چه شد که فعالیت «زنان خیابانی» از پستوهای محلات به خیابانهای اصلی شیراز کشیده شد؟به گزارش فاطمه مقدم خبرنگار فارس اگاه ، صدای بوقهای مکرر،تراکم ماشینهایی که بر خلاف کلیشه ها خودروهای معمولی طبقه متوسط ویا حتی موتور سیکلت اند، سبقت گرفتن رانندگان از یکدیگر و گاه صفی از خودروهای منتظر که رقابتی پرهیاهو توام با رفتارهای غیراخلاقی و گاه خشونت آمیز در بلوار دکتر شریعتی (معالی آباد) رقم می زنند خیابانی که یکی از چند خیابان شیراز است که زنان خیابانی کنار ان با اضطراب از مخاطراتی که در انتظارشان است، منتظر مشتری ناشناس بعدی ایستاده اند و شهروندان نیز ناراضی از دیدن فسادی چنین متجاهرانه سر به زیر انداخته و از کنار آنها عبور می کنند… .
*چند روایت تلخ از مصائب زنان خیابانی
بازار روسپیگری در شهر شیراز مدتی است که از پستوهای محلات به مسیر خیابانهای اصلی شهر کوچ کرده است با اینهمه دست یافتن به شناختی کامل از این بازار چون دیگر فعالیتهای غیرقانونی دشوار و در مواردی ناممکن است و تحقیقات میدانی شهرمردم نیز از خیابان های سطح شهر، راه به اطلاعات محدود و غیر قابل اتکایی برد. بررسی های میدانی ما نشان می دهد از انجا که الگوی غالب فعالیت روسپیگری خیابانی، کار فردی است این زنان به دلیل شرایط زندگی نامناسب برای کسب درآمد وگذران زندگی تن به خطرات بی شماری میدهند و تجربه های ترسناک و فشارهای روانی زیادی را متحمل می شوند که چون زخمی در روان آنها باقی می ماند و گاه به تلنگری به خون ریزی می افتد و به قول مشهور جرم شناسان، قربانیان در صورت بزه دیدگی چند باره، خود می توانند به یک مجرم بالقوه تبدیل شوند چنانکه در اولین روزهای خردادماه سال جاری بر سر مطالبات مالی قتلی با ضربات متعدد چاقو توسط یکی از این زنان در خیابان معالی آباد شیراز رخ داد که منجر به مرگ مردی جوان شد. این اتفاق در حالی رخ داد که برخی از این زنان در گفت و گوهایی پراکنده با «شهر مردم» از شرایط سخت زندگی خود و خطرات بی شماری که در کمینشان است گفته اند: یکی از این زنان در حالیکه با گوشه شال خود را باد می زد به شهر مردم می گوید:« بیشتر از ۲ ساعت است که اینجا ایستاده ام از ساعت ۸ و نیم صبح. بارها شده برویم برنامه پولمان را ندهند و کتکمان هم بزنند. خود من پرده گوشم را به خاطر یک دعوا در برنامه ای گروهی که با چند نفر از بچه ها رفته بودیم از دست دادم. وی در ادامه می افزاید: خیر نبینند. زمین گرد است.»
یکی دیگر از این زنان که میگوید سرپرست خانواده و نانآور تنها دخترش است، در حالیکه چشمی به خیابان دارد تا هیچ فرصتی را از دست ندهد، بیان میکند: « مسئله اصلی این است که اول باید پول را گرفت وگرنه کار گرفتن پول سخت می شود. من ۱۵ بار گول خوردم و پولم را نداند و حتی از یکی از آنها چاقو خوردم حالا اما اول باید پول را به کارتم بزنند. دیگر طاقت ندارم سرم کلاه برود.»
