
مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در میزگرد معرفی تازهترین اثر این نهاد با موضوع آب با اعلام این که طی سالهای اخیر در کانون پرورش فکری درباره آب، کارگروه ایجاد شده است، گفت: «تابآوری در بحران» به کلیدواژه تولیدات فرهنگی کانون تبدیل شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی فارس آگاه ، مجموعه چهار جلدی «داستانهای غولی» به تازگی از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است، این مجموعه با عنوانهای «غول آرزوها»، «غول تشنه»، «جنگلی که غول داشت» و «غول بدخواب» با موضوع آب از تازهترین آثار مرکز تجربیات هنری و ایدههای نو کانون، به شمار میآید.
گروه فرهنگی فارس آگاه، در میزگردی به بهانه انتشار این مجموعه میزبان عباس قدیرمحسنی نویسنده، سمائه شریفی تصویرگر و عباس محمددینی مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود.
در ادامه این میزگرد، درباره تعامل میان تصویرگر، نویسنده و ناشر برای خلق یک اثر ارزشمند، گفتوگو شد و سخن از این نکته به میان آمد که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بر تولید محصولات فرهنگی با موضوع «تابآوری در بحران» تمرکز کرده است.
«کتابهای غولی» کاری است که از دل همکاری، بیرون آمد
سمائه شریفی، تصویرگر اثر درباره تعامل با نویسنده گفت: نکته مثبت مرکز تجربیات کانون پرورش فکری این تعامل است، من سالهاست تصویرگری میکنم، گاهی حتی متن را به من ایمیل میکنند و ناشر یا نویسنده را نمیبینم، شاید در این میان به دلیل برخی ابهامات، نتوانم مقصود نویسنده را برآورده کنم، شاید ایشان نظرات اصلاحی داشته باشند، ویژگی «مرکز تجربیات» این تعامل مستقیم است، یعنی «کتابهای غولی» کاری است که از دل همکاری، بیرون آمد.
وی ادامه داد: البته در همه جای دنیا این مرسوم است، مثلاً شرکتهای بزرگ انیمیشن ایدهپردازی و گفتوگو میکنند و این کار مستلزم این است که کسی مثل کوروش پارسانژاد که خودش صاحب نظر است یا عباس قدیرمحسنی به عنوان نویسنده، قدرت تعامل و این تواضع را داشته باشند که نظر تصویرگر را اعمال کنند یا من این صبوری را داشته باشم که اگر نویسنده گفت این کاراکتر بهتر است شکل دیگری باشد، با او همراهی کنم، یعنی باید بین گروه یک همدلی به نفع کار و به نفع بچهها وجود داشته باشد.
این تصویرگر با تأکید بر لزوم درک هنری کودکان گفت: ممکن است، من در طراحی خودم غروری داشته باشم، باید آن را کنار بگذارم که این شخصیتها برای بچه دوستداشتنی شود، فکر میکنم، از این نظر مرکز تجربیات کانون آغوش خود را به روی ایدههای جدید باز کرده است، از سوی دیگر همین که اگر ایدهای حمایت شود، برای تولیدکننده بسیار مهم است و دوست دارد نتیجه آن را ببیند، من اکنون که خروجی کتابهایم را میبینم تشویق میشوم که دوباره کار کنم و امیدوارم که کانون هم همکاری کند که این کار حمایت شده و دیگر تولیداتش زودتر دیده شوند و زودتر محصولات جنبی مانند، بازی، عروسک، استیکر و مواردی شبیه به این از آن تولید شود. همان طور که گفته شد این کاراکترها قابلیتهای زیادی دارند، یعنی میتوانند حتی شخصیتهای انیمیشن باشند، از این جهت واقعاً من فکر میکنم همکاری خوب و دلنشینی بود.
