شرح بی نهایت چوبک از گمنامترین و تیرهروزترین طبقه جامعه،به گزارش سيد محی الدین حسینی ارسنجانی خبرنگار فارس اگاه، دومین نشست اعضای انجمن فرهنگی و ادبی دریچه نقد در منزل استاد سید عبدالعلی دستغیب چهره ماندگار نقد ادبی ایران برگزار و آثار صادق چوبک نویسنده مطرح معاصر مورد نقد و بررسی قرار گرفت.در این محفل که با حضور برخی از نویسندگان و شاعران و داستان نویسان معاصر برگزار شد ضمن خوانش داستان کوتاه گلهای گوشتی از کتاب خیمه شب بازی صادق چوبک درباره شیوه داستان نویسی و آثار این نویسنده نامی ایرانی بحث و گفتگو شد.
در ادامه استاد عبد العلی دستغیب نویسنده و مترجم آثار داستانی نویسندگان مطرح اروپایی و منتقد نامدارادبی معاصر اظهار داشت: بین نویسندگان دوره سوم ادبیات معاصر صادق چوبک نویسنده نمایانی است. دوره اول ادبیات، دوره مشروطه است که نثر و شعر مدرن در زبان فارسی رایج میشود.نوشتن سفر نامه، نوپردازی، رماننویسی در این دوره آغاز و در دوره رضاشاه هم ادامه پیدا میکند. یکی از کسانی که در این دوره درخشش پیدا میکند صادق هدایت است. او در دوره اول و دوره پهلوی فعالیت داشت و کتاب داستانی «بوف کور» را نوشت که خیلی خواننده و طرفدار پیدا کرد و بارها چاپ شد.
*چوبک از نوشتههای صادق هدایت تاثیر می گرفت
وی گفت:بعد از رفتن رضاشاه از ایران فضا آزادتر شد و نویسندگان تازهای به جمع نویسندگان پیشین پیوستند. علی دشتی،محمد حجازی، بزرگ علوی و صادق هدایت در این دوره حضوری پر رنگ داشتند.ازدیگر حوادث مهم این دوره پیدایش چند نویسنده و شاعرجوان است که بعدها از نویسندگان و شاعران مهم دهه۴۰ میشوند که یکی از آنها صادق چوبک است.چوبک تمایلات چپ داشت و با صادق هدایت معاشرت میکرد و از نوشتههای او تاثیر میگرفت. در کتاب اول چوبک به نام «انتری که لوطیاش مرده بود»و«خیمهشببازی»، مشخص میشودکه توجه چوبک به چه چیزها یی است.«خیمهشببازی» یک نمایش عروسکی عامیانه است.زندگی قهرمانان داستان «خیمهشب بازی» شبیه بازیهای عروسکی است. چوبک به نحوی خیام را تسخیر میکند که «ما لعبتکانیم و فلک لعبتباز». او این را از فرهنگ فولکلور و عامیانه گرفته است.این دو اثر داستانهای تجربیاند به سبک نویسندگان آمریکا که درآن زمان آشنایی چندانی با آنها وجود نداشته،نوشته شده است.دستغیب افزود:روی هم رفته نثر چوبک کوتاه، موجز و درخشان است و داستانهای «خیمه شب بازی» و «انتری که لوطی اش مرده بود» نمونه های خوبی از نثر فارسی مدرناند.چوبک از جمله سرمداران داستاننویسی نوین فارسی است که به سبک و سیاق بسیاری از نویسندگان مطرح غربی در اکثر آثارش به طبقه فرودست جامعه پرداخته است. آثار چوبک را میتوان آیینه تمام نمای جامعهای دانست که چوبک درآن قلم می زده است.این نویسنده و مترجم نامی معاصریاد آور شد: «تنگسیر» به قلم چوبک از تاثیرگذارترین و مهم ترین رمانهای فارسی است که امیر نادری، کارگردان بر اساس این رمان فیلمی ساخته است.شخصیت اصلی این رمان «زارمحمد» به نسبت دیگر کاراکترهای آثار چوبک دارای ویژگیهای منحصر به فردی است.برخی کتاب های داستانی چوبک مورد تایید نویسندگان همان زمان قرار گرفت و برخی از داستانهای چوبک در مجله سخن چاپ شد و نام او بر سر زبانها افتاد.
