
این که هر کسی که کتابی چاپ کرده خود را نویسنده بخواند جای بحث است، به گزارش سيد محی الدین حسینی ارسنجانی، خبرنگار فارس اگاه، پنجمین نشست از سلسله نشستهای ادبی اعضای انجمن فرهنگی دریچه نقد با درس گفتارهای استاد سید عبد العلی دستغیب چهره ماندگار نقد ادبی در منزل ایشان برگزار شد.وی در پاسخ به دو پرسش مهم اعضا مبنی بر اینکه داستان چیست و داستان نویس کیست؟اظهار داشت:در مجموع يكصد سال داستاننويسي اخیر، ما مدام با گسست و پيوست روبهرو بودهايم. دورههايي كار خوب پيش رفته و دوره هايي هم شاهد يكجور سكوت و كم رنگي بوديم يكي از دلايل اين گسست و پيوست شايد اين باشد كه ادبيات داستاني معروض زمانه بوده است. اگر تنگناهايي بوده مربوط به درون دايره كارداستان نويسي نبوده،بلكه ازبيرون به داستاننويسي تحميل شده است.
وی گفت:فكر نميكنم كارگاههاي داستاننويسي به اندازه كلاسهاي داستاننويسي برقرار باشند.من تعريضي به استادان نامآور بزرگ كلاسهاي داستان نويسي ندارم اما واقعيت اين است كه كارگاه از بيخ و بن با كلاس فرق ميكند.در كارگاه همه هم پاي هم هستند، چه كسي كه تازه آمده و چه كسي كه چند كتاب نوشته است. داستان خوانده ميشود و درباره آن گفتوگوي جمعي ميشود.
دستغیب افزود:داستاننويس، واقعيت واقعي را واقعيت داستاني ميكند. مثل نقاشي كه به شيء يا انسان نگاه ميكند و در اثرش به آن روح تازهاي ميبخشد.مهم همين خلاقيت است.يك داستان كوتاه خوب، داستاني است كه همواره بتوان آن را خواند چون افسون دارد.داستان عوض نميشود ما عوض ميشويم اما همواره در داستان خوب يك چراغ كوچك را روشن ميبينيم.
چهره ماندگار نقد ادبی کشور بیان داشت:داستان کوتاه،به شکل و الگوی امروزی در قرن نوزدهم ظهور کرد. اولین بار «ادگار آلن پو» در سال ۱۸۴۲ داستان کوتاه را تعریف کرد و اصول انتقادی و فنی خاصی را ارائه داد که تفاوت میان شکلهای کوتاه و بلند داستان نویسی را مشخص میکرداما برخلاف اصولی که پو ارائه داده بود، داستانهای کوتاهی که در قرن نوزدهم نوشته میشد، فاقد ساختمان حساب شده و محکم بود و به آنها قصه،طرح، لطیفه و حتی مقاله میگفتند.
دارنده نشان درجه یک فرهنگ وهنر از وزارت فرهنگ وارشاداسلامی همچنین خاطرنشان کرد:ارائه تعریفی جامع و مانع از داستان کوتاه که در برگیرنده انواع داستانهای کوتاه باشد،کار چندان ساده ای نیست و شاید محال باشد.در طی یک قرن و نیم که از طلوع داستان کوتاه میگذرد،این نوع اثر ادبی در بیشتر کشورهای جهان،مقام و مرتبه ای والابرای خود دست و پا کرده است.