«کتابهای غولی» تصویری هستند نه مصور
عباس قدیرمحسنی نیز با تایید این نکته که تعامل میان تصویرگر و نویسنده، کاری معمول نیست گفت: به طور عادی ما تصویرگر را نمیبینیم، یعنی تصویرگر، اثرش را تحویل ناشر میدهد و اصلا نویسنده را نمیبیند، من فقط در دو یا سه کتاب از میان حدود ۵۰ کتابی که نوشتم با تصویرگر در ارتباط بودم که یکی از آنها همین مجموعه بود. خیلی خوب است که نویسنده تصویرگر را بشناسد و کنار او قرار گیرد، موارد زیادی بود که سمائه شریفی بدون ملاحظه نظرش را گفت، که اینجای کار را نمیفهمم چه نوشته شده، یعنی من مفهوم را متوجه نمیشوم، نمیدانم چه فریمی باید کار کنم، حتی بعضی موارد میگفتند که این بخش را عوض کن. یا این نکته را میشود عوض کرد؟ یا میشود مثلاً این گونه بیان کرد؟ چون این تصویر به قصه نمیخورد. حتی بخشهایی بود که دلم میخواست، تصویر خودش جلو برود و متن از تصویر عقب بماند، جایی مثلاً میگفتیم که غول رفت، دیگر من نمیگفتم کجا رفت؟ تصویر نشان میداد که کجا رفته است، یعنی بخشهایی در کتاب وجود داشت که تصویر یک فریم جلوتر از متن بود.
وی ادامه داد: این شیطنتهایی بود که کتاب را هرچه بیشتر به «تصویری بودن» نزدیکتر کند، نه «مصور بودن» به نظرم از این زاویه تصویرگر خیلی زحمت کشید، حتی در بعضی موارد مثلاً من میگفتم که اینجا اگر این طور باشد بهتر است، ولی چون قبل از این مجموعه ما دو تا کتاب دیگر هم با هم کار کرده بودیم البته یکدیگر را نمیشناختیم، یعنی من متن داده بودم و سمائه شریفی یک کتاب را در انتشارات علمی فرهنگی و یک اثر دیگر هم در انتشارات امیرکبیر کار کرد. همان ابتدای کار که فریمهای اولیه غولها را فرستادند، کوروش پارسانژاد نظر من را خواستند که گفتم به نظرم خودشان هستند، دیگر تصاویر را عوض نکن، او گفت من می دانم چگونه هنرمندی را انتخاب کنم.
قدیرمحسنی درباره علت پرزحمت بودن تصاویر اضافه کرد: همه فریمها با دست کشیده شدهاند، یعنی اصلاً از کامپیوتر هیچ استفادهای نشده و سمائه شریفی همه جزئیات را ذره به ذره اضافه کرده است. وقتی طرح اصلی را ببینید خودش میگوید که چقدر زحمت پای آن کشیده شده است.
برای طراحی حیوانات، حیات وحش ایران را جستوجو میکنم
شریفی: دقیق نمیدانم اما فکر کنم بیشتر از یک سال طول کشید ولی مشکل این است که در زمان آغاز کار، یک فشار زمانی داریم، اگر آدم بداند که ۶ سال وقت دارد، شاید هر کار را دوباره طراحی میکرد. درباره جزئیات باید به شما بگویم که من در فریمهایی که حیوانات در این کتاب هستند، یا حتی در آثار دیگری که طراحی میکنم، جستوجو میکنم که حتما حیوانات ایرانی در تصویر باشند. مثلا روباههای ما نارنجی نیستند، بیشتر حیوانات خاکی هستند، یا خرس قهوهای است، یا سنجابی داریم که اسمش «اوشکول» است، آن هم خاکستری است.
نشر طلایی کتابی با موضوع حیات وحش ایران دارد که این حیوانات را معرفی کرده است، به عنوان منبع از این اثر استفاده میکنم، دوست دارم اگر بچهای کتابی درباره ایران میخواند و تصاویر آن را میبیند، برای مثال مارال خود ایران را ببیند، به همین دلیل در بیشتر صحنهها همه حیوانات خاکی هستند، به خاطر اینکه سعی کردم چیزی را بکشم که حیات وحش ایران را بازنمایی کند حالا حتما که هر کاری میتواند بهتر باشد و جای کار دارد.