گرچه عده زیادی از زنان خیابانی در کلان شهرها فعالیتی گروهی در خانههای تیمی دارند و مردانی به عنوان رابط در گوشه و کنار شهر حضور دارند که مشتریان هرزگی ابتدا باید با آنها وارد مذاکره شوند اما از آنجا که نوع فعالیت روسپیگری در ایران غالبا انفرادی است وضعیت سخت معیشتی نیز عده زیادی از زنان را به فعالیت مستقل و انفرادی در کناره های خیابان کشانده که خود باید از عهده مطالبه پولشان برآیند که در نهایت ممکن است به جرم های جرح و قتل چون اتفاق چندی پیش معالی آباد ختم شود.
به دلیل تابو بودن اذعان به وجود زنان خیابانی یا کارگران جنسی در جامعه وضعیت این زنان همواره در هاله ای از ابهام و با پرده پوشی بسیار مطرح شده است چرا که مسئولین قضایی و انتظامی طرح هر گونه مسئله ای درباره این زنان را منافی عفت عمومی می دانند و تنها راه حل همان چشم بستن بر افزایش تعداد زنان خیابانی شده است که منجر به گسترش دامنه فعالیت این زنان خواهد شد.
با تمام این اوصاف، انجام کارهای آسیب شناسانه در حوزه تنفروشی کمتر مجال بروز پیدا کرده و پرداختن به مسئله تنفروشی به منظور کاهش آسیب های فروان نهفته در آن همواره مورد غفلت قرار گرفته است. مسئولین اجرایی نیز با انکار این مسئله سعی در سر پوش گذاشتن بر آن دارند و از این رو فعل تنفروشی زنان با چالشهای زیادی همراه میشود و تبعات و پیامدهای آن به متن جامعه نیز سرایت می کند و لطمات جبران ناپذیری را بر زندگی این زنان و گاه بر زندگی شهروندان باقی خواهد گذاشت.
اکنون که روسپیگری در مواردی به مرحله تجاهر رسیده است و در برخی از خیابان های شیراز زنانی با مشخصه های واضح در این زمینه فعالیت می کنند در گفت و گو با استاد جامعه شناسی دانشگاه شیراز نقبی به راهبردهایی می زنیم که میتواند در کنترل آسیب های اجتماعی ناشی از فعالیت های متجاهرانه زنان موثر باشد.
*نقش فقر در فعالیت های روسپیگری مهم است اما تنها دلیل نیست
استاد جامعه شناسیی دانشگاه شیراز در گفت و گو با فارس اگاه افزایش فعالیت زنان خیابانی در شیراز به صورت آشکار را شبیه به دمل های چرکینی خواند که درحال بیرون زدن از زیر پوست بیمار شهر است و گفت: در واقع بدون آنکه بخواهیم شرایط جامعه سیاه تلقی کنم باید بگوییم در شرایط نابسامان کنونی، قواعد، هنجارها و ارزش های موجود توان تنظیمگری و ساماندهی رفتارها را ندارد و در این وضعیت ما با جا به جایی هنجارها مواجه شدهایم به طوریکه رفتارهای ناپسند قبح و انگشت نمایی خود را از دست داده اند و مردم دیگر حساسیتی نسبت به انجام گرفتن آنها ندارند.
دکتر اصغر میر فردی افزود: جامعه به سبب مسائل در هم پیچیده، اجتماعی، اخلاقی و رفتاری در حال پوست اندازی است و این پوست اندازی متاسفانه همواره خوشایند و رو به کمال نیست. در این پوست اندازی آن قدرت شرم سنتی که در جامعه شرقی حاکم بوده و رفتارهای جنسی را تنها در دایره خانواده تعریف می کرده از میان رفته است و دلایل گوناگون و مجموعه ای از تحولات همجوار باعث شده که ما شاهد این پدیده باشیم.
وی درادامه اظهار کرد: پدیدهای به نام «فقر ساختاری» وجود دارد که زمینه ساز شکل گیری آسیب هایی در جامعه است اما فقر لزوما علت هر آسیبی نیست،بلکه فقر زمینه بروز آسیب است و زمینه با علت فرق دارد؛ اما زمانی که فقر گسترش پیدا میکند و توانایی ودارایی انسان ها امکان برآورده سازی نیازهای حیاتی او را فراهم نمی کند ممکن است در کنار فقر مجموعه ای از عوامل به عنوان محرک وارد شود و از این زمینه استفاده کرد و فرد را به بیراه بکشاند.
