true
رسانه ملی و رجوع به رسالت‌های فراموش‌شده، به گزارش سیّد محی‌الدین حسینی ارسنجانی خبرنگار فارس اگاه، صدا و سیمای وطنی یا همان رسانه ملی که باید بازتاب‌دهنده صدای مردم ایران و بیانگر چهره و سیمای حقیقی وضعیت همه‌جانبه دیروز و امروز کشور باشد، این روزها کم‌کارتر از هر زمانی شده و به خوابی عمیق فرو رفته است. این رسانه از جنبه پرسشگری و مطالبه‌گری‌های عمومی خود دور و دورتر از قبل گشته است. بنابراین، ضرورت دارد این رسانه که به همه مردم ایران تعلق دارد، به جز پخش تازه‌ترین اخبار ایران و جهان در ساعات خاصی از شبانه‌روز و تهیه و تولید سریال‌ها و برنامه‌های سرگرم‌کننده و آموزنده، به وظیفه و رسالت دیگر خود که همانا مطالبه‌گری از مسئولان و بازتاب تصاویر و واقعیاتی از جامعه امروزین ایران است، عمل نماید.
رسالتی که با هدف مطالبه‌گری و پرسشگری انجام گیرد و زبان گویای مردم باشد، اما متأسفانه رویه‌ای که صدا و سیمای ملی طی سالیان مدید و دهه‌های گذشته در پیش گرفته، نتوانسته در اقناع افکار عمومی موفق باشد. ارگانی که از پول و سرمایه ملی بهره می‌برد، این روزها بیشتر در اندیشه بازپخش فیلم‌ها و سریال‌های چندین بار پخش شده و تکراری است تا تولید فیلم و سریال‌های جدید و آموزنده و فاخر که روح و روان مخاطبان مختلف را تلطیف بخشد یا ذهن و ضمیرشان را راضی نگاه دارد.
امروز این مرکز رسانه‌ای به شدت نیازمند حمایت از سوی مصلحان اجتماعی است. گروهی منصف و عادل و کاربلد و متخصص باید بیایند و بر کار و فعالیت صدا و سیمای کشور نظارت کنند و راهکارهای نو و ایده‌های جدید خود را به مدیران آن رسانه عمومی ارائه دهند. نیک می‌دانیم که شبکه‌های صدا و سیمای ایران بنا به دلایل مختلف ساختاری و محتوایی تا به امروز نتوانسته و نمی‌توانند با انواع و اقسام شبکه‌های متعدد و متنوع خارجی مقابله کنند و یا پاسخگوی جدی به همه خواسته‌ها و مطالبات مردمی باشند، چون از ابتدا دست یاری به سوی دلسوزان ملی دراز نکرده و از وجود اندیشمندان علوم انسانی و سلایق مختلف برای پاسخگویی به شبهات موجود بهره نبرده است.
با این حال می‌توان این شبکه‌ها را در مسیر اصلاح امور و توجه دادن آن‌ها به درخواست مردم قرار داد و به گونه‌ای هدایت کرد تامخاطبانی که با این رسانه قهرند را با این رسانه که بر طبق قانون متعلق به همگان است آشتی دهد. استفاده نکردن از نخبگان فرهنگی و اجتماعی و دور کردن ذهن و ضمیر مخاطبان محدود فعلی رسانه ملی از پرسشگری و مطالبه‌گری و عدم تمایل رسانه‌ای در انعکاس حرف و نظر مردم، باعث کاهش روز به روز بینندگان تلویزیون و شنوندگان رادیو شده است.
باید کاری کرد و تلویزیون ملی را از قید و بند قوانین و مقررات سخت رها کرد و برای توسعه افکار و اندیشه‌ها به کمک رشد و تعالی کشور درآمد. صدا و سیما در بیان واقعیات جامعه و تولید محتواهای مرتبط با رشد و توسعه همه‌جانبه ملی نه تنها باید بهراسد، بلکه باید فعال و نقش‌آفرین باشد. البته اگر اداره‌کنندگان و برنامه‌ریزان آن دل به حال این مردم و آینده کشور بسوزانند.
ای کاش منشور خدمت و مأموریت‌های عالی صدا و سیمای کشور مروری نو می‌شد تا صدا و سیما به عنوان مهم‌ترین حلقه ارتباطی بین دولتمردان و مردم بتواند به اهداف و وظایف ذاتی خود به درستی عمل کند. رسانه ملی باید رسالت‌های فراموش‌شده خود را باز یابد و با رجوع به وظایف و مأموریت‌هایش در راستای رضایتمندی مردم گام بردارد و مرکز و محل و مرجعی برای پاسخگویی به مطالبات مردمی باشد و از مسئولان بخواهد که به رای و نظر و دیدگاه‌های مردم بها دهند.
در ماجرای حوادث و وقایعی که برای سوریه پیش آمد، صدا و سیمای ما در پوشش درست و واقعی اخبار و نشان دادن واقعیات روز جامعه عربی و سوری نتوانست چندان موفق عمل کند و بیشتر تصاویر و اخبار واقعی و غیر واقعی این روزهای سوریه و منطقه خاورمیانه را مردم ما از طریق شبکه‌های مختلف ماهواره‌ای و رادیوهای بیگانه غربی و اروپایی دیدند و شنیدند.
باید برای بازگشت رسانه ملی به مرجعیت رسانه‌ای و پرمخاطب فکر و چاره‌ای کرد و این مساله یعنی بازگشت صدا و سیما به رسالت حقیقی خود محقق نمی‌گردد مگر اینکه صدا و سیمای ایران، اولاً از جنس مردم و برای مردم باشد، دوم مخاطب‌شناس خوبی باشد، سوم اینکه برابر با ذائقه‌های مخاطبان به تهیه و تولید محتواهای غنی و جالب و جذاب بپردازد و در مرحله آخر اجازه نقد عملکرد مسئولان و حاکمیت را بدهد و منتقدان و مصلحان اجتماعی و عموم مردم، بویژه نخبگان و دانش‌آموختگان و متخصصان از هر طیف و از همه گروه‌ها و اقشار اجتماعی را به استودیوهای مختلف این رسانه مهم و عظیم دعوت کند
true
true
https://farsagah.ir/?p=55728
true
true
