
الهام فیروزی -فارس آگاه
از دست دادن سالانه حدود ۱۵۰ هزار نفر از افراد نخبه علمی کشور به دلیل مهاجرت به دیگر کشورها موضوعی است که باید آن را هشداری جدی تلقی کرد، چرا که به طور مثال جدا از مقولات علمی، اقتصادی و …، خروج هر نخبه از کشور خسارتی حدود ۳۷ میلیارد تومان با خود به همراه دارد و بانک جهانی نیز در گزارش خود این خسارت را به میزان ۵۰ میلیارد دلار برآورد کرده است. این در حالی بوده که اطلاعات منتشر شده بیانگر این امر است که آمار دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از کشور همچنان روند صعودی تجربه میکند، این عدد در بازه زمانی ۲۵ ساله منتهی به سال ۲۰۲۲ رشد پنج برابری داشته و نشریه فایننشال تایمز در مطلبی آن عنوان کرده است، تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور با ادامه روند صعودی خود به حدود ۱۱۰ هزار نفر رسیده است، آن هم در شرایطی که گفته میشود ضرر خروج نخبگان، سه برابر درآمد نفتی کشور است.
از سوی دیگر برخی آمار و ارقام نشان میدهد ایران از نظر شاخص فرار مغزها از میان ۱۷۷ کشور در سال ۲۰۲۲ رتبه ۱۰۶ را به خود اختصاص داده در سال ۲۰۲۳، ایران در شاخص فرار مغزها و مهاجرت انسانی، رتبه ۱۰۵ و با میانگین ۴٫۹، کمی پایینتر از میانگین جهانی (۵٫۱۷) قرار دارد که خود حکایت از بحران خروج متخصصان و البته نخبگان از کشور است. آنچه که به وضوح نشان دهنده روند نگران کننده از دست رفتن منابع انسانی با کیفیت بوده که میتوانند پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور را با دغدغههایی همراه کنند،
علاوه براین خروج آنها از کشور میتواند به مشکلات اقتصادی نیز دامن زند، چرا که مهاجرت متخصصان جوان و حاذق در حوزهها و رشتههای تخصصی به ویژه بخشهای پزشکی، مهندسی، فناوری و … به نوعی موجب بروز چالشهای جدی در زمینه سرمایهگذاری مربوط به بخشهای پژوهشی و علمی شده، همچنین ممکن است رکود علمی و تحقیقاتی را نیز با خود به همراه داشته باشد.
واقعیت این است که از نظر اقتصادی و توسعهای نیز مهاجرت نخبگان که از آن به عنوان فرار مغزها یاد میشود، موجب میشود تا روند نوآوری، پیشرفت فناوری و رشد صنعتی کند شود.
این پدیده که ناشی از ترکیبی از عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است و مواردی مانند بیثباتی اقتصادی، نرخ تورمی بالا، کاهش ارزش پول ملی را میتوان محرک اصلی برای آن دانست در کنار سایر عوامل از جمله بیتوجهی به قابلیتها و پتانسیلهای ارزشمند نخبگان موجب شده است تا پدیده مذکور تشدید شود. آنچه میتوان آن با توجه به مدل «فشار-کشش» اینگونه توضیح داد. اینکه مهاجرت افراد متخصص و تحصیلکرده به همزمانی علتهای فشاری و کششی باز میگردد. عوامل فشار که شامل سختی اقتصادی، بیثباتی سیاسی و فقدان شایستهسالاری است، افراد را از کشور خود دور کرده، در صورتی که عوامل کششی یا جذب افراد را به کشور دیگری جذب میکند، مواردی مانند فرصتهای شغلی بهتر، کسب درآمد و داشتن جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالاتر. ضمن اینکه باید به یاد داشت طبق نظریه سرمایه انسانی، افراد برای به حداکثر رساندن تواناییها، استعدادها و بازده تحصیلات خود مهاجرت میکنند، آنچه که با مروری بر نرخ بالای مهاجرت در میان متخصصان حاذق دارای تحصیلات دانشگاهی در ایران میتوان به آن پیبرد. این در حالی بوده که نرخ تمایل به بازگشت میان ایرانیان مقیم خارج از کشور طبق دادههای موسسه گالوپ روند کاهشی را در پیش گرفته است. به عنوان نمونه اطلاعات مربوط به سال ۱۴۰۱ نشان میدهد۶۲ درصد از ایرانیانی که در دیگر کشورها زندگی میکنند برنامهای برای بازگشت به ایران ندارند، ۲۴ درصد هنوز تصمیم قطعی در این باره نگرفتهاند و تنها ۱۴ درصد تمایل دارند به کشور بازگردند.
آنچه این ضرورت را به طور جدی مطرح میکند که علاوه بر اهمیت توجه مقولات مهمی از جمله فراهم شدن زمینههای اشتغال، توجه برنامهریزان و سیاستگذاران برای به کار گیری از نخبگان، از نظر علمی نیز، سرمایهگذاری در زیرساختهای تحقیقاتی و تقویت تبادلات دانشگاهی بینالمللی میتواند کشورمان را برای متخصصان داخلی حتی خارجی جذابتر کند. البته از نظر سیاسی تقویت روابط بینالمللی در حوزههای مختلف علمی و …، میتواند به نوعی ابزاری برای کاهش تمایل افراد متخصص به خارج از کشور حتی تمایل متخصصان خارجی برای آمدن به ایران باشد. در این میان اگرچه نهادها و بنیادهایی مانند بنیاد ملی علوم ایران که چندین دهه است با هدف پژوهش و ترویج علم و حمایت از طرحهای علمی، پژوهشی و … راهاندازی شده است، در حال فعالیت هستند، اما به نظر میرسد نتوانستهاند آنگونه که باید در این زمینه موفق عمل کنند و از این رو به نظر میرسد نیاز به اصلاحات جدید در زمینه فعالیت خود دارند. به این ترتیب مقابله با بحران مهاجرت نخبگان یا فرار مغزها در کنار سایر راهکارهای آشنا که بارها بر آنها تاکید شده است، نیازمند اصلاحات جامعیای از قبیل تثبیت اقتصاد، تقویت شایستهسالاری و بهبود فرصتهای تحقیقاتی است. بدون چنین اقداماتی، ایران با خطر فرسایش بیشتر سرمایه انسانی خود مواجه میشود که این امر نیز از موانع جدی بر سر راه توسعه بلندمدت خواهد بود. بنابراین مقابله با مهاجرت نخبگان و ایجاد انگیزه در آنها برای فعالیت در کشور موضوعی جدی است که نباید با در نظر رفتن راهکارهای شعاری به سادگی از کنارشان گذر کرد