این استادجامعه شناسی دانشگاه شیراز با اشاره به اینکه در پدیده های اجتماعی عوامل زمینه ای و عوامل محرک و عوامل تشدید کننده در کنار هم اثر گذار هستند اظهار کرد: دراین مورد نیز جز فقر کنار رفتن ارزش اخلاقی و عرفی سنتی نیز تاثیر گذار بوده است. وقتی تحولات مدرنیته در جامعه بطئی و کند پیش نرود و به صورت شوک آمیز ایجاد شود این شوک ترومایی در جامعه ایجاد خواهد کرد که جامعه را در حالت برزخی نگه میدارد یعنی جامعه ارزش های سنتی خود را از دست داده ولی هنوز قواعد شهروندی واخلاقی جدید جایگزین آن نشده است. وضعیت کنونی جامعه ایران شبیه به اوخر قرن نوزدهم اروپا است و نمی توان برش فعلی زمانی ایران را با برش کنونی اروپا و غرب مقایسه کرد که چنین فعالیت هایی در آن با ضوابطی خاص انجام می گیرد. آنها طی دو قرن گذر زمان با این قاعده مدارا کنار آمده اند وتوانسته اند تعریفی جدید از قواعد شهروندی و اخلاقی در جامعه حکمفرما کنند.
دکتر میر فردی با تاکید براینکه شکاف نسلی، فقر ساختاری، ورود مدرنیته همگی به شکل سیل آسا جامعه ما را درگیر خود کرده است و حالتی از تروما در جامعه ایجاد شده است گفت: اروپا این تحولات را طی ۱۵۰ تا ۲۰۰سال از سر گذراند اما در ایران این تحولات تنها طی ۵۰ سال تجربه شده است. وقتی خودرویی آرام حرکت می کند احتمالا تصادف و سقوط آن کم است اما زمانی که با سرعت بسیار زیادی حرکت می کند احتمالا رخ دادن حادثه بسیار زیاد ست و تحولات در جامعه ما نیز با همین سرعت در حال رخ دادن است و در جامعه ای که همچنان روح سنتی خود را حفظ کرده اتفاقاتی رخ میدهد که جامعه را در بهت فرو می برد. درواقع مجموعه از عوامل چون اقتصادی، فرهنگی و تحولات شتاب دار ناشی از ورود مدرنیته در جامعه باعث شکل گیری و رفتارهای خارج از عرف چون فعالیت آشکار زنان خیابانی شده است.
*انکار درد وجود زنان خیابانی راه درمان را سد می کند
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه ساختار حکومت ما ایدئولوژیک است و وجود زنان خیابانی را انکار می کند آیا راهبرد پایداری برای کنترل آسیب های اجتماعی ناشی از فعالیت این زنان که نارضایتی شدید شهروندان ساکن در مناطق فعالیت آنها را در پی داشته وجود دارد؟ بیان کرد: برای درمان مسائل اجتماعی اولین کار پذیرش مسئله است. اینکه بر مسائل سرپوش گذاشه شود به تعمیق مسئله کمک می کند و باعث گسترش بحران زیر پوست شهر خواهد شد.
دکتر میر فردی در ادامه با تاکید بر اینکه نگاه خشك در برنامه ریزی و كاغذبازی های اداری هیچ مشكلی را حل نمی كند و باید با مطالعات علمی و كارشناسانه در زمینه حل این معضل سیاستگذاری شود و این سیاست ها با تلاش ویژه مجریان به اجرا درآید، اظهار کرد: نهادهای علمی و اجتماعی و انتظامی باید در کنار هم عمل کنند. از انجا که رابطۀ معناداری بین بیخانمانی، فقر و فروپاشی خانواده در اقدام برخی زنان به تن فروشی وجود دارد گام اول برای حل این آسیب اجتماعی پذیرش وجود آن به عنوان یک آسیب و گام بعدی ایجاد خانههای امن برای زنان و دختران آسیبدیده است. خانههایی که پیش از این تحت عنوان «خانه های ریحانه» فعالیت می کرد اما بعدازمدتی فعالیت این خانه ها متوقف شده است. باید این افراد را با حمایت نهادهای فرابخشی و بین بخشی به دامن جامعه برگرداند. تا بتوانند راه حل بدیلی در کنار این راه حله خلاقه منفی که خود برای گذران زندگی انتخاب کرده اند به دست آورند.