وی به صفحه دیگری از کتاب اشاره کرد و گفت: مثلاً اینجا این دریاچه چیتگر است از نظر من همیشه این سوال بود که در این بیآبی، علت ایجاد این دریاچه مصنوعی در این قسمت از شهر چه میتواند داشته باشد؟ نویسنده ننوشته است که دریاچه چیتگر را بکش، این ذهنیت خود من است که وارد کتاب شده، این غول میبیند آب در جنگل قطع شده، به دنبال علت آن میرود و میبیند که انسانها اینجا برای خودشان یک دریاچه درست کردند و آنها را میترساند و راه آب را به جنگل خودشان باز میکند. بنابراین من به عنوان یه تصویرگری که در این شهر زندگی میکنم؛ با مشکلات و معضلاتی که تهران دارد روبهرو هستم.
این تصویرگر ادامه داد: شاید نکته اصلی این است که در مواردی دغدغههای خودم با متون پیوند میخورد یک تصویر ایجاد میشود، من هم دیدگاههای اجتماعی خودم را دارم و هم نگرانیهایی برای کودکان و از سوی دیگر محیط پیرامونم را نگاه میکنم که یک تصویر اجتماعی بسازم اما من هم می خواهم پیام تصاویر مثل پیام متن روساخت نباشد، زیرا هر چه شعاری باشد دلزدگی ایجاد میکند، در واقع من بخشی از قصه را روایت کردم، ولی این لوکیشن را گذاشتم، اسمی هم نمیتوان برای آن گذاشت ولی در واقع در یک فضای شهری، همیشه این سوال برای من هست که ما در کشوری که خورشید این اندازه داغ و مستقیم میتابد و همیشه پدران ما به آبهای زیرزمینی و سازههایی چون کاریز و قنات اتکا داشتند، چرا باید این اندازه سدسازی کنیم که همه آب تبخیر شود؟
شریفی ادامه داد: من به عنوان یک انسان از خودم سوال میپرسم، وقتی این متن به من داده میشود، با این دغدغه که اصلاً این یک نمایشگاه برای آب بود که کوروش پارسانژاد به هنرمندان گوناگون از جمله مجسمهساز، نقاش، تصویرگر و… هم سفارش کار داده بودند که کارهای من هم به نمایش درآمد و هنوز قبل از این بود که این بحران به این شدت خود را نشان بدهد، بنابراین ما ابتدا به عنوان یک انسان که با این مشکلات زندگی میکنیم و بعد به عنوان خالق اثر میتوانیم این نگرانیها را در کار خود بیاوریم.
در سالهای اخیر در کانون پرورش فکری درباره آب کارگروه ایجاد شده است
محمد دینی، در پاسخ به این سوال که کانون پرورش فکری در چنین بحرانهایی چه مسئولیتی بر دوش خود احساس میکند گفت: انتشارات کانون فرایندی را از سال ۱۴۰۳ در دستور کار خود قرار داد که یکی از آنها رسیدن به ریز موضوعاتی بود که بتواند در آن مسائلی را پوشش دهد که ناشران دیگر به واسطه نداشتن بازار یا نبود دغدغه، وارد آن نمیشوند و ما که متولی و از نهادهای دولتی هستیم باید بتوانیم محصول قابل پذیرش و با کیفیت در آن ریز موضوعات و ریز مسائل ارائه کنیم، تعدادی نظام مسائل تنظیم و طبق آن با اولویتبندی برای مجموعه، تولید محصول را آغاز کردیم.
مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ادامه داد: اکنون ۳۷ کارگروه فعال در انتشارات کانون پرورش فکری داریم که نزدیک به ۲۰۰ مؤلف سرشناس کشور در آن تولید محتوا میکنند، ذیل آن نظام مسائل، به موضوعاتی رسیدهایم که برای آن محصول تولید میکنیم، مثال میزنم در مورد همین دغدغه آب، قبل از اینکه این بحران رسانهای شود، ما کارگروههای متعددی در این زمینه تشکیل داده بودیم که یکی از آنها که در زمینه داستان و ناداستان فعالیت میکند.
