قطع دست و پای جانداران بی پناه به طمع عشق و طلسم نفرین ، به گزارش فرنگیس شنتیا خبرنگار فارس اگاه، زنده زنده در حال جان کندن است . جز اشک هایی که آن دو جفت چشمان سبز را در سفیدی بی رمق و مه آلودی فرو برده و جز ضجه های دلخراشی که آخرین تقلا و التماس او برای نجات یافتن است ، نشانه ای از زندگی در جثه نحیفش دیده نمی شود. آنقدر نالیده است که گوشه دهانش را زخمی عمیق چاک داده است . جای دو دست قطع شده اش دو استخوان سفید کوچک بیرون زده است که خون های دلمه بسته بر روی آن نشان می دهد که باید ساعت های زیادی از جنایت گذشته باشد. چنان با مرگ گلاویز است که حتی نمی تواند با پایی که تا نیمه بریده اند اما موفق به قطع آن نشده اند ، خود را از آن مهلکه شوم بیرون بکشد . مهلکه ای درست در تاریکی یکی از همین خیابان های شیراز . شهر فرهنگ و علم و ادب . جایی که با وجود پیشینه  فرهنگی درخشانش ، همچنان شبح خرافات در پستوخانه دعانویسان و جادوگران می خزد و زوزه می کشد  تا زیر سایه جهالت و نادانی ابلهان شهر روز به روز فربه تر شود.

 براساس  آمارهای رسمی ، ایرانیان سالانه بیش از ۳۸۷ میلیارد تومان برای جویا شدن نظر فالگیر، هزینه می‌کنند.  اگر چه  در این آمار هیچ خبری از سودهای کلانی که دعانویسان در این راه به جیب می زنند نیست اما افشای همین ۳۸۷ میلیارد تومان نشان می دهد که در کشور ما بازار خرافات به خصوص دراین  زیست اجتماعی به بن بست خورده  و فشارهای اقتصادی چه بازار سودآور و پر رونقی است 

زندگی نگذاشت که او بمیرد . دو زن که ناله هایش را شنیده اند نزدیکش می شوند . می خواهند از جا بلندش کنند اما چنان وحشتی از انسان ها دارد که با آخرین رمق های خود ، یکی از آن ها را گاز می گیرد . تنها راهی که به ذهنشان می رسد تماس گرفتن با یکی از حامیان گربه ها در شیراز است . زنی که به مامان پیشی ها معروف است و همین سبب نجاتش می شود . با وجود پیشنهاد دامپزشکی برای یوتانازی اش ، مراقبت های چندین و چند هفته ای این زن از زخم های عفونت کرده او کار خودش را می کند و این گربه سیاه و چشم سبز با دو دستی که تا ریشه قطع شده است به زندگی بر می گردد  تا به خاطر جدال لحظه به لحظه اش با مرگ به یکی از شاخ های محبوب اینستاگرام  تبدیل شود . اسمش را گذاشته اند بلال و برای محافظت از جثه بی دستش لباسی پسرانه بر تنش پوشانده اند تا  شکل دیگری از زندگی را تجربه کند که اگر چه با سابقه زیستی چنین حیوانات رها و خیابان گردی سازگاری ندارد اما تنها چاره ممکن برای بقای اوست.

   از سگ کشی با اسید تا قطع دست و پای گربه ها برای طلسم 

شاید اگر سال ۹۴ ، ماجرای مخوف سگ کشی در شیراز لاپوشانی نمی شد و مردم در جریان کمترین برخورد با مسببین آن فاجعه قرار می گرفتند ، تکرار حیوان آزاری ها را می شد به حداقل رساند . اما این کار صورت نگرفت و فیلم های منتشر شده در فضای مجازی از حیوان آزاری های بی رحمانه که از قطع عضو و تزریق اسید تا تجاوز را در بر می گیرد ، نشان می دهد که  وجود خلاء بزرگ قانونی برسر راه برخورد با مسببین چنین جنایاتی ، به تکرار بیش از پیش آن دامن زده است .

