده که اگر رویشگاههای زاگرس نابود شود، منابع آب از بین رفته، تعادل اکولوژیکی و اجتماعی بههم میریزد و مهاجرت اجباری افزایش مییابد. به گفته وی نیروهای مردمی در مناطق مختلف زاگرس با هزینه شخصی تجهیزات تهیه کرده و در مهار آتش فعالیت میکنند، در حالی که این وظیفه باید برعهده دولت باشد.اما مسئولان منابع طبیعی و ستادهای بحران، بهویژه در استان فارس، جز داشتن عملکرد ضعیف و انفعالی، برخورد طلبکارانهای نیز با فعالان محیط زیست دارند که موجب دلزدگی و کاهش انگیزه داوطلبان شده است و اگر وضعیت به همین منوال ادامه یابد، کشور با از دست رفتن تعادل اجتماعی و اقتصادی ناشی از بیابانزایی گسترده زاگرس مواجه خواهد شد.
در همین حال یکی از انجمن های فعال محیط زیست با نام «میراث زاگرس» نیز بیانیه ای منتشر کرده اند و ضمن گلایه از برخوردهای غیر مسئولانه با هدف جلوگیری از قربانی شدن طبیعت ایران به دلیل بیتدبیری و بیمسئولیتی مسئولان اعلام کرده اند اعضای این انجمن از این پس در عملیات اطفای حریق جنگلها و مراتع مشارکت نخواهند داشت و این تصمیم تا پایان سکوت و بیعملی نهادهای مسئول و آغاز اقدامات جدی دولتی پابرجاست.
با کیان یزدان پور عضو انجمن میراث زاگرس در این خصوص گفت و گو کردیم . کیان یزدان پور از فعالین شهر نورآباد ممسنی فارس است که خود در اطفا آتش های محیط زیست ۳۰ درصد بینایی اش را از دست داده است. انجمن او «میراث زاگرس» حوزه فعالیتی به گستردگی کل زاگراس از کامیاران و جوانرود و غرب ایران تا حوزه زاگرس در جنوب غربی و فارس دارد. این گروه مردمی در آموزش و فرهنگسازی در زمینه گسترش شناخت محیطزیست و منابعطبیعی و تجهیز فعالین محیط زیستی مشغول است و در طول ۸ سال فعالیت خود در عملیات های متعدد اطفا حریق در زاگرس شرکت کرده است.
فعال محیط زیست و عضو انجمن میراث زاگرس، درباره علت اعتراض این انجمن به عملکرد مدیران منابع طبیعی و ستاد بحران استان فارس گفت: حدود هشت سال است که گروه ما به طور مستمر در اطفای حریق مراتع و جنگلهای زاگرس فعالیت میکند. تجهیزات مورد نیاز را خودمان با هزینه شخصی تهیه کردهایم و برخی از این تجهیزات حتی پیشرفتهتر از آنچه سازمانهای متولی در اختیار دارند است. با این حال، مشکل اصلی نبود برنامه پیشگیری از آتشسوزی در سازمانهای مسئول مانند منابع طبیعی و محیط زیست است. این نهادها در مقابل آتشافروزیها سکوت کرده و حتی اعتراض جدی به قوه قضاییه ندارند.
کیان یزدانپور ادامه داد: اداره کل منابع طبیعی استان فارس که مسئول محدوده وسیعی از جنگلهاست، ادعا میکند پروندههایی برای متخلفان تهیه و به دادگستری ارسال میکند، اما این پروندهها یا رسیدگی نمیشوند یا نتیجهای ندارد. در حالی که در سالهای گذشته، نیروهای مردمی در سختترین در مهلکترین عملیات اجرایی با اتش جنگیده اند.
وی با تأکید بر سهم بالای نیروهای مردمی در مقابله با آتشسوزیهای زاگرس گفت: از ۲۱ شهید محیط زیست در این مدت، ۱۹ نفر از نیروهای مردمی بودهاند و فقط ۲ نفر از نیروهای دولتی. این نشاندهنده نقش پررنگ و جانفشانی فعالان مردمی در برابر بحران آتشسوزیهاست.