*فعالیت عادی سازی شده زنان خیابانی، فراهم ساختن فرصتی ساده برای خیانت های زناشویی است
استاد روانشناسی دانشگاه آزاد مرودشت نیز در گفت و گو با «فارس اگاه » با اشاره به اینکه جز آسیب های جسمی فراوانی که متوجه اینگونه فعالیت هاست، زنان خیابانی در معرض آسیب تحقیر فراوانی نیز قرار دارند که تمامی رفتار آنها را تحت تاثیر قرار می دهد گفت: این افراد با پرداختن به کاری که پسندیده نیست با یک تحقیر ادامه دار زندگی میکنند. همین روند مداوم تحقیر، بی احساسی و خشمی در آنها ایجاد می کند که عاملی برای از دست رفتن بَعد انسانی واخلاقی در این افراد است و در نتیجه دائما در صدد هستند از جامعه انتقام بگیرند.
دکتر نادره سهرابی که خود کلینیک مشاوره روانی نیز دارد با اشاره به اینکه ما در میان مراجعه کنندگان خود با افرادی مواجه هستیم که به راحتی می توانند وارد ربطه ای شکل گرفته شوند و زندگی خانوادگی را ویران کنند افزود:زمانی که با این افراد گفت و گو می کنیم اظهار می دارند که ویران شدن یک رابطه خانوادگی برایشان هیچ اهمیتی ندارد و درواقع تکرار رفتارهای تحقیرآمیزی که با آنها می شود و احساس مداوم تحقیر آنها را به افراد سنگدلی تبدیل میکند که عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی نیز دارند و سلامت روان آنها را در معرض خطر شدید قرار میدهد و ممکن است ادامه این فعالیت ها از آنها مجرمانی خطرناک بسازد.
وی با اشاره به اینکه فعالیت این زنان در صورت تداوم به شکل گیری زیر مجموعه هایی خواهد انجامید که دیگر زنان آسیب دیده جامعه را جذب خود می کنند و فعالیت گروهی انجام میدهند بیان کرد: ما اکنون آمار بسیار زیادی از خیانت های مردان متاهل داریم که خیانت آنها از طریق ارتباط با زنان خیابانی شکل می گیرد چون ارتباط بااین زنان بی دردسر وبدون هیچ گونه مسئولیتی است. بنابراین فعالیت این زنان به خصوص به صورت متجاهر و عادی سازی شده فرصتهای ساده ای برای رخ دادن خیانت های زناشویی ایجاد می کند که در نهایت به ناامنی جامعه و گسترش بدبینی میان زوجین می انجامد.
دکتر سهرابی که خود زوج درمانگر نیز است در پایان خاطرنشان کرد: معضلی که ما در کلینیک بسیار با آن مواجه میشویم افزایش بی اعتمادی میان زوج هاست. حتی آنان که خیانتی نیز ندیدهاند شایع شدن چنین روابطی در جامعه بر ناخودآگاهشان اثر می گذارد و آنها را دچار وضعیتی می کند که میتوان به آن «توهم خیانت» گفت. درواقع شیوع روابط خارج از عرف خانواده به واسطه فعالیت این زنان، امنیت روانی زوجین و خانواده ها را سلب می کند و افراد را دچار بدبینی نسبت به همسرانشان خواهد کرد اتفاقی که در نهایت منجر به کوتاه شده عمر ازدواج ها و افزایش آمار طلاق خواهد شد