دریافت ۱۵ هزار تومان در ازای هر لاشه سگ 

فیلم دو دقیقه ای از کشتار دسته جمعی سگ ها با تزریق اسید در شهرک صنعتی شیراز یکی از تکان دهنده ترین مواردی بود که در زمان خودش می توانست به بازنگری در رفع چالش های قانونی برای مجازات حیوان آزارها  منجرشود.

در آن زمان پیمانکاران در ازای تحویل هر لاشه سگ، ۱۵ هزار تومان دریافت کرده بودند و با بی رحمی تمام  جسم نحیف یک توله سگ را هم با اسید سوزانده بودند اما حتی تجمع فراگیر و پر سر و صدایی که از سوی  انجمن‌های حمایت از حیوانات و دوستداران محیط زیست در استان های مختلف کشورانجام شد ، مشخص نکرد که آیا با مسببین این جنایت ، کوچکترین برخوردی صورت گرفت یا خیر ! فاجعه ای که به فراموشی سپرده شد تا در شکل و قالبی دیگر و با بریدن دست و پای حیوانات در گوشه و کنار شهر بارها و بارها خودنمایی کند .

 نقص عضو حیوانات برای نفرین و خوشبختی 

کار از بریدن وسوزاندن دم گربه در آتش تا خواندن ورد بر روی دست و پای قطع شده  و ریختن خون او در نوشیدنی یا غذای فرد مورد نظر ، پیش می رود . قطع عضو حیوان گاهی  به سفارش دهنده طلسم محول می شود و در غیر این صورت  دعانویس  و جادوگر با گرفتن مبلغی گزاف ، خودش کار سلاخی را برعهده می گیرد .

کمی تاب و تحمل و پرسه در میان اعمال خرافی دعا نویسان و جادوگران مشخص می کند که روند نقص عضو جانداران از کفتار گرفته تا سگ  و به ویژه گربه ها برای چه اهدافی دنبال می شود  و البته در چنین سلاخ خانه هایی  ، گربه های سیاه از بقیه بدشانس تر و قربانی ترند چرا که در میان خرافه پرستان از آن ها به عنوان موجوداتی منحوس وشوم یاد می شود و از دست وپای قطع شده آن ها برای طلسم نفرین علیه دیگران استفاده می کنند اما دست و پای بریده گربه هایی که سیاه نباشند، مصارف دیگری دارد. جذب مهر و محبت ! دست و پای بریده را با تعدادی از وسایل کسی که می خواهند عاشقش کنند یک جا جمع می کنند ، روی آن ورد می خوانند و بعد آن را در جایی مثل قبرستان یا گاراژ دفن می کنند .

به گفته یکی از حامیان حیوانات ، «گربه های سیاه آسیب پذیرترین گربه ها هستند که از اعضای بدن آنها برای سحر و جادو استفاده می شود. موارد متعددی داشته ایم که  این گربه ها بعد از قطع اندام ها و با خون ریزی و نقص عضو و عفونت بالا به صورت زنده رها شده اند که برخی از آنها که خوش شانس تر بودند، از سوی عابرانی که آنها را پیدا کرده اند، به مراکز درمانی آورده شده اند.»

خوشبختی های ضمانت دار با بدن های تکه تکه شده !

برای رسیدن به سیاه بازار جادوگران نیازی به زیر و رو کردن فضای مجازی نیست . مصونیت نانوشته اجتماعی شرایط  را چنان بر آن ها آسان کرده است که بسیاری نه تنها آزادانه و بی دغدغه عمل می کنند بلکه حتی از نمونه محصولات خود عکس می گذارند و  کار خود را ضمانت دار تحویل مشتری می دهند !