یزدانپور با گلایه از اینکه نزدیک به یک دهه است فعالان محیطزیست در زاگرس در عملیاتهای دشوار و پرخطر اطفای حریق مشغولند، اظهار داشت: سازمانهای امنیتی و قضایی تاکنون هیچ اقدام مؤثری برای شناسایی یا مجازات آتشافروزانی که کوهها را به آتش میکشند و هزاران هکتار جنگل را میسوزانند، انجام نداده است. حال آنکه در یکی از این آتشسوزیها، چهار عضو یک خانواده از گروههای مردمی، از خانواده شریف «بهزادی»، جان خود را از دست دادهاند، اما هنوز کوچکترین اقدامی برای پیگیری و دستگیری عاملان این جنایت صورت نگرفته است.
این فعال محیطزیست حوزه زاگرس با طرح پرسشی مهم درباره ضمانت و بیمه نیروهای مردمی که وارد مقابله با آتش میشوند، گفت: ما اعضای انجمن میراث زاگرس هشت سال است که در جنگ با آتش تلاش کرده و آتش را مهار کردهایم، اما مدیر کل منابع طبیعی فارس با بیمسئولیتی کامل به نیروهای انجمن گفته است: تصور کنید هشت سال دفاع مقدس است، بروید بجنگید! حال سؤال این است که چرا فقط نیروهای مردمی باید پر تعدادترین رزمندگان این جبهه باشند؟
وی افزود: وقتی از مدیرکل کنونی منابع طبیعی فارس در «سپید دژ ممسنی» درباره برنامهاش برای پیشگیری از آتش سوزی ها پرسیدیم، پاسخ او شوکهکننده بود. گفت، شما کمک کنید، فکر کنید ۸ سال دفاع مقدس است. دعا بخوانید و به جنگ آتش بروید. یکبار هم از او در «گز کوه مصیری» درباره برنامه این اداره کل برای مهار آتش پرسیدیم و گفت: هلیکوپتر برای هر پرواز ۲۳۰ میلیون تومان پول می گیرد،وضو بگیرید و بچهها (نیروهای مردمی) را بفرستید آتش را خاموش کنند!
****قانونی که زاگرس را به آتش کشید
یزدانپور مهمترین ضعف مدیریتی در تشدید بحران آتشسوزیهای زاگرس را ضعف قوانین دانست و گفت: از سال ۹۵ که قانون واگذاری اراضی شیبدار بدون پوشش گیاهی به مردم تصویب شد، آتشسوزیها در منابع طبیعی، درختان و مراتع زاگرس آغاز شد. بر اساس این قانون، زمینداران که زمینهایشان در پاییندست کوهپایه قرار دارد، میتوانند زمینهای شیبدار و بدون پوشش گیاهی را تصرف کنند. این موضوع باعث شده تا با سوزاندن پوششهای گیاهی، دولت با دریافت مبلغی زمین سوخته را به زمینداران اطراف واگذار کند. نکته تاسفبار این است که هیچ پیگیری قانونی جدی برای مشخص کردن عاملان آتشافروزی نیز صورت نمیگیرد.
وی همچنین برخورد قهری با کشاورزان روستایی را عامل دیگری برای گسترش آتش سوزی ها خواند و گفت: فرماندار نورآباد چهار ساعت کوهنوردی کرد تا ۲۰ – ۳۰ متر مزرعه خشخاش یک پیرمرد روستایی را تخریب کند و این اقدام را در روزنامهها با آب و تاب منتشر و بهعنوان برخورد پیشگیرانه معرفی کردند. اما چنین برخوردهایی در روستاهایی که هیچ راهی برای تأمین معاش ندارند و با محرومیت دستوپنجه نرم میکنند، فقط باعث نفرت میشود. طبیعت مظلومترین قربانی این ماجراست که برای سرکوب خشم مردم به بنبست خورده، به آتش کشیده میشود. در این روستاها، وقتی شغل و درآمدی نیست، مردم ناچارند چوب ببرند یا محصول پر سودی مثل خشخاش بکارند.
