دولت چهاردهم و مدیریتهای بانوان، به گزارش سيد محی الدین حسینی ارسنجانی خبرنگار فارس اگاه، در تمام دولتها شعار استفاده از بانوان توانمند در مدیریتهای کلان اجرایی داده می‌شود اما در عمل چندان که باید و شاید به این مهم نپرداخته و شعارهای اینچنینی عملیاتی نمی‌گردند. در دولت چهاردهم با توجه به اینکه تاکنون یک زن وزیر، دو بانو معاون رییس جمهور و زن دیگری سخنگو شده و بناست که وزرا از معاونین زن در معاونتها و مدیریتهای داخلی و استانی وزارت‌خانه‌شان بهره‌مند گردند که تا به امروز بارقه های امید و روزنه‌های تحقق چنین شعاری دیده و حس می‌شود. با این حال باتوجه به اینکه زنان تاثیرگذاران جامعه‌اند و از میان آنان نخبگان و شایستگانی هستند که صلاحیت‌های لازم برای احراز مدیریتهای کلان کشوری و استانی دارند، باید با توجه به برابری جنسیتی یا عدالت جنسیتی هم که شده بخشی از مسئولیتهای قابل توجه کشور به بانوان سپرده شود. قطعا توسعه و ترقی هر کشوری بدون حضور زنان امکان‌پذیر نبوده و نیست. زنانی که در تمام شئون جامعه نقش آفرینند و در انتخاباتها موثر و در راهپیماییهای متعدد همیشه حاضرند و در آموزش و کسب و کار، تولید، صنعت و کشاورزی و امور خدماتی پیشگامند حق دارند از میان آنها افرادی باسواد و با سابقه کارهای اجرایی و تخصصهای مختلف برای مدیریتهای عالی و میانی انتخاب و انتصاب گردند. بانوان تربیت و آموزش دیده شده برای مدیریتهای ملی توان اداره کردن سازمانهای کشوری را داشته و امکان استاندار و فرماندار و شهردار شدن دارند مشروط بر اینکه مدیریت مردانه کشور آنان را باور کنند و میدان انجام امور برای انجام کارهای خلاقانه و جسورانه را به آنها بدهند. متاسفانه برخی ندانم کاری مدیران قبلی کشوری و استانی و حتی اشتباهات فاحش نمایندگان سابق مجلس در انتصاب بانوانی فاقد شرایط مدیریتی لازم که بدون تحقیق و مطالعه انجام شد و از بانوان ضعیف و ناکارآمد و پر حاشیه در جهت همراهی با آنان و مدیریتهای دفاترشان استفاده گردید و مسائلی را به بار آورد باعث شده تا بیشتر بانوان لایق و تحصیل کرده و توانمند و مدیر به آن دید و به آن نگاه ناصواب نگریسته شوند حال آنکه این دسته از بانوان عفیف و نجیب و اصیل در این راستا به خاطر آن دسته بانوانی که ناتوان در اداره دفتر یا اداره کوچکی بوده‌اند، متضرر گردیدند. آری انتخاب بد از میان بانوان فاقد شرایط باعث می‌شود آنها هم که توان اداره یک وزارتخانه یا سازمانی ملی،استانداری و فرمانداری کلانشهری را داشته و دارند ضرر کنند و اذهان بالادستیها را در این خصوص که بانوان توان اداره مدیریت‌های کلان ندارند را مشوش کرده‌اند. زنان ایرانی امروز به آن حد از رشد فکری و علمی و مدیریتی رسیده‌اند که می‌توانند در عرصه قدرت و سیاست و اجرا خودی نشان دهند. باید میدان تجربه‌های مدیریتی را برای زنان با تحصیلات عالیه دانشگاهی و بانوان کارآفرین و خلاق و ایده‌پرداز فراهم کرد و از انتصاب بانوان آسیب‌دیده که طعم مادرانگی را نچشیده یا صرفا مجرد بوده و ازدواج نکرده‌اند یا در منازلشان مشکلات خانوادگی داشته و ذهن و ضمیرشان درگیر مسائل اطرافیان خود است این طور وانمود ننماییم که بانوان توان انجام مدیریت های کلان را ندارند. ارائه الگوهای موفق مدیریتی زنان برابر با علم و ایمان، تجارب و توانمندیهایشان از عزم و اراده حاکمان و دولتمردان ایرانی در تشخیص بخشی به بانوان و باورهای واقعی آنان به شایستگیهای فراوان زنان مسلمان و ایرانی حکایت دارد. امید آنکه در دولت چهاردهم شاهد رشد روز افزون مدیریتهای بانوان در مشاغل مهم و کلیدی جامعه باشیم