قرار دادن  پنجه بریده شده توله سگ در زیر بالش‌ برای خوشبختی ! طلسم ناموس کفتار ماده برای بهبود روابط زناشویی با ضمانت نامه کتبی  ،  طلسم ناخن گرگ و شیر برای محافظت و رفع چشم زخم ، طلسم مهره مار برای انجام هر کار غیر ممکن ! پوست سر هد هد  برای پیروزی در مسابقات ، پیشرفت و جلب مهر و محبت آن هم درچنین نسخه غیر انسانی و بی رحمانه :

« فرد باید هدهد را بگیرد و ۲۴ روز به ریاضت وی اقدام نماید و او را در قفس محبوس ساخته و به جای آب، گلاب خوشبو به وی آشامد و در روز بیست‌وپنجم کارد تیزی بستاند و در زمانی که قمر متصل باشد به طالع فرد عامل، طلسم مخصوصی را بر آن بنویسد، سپس هدهد را بدان کارد ذبح کند بر لوحی مخصوص و ملاحظه باید نمود که یک قطره از خون او به زمین نریزد. بعد سرش را از بدن جدا کند و دلش را از میان دو کتف بیرون آورد…»

خلاف اندر خلاف بدون هییچ واهمه ای از قانون 

اگر چه گره خوردن دعانویسی و حیوان آزاری به عنوان دو ناهنجاری اجتماعی می تواند استفاده از ابزارهای قانونی را برای برخورد با مسببین آن هموار کند اما در عمل این اتفاق نمی افتد . طبق گفته حامیان حقوق حیوانات حتی اگر مرجعی را برای گزارش این حیوان آزاری ها پیدا کنی اولین پاسخی که می شنوی این است : « باید مدرک داشته باشی، باید در حین قطع اعضای بدن حیوانات یا سایر موارد  فیلم یا عکسی از او تهیه کنی تا بتوان شکایتی را ترتیب داد.»

از سوی دیگر بسیاری از كارشناسان حقوقی بر این باورند كه  سکوت قانونگذار در تعریف سحر و جادو و عدم تعریف آن یکی از ابهامات در برخورد با اینگونه مجرمین است و عزم جدی برای برخورد با دعانویس‌ها وجود ندارد .

اظهارات یک بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب تهران گواهی بر همین مطلب است . امیر بارانی بیرانوند در گفت وگو با همشهری می گوید : در حال حاضر صرف دعانویسی جرم نیست و جرم‌انگاری نشده است، اما این امور در شرایط خاص قابل تعقیب کیفری است که با عنوان مجرمانه کلاهبرداری تطابق پیدا کند و فرد با تمسک به رمل یا جفر و ادعای قدرت ماورایی اقدام به بردن مال افراد کند

به گفته وی در رابطه با رمالی نیز در قوانین کیفری صراحتی وجود ندارد و در رویه حاضر محاکم کیفری با سه عنوان مجرمانه (البته هریک به تناسب فعلی که توسط رمال صورت گرفته است) این افراد را تحت تعقیب قرار می‌دهند.

فیلترینگ شامل این ها نمی شود  

چرخی در سایت هایی که خواص به ظاهر ماورایی اندام های مثله شده جانداران را تبلیغ می کنند نشان می دهد که دکان پر رونق فیلترینگ ، هرگز کرکره این کسب و کارهای شوم را پایین نکشیده است و در بسیاری از موارد می توان بدون نیاز به فیلترشکن به این سایت ها دسترسی داشت . سایت هایی که به راحتی نحوه کشتار حیوانات را بر اساس قاعده و اصولی که از آن به عنوان علوم غریبه یاد می کنند ، آموزش می دهند ، بی آن که آب از آب تکان بخورد یا کمترین دلهره و دغدغه ای از پیگرد داشته باشند.