این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه پس از ۸ سال مبارزه با آتش، دیگر با شرکت داوطلبانه در عملیات اطفای حریق مخالف هستند، گفت: سؤال ما این است که چرا پیشگیری از آتشافروزیها انجام نمیشود؟ در سال ۹۷ که تعداد آتشسوزیها بسیار کمتر بود، حدود ۷ مورد ثبت شده بود، اما هرچه تعداد فعالان مردمی محیطزیست در مهار آتش بیشتر شده، آتشسوزیها نیز افزایش یافته است. سال گذشته فقط در منطقه ممسنی به تنهایی ۲۰۰ مورد آتشسوزی داشتیم و اکنون در ابتدای خرداد ماه حدود ۵۵ مورد گزارش شده است. اگر این روند ادامه یابد، تا مهر ماه به ۳۰۰ مورد خواهد رسید. در کل استان هم روزانه ۱۰ تا ۱۲ مورد آتشسوزی رخ میدهد. پس در این ۸ سال، دولت و قوه قضاییه چه کردهاند که نه تنها آتشسوزیها کاهش نیافته بلکه بیشتر هم شدهاند؟
وی در پاسخ به این سوال که تصور میکنید اگر این رویکرد تغییر نکند و بی تدیبیریها ادامه بیابد آیا به پیامدهای زیستمحیطی این اعتراض و کنارگیری فکر کرده اید؟ گفت: بله، همانطور که در بیانیه خود نوشتهایم، با سوختن هر بوته، تمام وجود ما میسوزد، اما ناچاریم همانطور که برای جلوگیری از انتقال آتش به کوههای مجاور، منطقهای کوچک را آتش بزنیم تا آتشبر ایجاد کنیم ناچاریم بخشی از طبیعتمان را فدا کنیم. شاید این کار مسئولین را بیدار کند. دولت و حکومت پاسخگو نماید.
این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه سالانه چند شهید و دهها مجروح در مهار آتشسوزیها دادهاند، گفت: آیا ما باید تا آخر عمر به فرزندان خود و نسلهای آینده آموزش دهیم که چگونه آتش را خاموش کنند و دمنده به دست بگیرند و فرصت انجام کارهای آموزشی، فرهنگی و ترویجی در حوزه محیط زیست را از دست بدهیم؟ این یک تحریف آشکار وظایف نیروهای مردمی دوستدار محیط زیست است. آیا نباید دولت جایی ورود کند، درحالیکه دستگاه های امنیتی ما «مو را از ماست بیرون می کشند» ودر بدترین شرایط کارهای نشد را عملی می کنند پس چگونه در مسئلهای مهم و مرتبط با آب، خاک و منابع طبیعی کشور، اقدامی مؤثر انجام نمی دهند و جلوی آتشافروزان را نمی گیرند؟»
***من بخشی از بیناییام را در آتشسوزی از دست دادم؛ دولت کجاست؟
وی در ادامه گفت: من امروز بخشی از بیناییام را در آتشسوزی ارژن از دست دادهام، فردا شریف محمدی زانویش را، پسفردا سالار چشمش را و این چرخه ادامه دارد. دولت کجای کار ایستاده و برنامهاش چیست؟
یزدانپور با اشاره به اینکه ریشه همه مشکلات منابع طبیعی کشور در فقر است، توضیح داد: برای جوامع زاگرس نشین هیچ اشتغالی ایجاد نشده و آنها برای تأمین مایحتاج خود به طبیعت دستبرد میزنند. برخورد قهری با آنها که در محرومیت به سر می برند خشمشان را برمیانگیزد و باعث میشود کوهها را آتش بزنند. تا زمانی که در جوامع روستایی زاگرسنشین اشتغال مناسبی فراهم نشود، سوختن طبیعت زاگرس ادامه خواهد داشت و در نهایت زاگرس و طبیعت ایران نابود میشود. حال آنکه زاگرس نقش مستقیم و حیاتی در تأمین ۴۵ درصد آب آشامیدنی ایران دارد، عمده ریزگردها را مهار میکند، به تثبیت خاک کمک میکند و باعث بارش باران میشود و در واقع حیات ایران به زاگرس وابسته است.
وی در پایان، اولین قدم برای بازگرداندن اعتماد فعالان محیط زیست را ایجاد اشتغال برای جوامع زاگرسنشین در مجلس دانست و خواستار لغو قانون واگذاری زمینهای شیبدار شد و گفت: اگر مردم ببینند دولت واقعاً عزم حفاظت از محیطزیست را دارد، ما و مردم هم بدون هیچ چشمداشتی با تمام وجود کمک خواهیم کرد.