
به گزارش فارس آگاه به نقل از هنرمندنیوز: چند هفته ای می شود که تئاتر «مغازه خودکشی» با کارگردانی «حسین نصیری» در عمارت «هما» روی صحنه می رود، نمایشی با چاشنی کمدی که به شرایط پیچیده یک خانواده می پردازد، در شماره امروز روزنامه هنرمند با کارگردان و بازیگران «مغازه خودکشی» گفتگو داشته ایم که با هم می خوانیم.
*چه ویژگی هایی از این نقش شما را جذب کرد تا پیشنهاد بازی در این اجرا را قبول کنید؟
آرزو صرّاف رضائی: به نظر من اگر بخواهیم ابعاد مختلف رمان و نمایشنامه “مغازه خودکشی” را بررسی کنیم، سه بعد در آن پر رنگ و اصل هستند؛ اول زورگویی و دگماتیسم یا خشک اندیشی پدر و رفتار مستبدانه اش که همه خانواده را مجبور به اطاعت می کند و قدرت تفکر و آزاداندیشی را از آنها سلب می کند، دوم اصل امید و شادی که از وجود کاراکتر “آلن” به جنگ با پدر و به صورت کلی تر به رویارویی و تغییر رفتار و نگاه به زندگی در جامعه پیرامون برمی خیزد و سوم قدرت عشق که در وجود کاراکتر “مرلین” زنده می شود و خونی تازه در رگ های خشک خانواده جاری می کند. “مرلین” در عین ساده دلی و ایمان به پدر و مادر به یکباره دست به انقلاب درونی و مقابله با باورهای غلط گذشته خود می زند و با ایمان به قدرت عشق به یاری “آلن” موجب تغییر در روند زندگی خانواده خود می شود، و شعله عشق و مهربانی را شعله ور می کند، به دو دلیل حضور در این پروژه و ایفای این نقش را پذیرفتم، اول اینکه معتقد هستم همگی ما با یک خانواده و ریشه ای وارد حرفه تئاتر شده ایم که این گروه عاشق خانواده من هستند و من در صورت نیاز خانواده باید در کنارشان باشم و با صد درصد وجودم همراهی یشان کنم و دوم سبک اجرایی نمایش بود که حسین نصیری در فضای فانتزی زا درون مایه گروتسک، گویی انیمیشن را با تئاتر تلفیق کرده که چالشی جدید برای من به عنوان بازیگر بود و بیش از پیش من را در قبول نقش مصمم می کرد، که امیدوارم رضایت کارگردان را فراهم کرده باشم.
یگانه واقفی: خب این نقش خیلی نقش پر مفهوم ای است، نقش آلن یک آدم مثبت نگر، برونگرا و امیدوار به زندگی است، اینکه نگاه کردن با دیدگاه مثبت به این دنیا کار سختیاست من را جذب این نقش کرد، در این نمایش آلن یک فرد مستقل است، این اجرا ماحصل دوره بازیگری آقای حسین نصیری بود که من شرکت کردم و نکته جذاب دیگری که وجود دارد در داستان اصلی است که آلن در واقع پسر است و این برای من خیلی چالش برانگیز بود، اینکه چطور می توانم این نقش را بازی کنم که مخاطب بپذیرد.
*این نمایش چه حرفی برای گفتن دارد؟
داوود گراوند: سوال خوبی است؛ چون اکثر افرادی که اسم نامتعارف کتاب یا نمایش به گوششان میخورد همین سوال در ذهنشان تداعی می شود، باید بگویم این نمایش در سبک فانتزی و کمدی سیاه در ستایش زندگی است، در جهانی تاریک که هیچ امیدی وجود ندارد و اکثر انسان ها دیر یا زود به این نتیجه می رسند که خودخواسته ترک زندگی کنند. آلن منجی وار خلاف جهت جریان حرکت می کند و زندگی را از زاویهای دیگر می بیند و تلاش میکند در این فضای سیاه نور امیدی باشد و البته حداقل در خانواده خود تاحدودی موفق هم میشود.