وی افزود: اکنون هم کارگروه ویژهای داریم که ۱۲ نفر از مؤلفین سرشناس کشور به سرپرستی زهره پریرخ (کارشناس کانون پرورش و نویسنده کودک و نوجوان) در مورد دریاچهها و آبهای در حال انقراض ایران کتاب تولید میکنند که انشالله تا دو سه ماه دیگر محصولاتش به بازار میرسد، همزمان با آن در زمینه ناداستان در مورد دریاچههای باستانی و دریاچههای ایران کارهایی انجام میشود، در ریز موضوعات مربوط به آب و اصول شهروندی، در مورد مسائل اجتماعی هم ما موضوعات درآوردیم و در اختیار رماننویسها و مؤلفین است تا بتوانند به صورت ناملموس در آثار خودشان نمونههای تولیدی داشته باشند.
محمد دینی با اشاره به لزوم آموزش تابآوری در بحران به کودکان گفت: موضوعی که ما از قبل رصد کرده بودیم و فکتهایش را میدیدیم و بر اساس آن برنامه عملیات میچیدیم، بحرانها بودند. ما بحرانها را تعریف کردیم و تابآوری در بحران را برای مؤلفین کانون به عنوان یکی از سرواژهها و سرکلیدواژهها قرار دادیم تا کار خود را برای تولید شروع کنند و تعدادی محصول نیز آماده شد و تعدادی محصول هم در حال آماده شدن است که بچهها در این بحرانهایی که پیش میآید که یکی از آنها همین واقعه اخیر بود که رخ داد، ما بتوانیم محصول مناسب داشته باشیم که پدر مادر در اختیار بچهها قرار بدهند.
مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اظهار داشت: در مورد اسطورهسازی با شهدای کودک و نوجوان این برهه نیز ما در حال آماده کردن تعدادی کارهای سورئال هستیم و نویسنده خوبی مثل آقای حسینزاده خیابی، خانم مالک و نویسندههایی از این دست در حال انجام دادن کارهای خوبی هستند، برای این قضیه، نزدیک به ۴۰۰ پروژه تعریف شده. ریز موضوعاتی که میگوییم تقریباً شامل ۴۰۰ پروژه تعریف شده هستند که در آن مشغول تولید محتوا هستیم و بازه زمانی خروجی گرفتن و تبدیل آن به محصول و عرضه به فروشگاهها شاید از ۶ ماه تا یک سال و نیم را در بر بگیرد و والدین با بهترین کیفیتی که ما توانش ارائه آن را محصول نهایی را دریافت کنند.
وی افزود: اکنون پروژهای داریم برای بچههای دچار فقدان و بچه تک والد را در آن تعریف کردیم بچههای بدون سرپرست، بچههای بد سرپرست، کودکان سندروم دان را آوردیم و برای آنها پروژه طراحی کردیم، همه این موارد و ریز موضوعاتی که در درجه اهمیت زیادی قرار دارند و هر کدام هم متولی خود را دارند و کارشان را به صورت موازی انجام میدهند. سعی کردیم که کارگروهها در دایرههای خود، همپوشانیهای کمتری داشته باشند، تا به کارشان لطمه نخورد، یعنی خودشان تیم مجزای خودشان را داشته باشند. همه کارها همزمان و با گروه خود پیش میرود، تا به پایان برسد، روی خروجی سال ۱۴۰۲ ما ۵ شورای عالی داشتیم، سال گذشته ۱۴ شورای عالی و امسال ۲۳ شورای عالی داریم که در روند بررسی پروژهها تاخیر ایجاد نشود و ورود اثر به آن جریان متوقف نشود که ما بتوانیم سریعتر پروژهها را خروجی بگیریم. ما ۳۰ اثر داشتیم که در سال ۱۴۰۲ فعال بوده با کیفیت مناسب خودش، اکنون ۴۰۰ اثر فعال در بخش کنترل پروژه داریم، دیگر کار در بخش تولید محتوا نیست، بخش کنترل پروژه بعد از تولید محتواست زیرا آنجا حجم عظیمی از پروژه در جریان است.