نویسنده هفتاد عنوان کتاب تصریح کرد:با گذشت زمان انواع گوناگونی از داستانهای کوتاه به وجود آمده است و داستان کوتاه، تنوع و تکامل بسیاری یافته و به همین دلیل تعریفهای معمولی و قدیمی، به اصطلاح تعریف های سنگ شده، قابلیت انعطاف و جامعیت خود را از دست داده است. چه دنیا و هر چه مربوط به آنست و جامعه انسانی،پویا (دینامیک) است و نمی توان قوانینی ایستا (استاتیک) را بر آن ها حاکم کرد.اولین بار«ادگار آلن پو»در انتقادی که بر مجموعه داستان های قصه های بازگو شده اثر« ناتانیل هاثورن» نوشت،داستان کوتاه راچنین تعریف کرد: نویسنده باید بکوشد تا خواننده را تحت اثر واحدی که اثرات دیگر مادون آن باشد،قرار دهد و چنین اثری را تنها داستانی میتواند داشته باشدکه خواننده در یک نشست که از دوساعت تجاوزنکند تمام آن را بخواند.دستغیب تاکید کرد:داستان نویس کسی است که با اصول و فنون اولیه و حرفه ای داستان آشنا و اطلاعاتی نو درمورد مساله ای خاص را مطرح کند.توان روایتگری ماجراهای داستان و استفاده از قوه تخیل خود داشته باشد و بتواند حرف نویی را در قالب نوشتارخود به مردم القا کند.
وی یادآور شد:در داستانهاي صادق هدايت كه استاد داستانهاي كوتاه است،مكالمات بسيار اهميت دارد. در هنر و بخصوص در داستان، تصوير حسي بسيار با اهميت است و بايد تمام جملات از نظر تصويري و شيوايي پردازش شوند و تصوير آنچنان قوي باشد كه مخاطب را منقلب نمايد. در داستان كوتاه ، تك تك كلمات اهميت دارد و هر كلمه ميبايست از نظر شاعرانگي بسيارقوي وجذاب باشد. مترجم آثارمفاخر داستان نویسی دنیا افزود:اما اینکه نویسنده چه کسی است پاسخها متفاوت است ولی نویسنده در حقیقت کسی است که چیزی را در خواننده اثرش برانگیزاند واو را مشتاقِ درکِ حقیقت کند. حقیقتِ شخصیتهای داستانی به این دلیل ما را تحت تاثیر قرار میدهد که حقیقتِ خودِ ماست. آثار بزرگان ادبی ما که نویسندگان ماهستند دربارۀ خودمان میآموزند و واقعیات جامعه ما را به ما میگویند. داستاننویسِ بزرگ اگرچه خصوصیت های شخصیتی اش را میان شخصیت های داستان تقسیم میکند، در نهایت بسیار خودافشاگر هم است.
دستغیب گفت:اینکه نویسنده کیست درظاهر پرسش سادهای است اما آیا هر کسی که کتابی چاپ کرده و اسم خود را در فهرست کتابخانه ملی آورده خود را باید نویسنده بخواند هم جای بحث است.نویسنده کسی است که با نوشته اش حرف تازه ونویی ابداع کندو مفهوم و منظوری از کاری و چیزی و تاریخ و گذشته و حال فردیا افرادی ارائه دهد. نویسنده ها برخی موفق و برخی ناموفق بوده اند.نویسنده با توجه به استعداد و میزان مهارتش در چیدن کلمات و پیام نوشته اش شناخته میشود.پیششرط نویسندگی اندیشه ورزی وغوردر معنای خود و هستی است نه صرف استعداد نوشتن که استعداد نوشتن خوب هم است و کاربرد دارد.دستغیب افرادی مثل جمالزاده وهدایت رااز جمله پیشگامان داستان نویسی ایران معرفی کرده و در نهایت به بیان خاطراتی از دوستیهای خودبا برخی از داستان نویسان سده اخیر از جمله محمد علی جمال زاده نمود.صادق هدایت،صادق چوبک، گلشیری، بهرنگی، بزرگ علوی،جلال آل احمد،علی اشرف درویشیان و …از جمله داستان نویسانی بودند که استاد نقد ادبی سید عبدالعلی دستعیب آنها را مثال زد و به سبک و سیاق داستان نویسی آنهااشاراتی کرد و توضیحاتی ارائه داد.