مهتاب کیوان جو: از دیدگاه من حرف و پیام نمایش خیلی عمیق و تا حد زیادی رنج آور است، سبک زندگی که مشابه بسیار نزدیک به سبک زندگی این روزهای ما است، تقابل شادی و غم و مفهوم جنگ و ایستادگی، امید و ناامیدی و سبک روش زیستن و به پایان رسیدن… گاهی آنقدر روایت داستان در عین اجرا برای خود من تلخ و غیرقابل تحمل می شود که با وجود سبک اجرایی که فانتزی است و با وجود حدود هفتاد شب اجرا هنوز در صحنه هایی از کار اشک در چشمان خود من حلقه می زند.
*فضا چقدر برای رشد جوانها در دنیای تصویر و نمایش مهیا است؟
مژده مختاری: خب من خودم به واسطه دوستی با یک گروه آشنا شدم که از شانس خوب من بعد ورود من یکی از بازیگرانشان به دلایلی نیامد و من بعد از اینکه اتود ارسال کردم پذیرفته شدم، حالا به واسطه حضور آقای نصیری در آن کار وارد کار ایشان هم شدم و خب به نحوی شرایط برای من آسان تر شد، آقای نصیری شرایط رشد جوانها را مهیا کرده اند اما در کل اگر خود من با آقای نصیری آشنا نشده بودم و خیلی خوش شانسی ها برای من اتفاق نمیافتاد شرایط اصلا مهیا نبود.
عرفان شاهرخی پور: در این فضا، تئاتر به عنوان شغل دوم و یا حتی سوم انتخاب می شود، به همین دلیل هر شخص با کمترین میزان تمرکز و انرژی لازم به فعالیت ادامه می دهد و از طرفی هم هزینه های زیاد در این زمینه ها و غیره همه و همه موانعی برای رشد جوانها در دنیای تصویر و نمایش است پ، حتی اگر فرد بتواند رشد کند هم این در طولانی مدت امکان پذیر است.
*موفق شدن در تئاتر بیشتر تکنیک و خلاقیت های فردی است یا دانش و سواد هنری و آکادمیک؟
آرزو صرّاف رضائی: تکنیک و خلاقیت فردی، پرورش تخیل و فانتزی بازیگر، دانش و سواد هنری و آکادمیک و مطالعه و مشاهده دقیق، دو بازوی یاری رسان بازیگر در امر رسیدن هر چه زودتر و دقیق تر به نقش هستند تا به این وسیله بازیگر نقش را باورپذیرتر و زیباتر و عاشقانه روی صحنه زندگی کند، هیچ یک از این موارد ارجح بر دیگری نیست زیرا کمبود هر کدام اختلال جدی بر سر راه بازیگر به وجود می آورد.
مهتاب کیوان جو: این سوال خیلی به نظر من جواب دقیقی نمی تواند داشته باشد، به نظر من با وجود سبکها و روشهایی که تا به امروز اساتیدی مثل برشت و استانیسلاوسکی در تئاتر و نمایش بنیان گذاری کرده اند باز هم به اندازه بازیگرهای موجود روشهای مختلف برای ایفای نقش وجود دارد، قطعا بهتر آن است که تحصیلات آکادمیک در کنار تجربه و تکنیک و خلاقیت باشد اما نمی توان منکر شد که بعضی اوقات همه چیز می تواند تنها به استعداد ذاتی ختم شود.
*آیا زیاد شدن سالن های خصوصی به بهتر شدن وضعیت تئاتر کشور کمک کرده است؟
علی حقگودریاکناری: یک مثال زنده عرض می کنم، بعد از بردن جوایز مختلف توسط گروه تئاتر مغازه خودکشی در اختتامیه جشنواره اعلام کردند که ده شب اجرا در سالن ایرانشهر سهمیه این نمایش می شود ولی بعد از مراجعه و نامه نگاری گفتند حالا ما یک چیزی گفتیم شما چرا باور کردید؟ اصلا چند بار سابقه اجرا در تهران را دارید و…
این اگر باند بازی نیست؛ چیست؟ ولی در سالن خصوصی وقتی بازبینی کار را انجام دادیم به کیفیت و محتوای نمایش اهمیت داده شد و خدا را شکر هر شب سالن پر است.