براساس آخرین آماری که باشگاه خبرنگاران درباره بازار آب و نان دار فالگیران منتشر کرده است ؛ ایرانیان سالانه بیش از ۳۸۷ میلیارد تومان برای جویا شدن نظر فالگیر، هزینه می‌کنند.  اگر چه  در این آمار هیچ خبری از سودهای کلانی که دعانویسان در این راه به جیب می زنند نیست اما افشای همین ۳۸۷ میلیارد تومان نشان می دهد که در کشور ما بازار خرافات به خصوص دراین  زیست اجتماعی به بن بست خورده  و فشارهای اقتصادی چه بازار سودآور و پر رونقی است .

دولتی که جادوگری را از اجتماع به سیاست گره  زد 

نگاهی دقیق به جامعه شناسی خرافات به ریشه ای فاسد و کهنه به نام درماندگی می رسد . متفکران نوسازی علت گرایش به خرافات  را محلی‌گرایی، انزوای محیطی، فقر فرهنگی، تلۀ محرومیت، خرده‌فرهنگ گروهی، عدم نوسازی اجتماعی، ترس از تحول، جامعۀ کندویی و قطاعی و وجود تصور خیرمحدود می‌دانند.

براساس پژوهشی با عنوان «مطالعۀ عوامل مؤثر در گرایش به خرافات در بین شهروندان » منتشرشده در فصلنامه پژوهش های جامعه شناسانه معاصر « در ایران مطابق آمارها، میزان گرایش به خرافه زیاد شده و شهروندان هزینۀ مالی و اجتماعی برای این مسأله می‌پردازند که علت این امر به انزوای جغرافیایی و سرمایۀ فرهنگی پایین برمی گردد.»

اما  در کنار چنین پژوهش هایی که همواره رویکرد رفتاری عوام  و توده ها را نشانه می رود و زیر و رو می کند ، رواج رفتارهای خرافی درمیان  فوتبالیست های ایران که  به عنوان گروه های مرجع و الگوهای اجتماعی تعریف می شوند ، ازیکسو و رخنه این روند به عالم سیاست نه تنها مهر تاییدی بر خرافه گرایی است بلکه اهرم های بازدارنده برای مقابله با چنین رویکردی را فلج و ناکارآمد می کند.

دستگیری دو جن گیر دولتی در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد و صحه گذاشتن مقامات قضایی بر این بازداشت ها نمونه ای از این دست هستند .

بر اساس گزارش انتخاب ، موضوع رمالی و دخالت آن در تصمیم گیری های قوه مجریه، در دولت دوم محمود احمدی نژاد به اوج خود رسید. این ‏موضوع در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ نیز مطرح شده بود اما  پس از انتخابات و انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به ‏معاون اولی، ناگهان  داغ تر شد . همزمان با اوج گیری این بحث ها بود که عده ای با اتهام «رمال و جن گیر» دستگیر می شوند و مشهورترین آن ها فردی به نام  «عباس ‏غفاری» بود .

اشاراتی از این دست نشان می دهد که تاثیر فرهنگ معیوب  سیاسی را در به باتلاق کشاندن فرهنگ عمومی یک جامعه  نمی توان نادیده انگاشت .

یک پژوهش اجتماعی  با عنوان « نقش فرهنگ ناسالم سیاسی (خرافه گرایی و تقدیرگرایی) بر توسعه نیافتگی » نشان می دهد که چگونه در عصر قاجار و در در ساحت ناسالم  فرهنگ سیاسی ، اعتقاد به باورهای خرافی  تفکر غالب در جامعه بود و رد پای خود را حتی  در سفرنامه ها، آثار ادیبان و متفکران آن دوره  برجای گذاشت .

در پژوهش یادشده بر این نکته تاکید می شود که  عقل ستیزی و خرد گریزی ،  چالش های متعدد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به وجود می آورد که منجر به بازتولید جهل شده  و در نهایت توسعه نیافتگی و عقب ماندگی را رقم می زند .

روند جاهلانه  بی پایانی که تکه تکه می کند و جان می ستاند بی آن که حتی عصر انفجار اطلاعات هم بتواند در مهار آن موفق عمل کند .