داوود گراوند: هر پدیدهای در جهان نسبی است، به نظر من در مورد تماشاخانهها و سالنهای خصوصی هم این مورد صدق می کند، نکات مثبتی دارند همانطور که موارد منفی هم وجود دارد. نمی شوو قطعی حکم صادر کرد؛ البته من فکر میکنم سالن و فضای اجرا تنها یکی از عوامل تاثیرگذار بر تئاتر کشور است، کارگردان یک اثر برای اینکه بتواند تمام ایدههایی که در ذهن دارد را به بهترینشکل به اجرا بیاورد به سالن خوب هم نیاز دارد اما لزوما با داشتن تعداد سالنهای خوب زیاد، نمایشهای خوب تولید نخواهد شد یا کیفیتشان بالا نخواهد رفت. از نظر من بهتر شدن وضعیت تئاتر کشور رابطه مستقیم با شرایط زیست ما در کنار هم به عنوان گروهی از انسانها با تجربیات تاریخی و جغرافیای خاص خود دارد.
*در این نمایش چقدر پیش آمده فضای نقش را با بداهه پر کنید و اگر تپق بزنید اولین عکس العمل شما چه خواهد بود؟
یگانه واقفی: تئاتر سبکهای مختلفی دارد و در این سبک کار ما برای اکتها و لحظه به لحظه کار تمرین زیادی شده و در واقع در سبک کار ما بداهه گویی خیلی کار آمد نیست اما همانطور که همه می دانیم تئاتر یک هنر زنده است که ممکن است در حین اجرا اتفاقات غیر قابل پیش بینی رخ بدهد، برای مثال یک شب اکسسور تولد روی صحنه نبود و خب همه گفتند سوپرایز داریم برای مرلین و دیالوگ ها را گفتند و من گفتم خب حالا من یک سوپرایز دارم برای شما و کادوها همه پیش من است!
رضا همتی: شخصیت پردازی یک نقش به عهده بازیگر است و موقعیتهایی بوده که با توجه به لحظه و شرایط ایده ای جدید “در راستای متن و کارگردانی” به ذهنم رسیده و آن را عملی کرده ام که خیلی از آنها از جانب کارگردان تایید و به کار اضافه شده است، به نظر من تپق هم بخشی از همین جریان زندگی است و چقدر بهتر است که این چاشنی را هیچوقت به کار اضافه نکنیم اما اگر هم شد باید خیلی ساده از کنار آن گذر کرد و تا حد زیادی نسبت به آن بیتفاوت بود.
*تئاتری ها چقدر در تماشای آثار همدیگر یا تبلیغ برای کار همکارانشان هوای همدیگر را دارند؟
حمیدرضا اسفندیاریان: در حقیقت بازار رقابت بین دوستان همکاران و علاقه مندان همیشه گرم و کاملآ سلیقه ای بوده لذا با توجه به شرایط موجود گاهی اوقات اتفاق افتاده که برای یک اثر یک حمایت تمام کمال را از یک چهره (سلبریتی) شاهد بوده ایم و گاهی اوقات هم برعکس که کاملا موضوع اختلاف نظر و سلیقه مشهود بوده است، با این وجود خوب است که از هنر و هنرمندان حمایت بشود چرا که برای اجرای یک نمایش زحمتهایی کشیده شده (تمرین ها، نمایشنامه، طراحی صحنه، طراحی گریم، طراحی لباس) که یک اثر خلق شود، چه چیز بهتر از این که به دیده شدن همچین اثری کمک شود و مورد حمایت قرار بگیرد.
الناز شاکری: به نظر من این موضوع بستگی به این دارد که در چه محیط و چه گروهی فعالیت داریم، تئاتر دنیای بسیار زیبا و شیرین و بی رحمی است و همه برای موفق شدن تلاش می کنند و اگر تئاتری ها بیشتر هوای همدیگر را داشته باشند و به تماشای آثار همکارانشان بروند و در صورت خوب بودن کار تبلیغاتی انجام دهند کمی از سختی های راه هموارتر خواهد شد.
*تئاتر چه خصوصیاتی دارد که بازیگران آن اینچنین شیفته آن هستند؟
رضا همتی: تئاتر یک جریان است، یک روح که زندگی را زندگی میکند، بازی را بازی میکند و مردن را میکشد.
«عباسعلی اسکتی»