*نثر چوبک در مجموع کوتاه،موجز و خوب است.
چهره ماندگار نقد ادبی تصریح کرد: بعد از مدتی تا سال۱۳۲۶ صادق چوبک خاموش بود تا دهه چهل که فضای ادبی تازهای در ایران به وجود آمد و «سنگ صبور» را نوشت که رمانی اجتماعی است. بعد از «سنگ صبور» مدتی ساکت بود و تعدادی داستان کوتاه نوشت و ترجمههای متعدد انجام داد.متاسفانه در سفر آمریکا بینایی خود را از دست داد.در داستان های اولیه، چوبک خود را نویسندهای ناتورالیست معرفی میکند اما در «تنگسیر» بهمانند نویسندگان چپگرا عمل میکند.میشود گفت که جنبه رئالیستی قوی دارد.به نظر و دیدگاه بنده سنگصبورصادق چوبک اثر ناموفقی است و چوبک به تقلید از جویس خواسته کتاب مدرن بنویسد اما موفق نشده است.نثر چوبک به خصوص در دو اثر اول خود نثری کوتاه،موجز و خوبی است و دارای عبارات درخشان و به یادماندنی است. چوبک هم مانند امیل زولا معتقد است که ماانسانها اسیر تمایلات خود هستیم.هرکاری کنیم آن تمایلاتند که شخصیت مارا می سازند از دیگر اعتقادات چوبک این بود که ما از گذشته هم در خور توجه نبودهایم و همیشه جامعه ایران مورد ظلم و ستم و آزار و استبداد بوده است و دوره درخشانی در تاریخ ایران روایت نمیشود.
*قهرمانان داستانهای چوبک، بیشتر از طبقه محروم جامعه هستند.
دستغیب بیان داشت:چوبک جزو نویسندگان بدبین به آینده ایران به شمار میرود. وی در «سنگ صبور» اشعار فردوسی که در باب عظمت ایران سروده را بطور استهزایی نقل می کند. قهرمانان داستانهای چوبک، بیشتر اشخاص واخورده، معتاد، شکست خورده و از طبقه محروم جامعه هستند.چوبک بیآنکه شعار های مارکسیستی بدهد، افراد معتاد و فقیر خود را به روی صحنه میآورد. یه عنوان مثال یکی از قهرمانان داستان های چوبک در خیابان لالهزار در پی مواد مخدر است و ناگهان با زنی زیبا روبهرو میشود.مراد فردی نامراد بود و چوبک در اینجا مینویسد: «بوی عطر مورفینی زن تمام وجود مراد را تکان داد».مراد درهمین حین طلبکار یهودی را در آن سمت خیابان میبیند و هر دو همزمان برای درگیری به میان خیابان میآیند و طلبکار یهودی با ماشین تصادف میکند و ماشین از روی بدن طلبکار یهودی رد میشود و مراد خیره به سر و هیکل صاف شده یهودی مبهوت میشود و داستان با این وضع مشمئزکننده پایان مییابد که البته نیازی به نوشتن قسمت آخر این داستانش نبود.وی خاطر نشان کرد: در نوشتههای چوبک چیزهای عامیانه و فولکلوریک مانند تعزیه گرفتن، معرکه گرفتن،فالگیری و مسائلی که درجامعه رخ میدهد به صحنه داستان کشانده شده است.قهرمانان داستانهای چوبک برخلاف داستانهای محمد حجازی از اشراف نیستند و چوبک گمنامترین و تیرهروزترین افراد داستانی را به روی صحنه میآورد.
*چوبک بدبینترین نویسنده صد سال اخیر است.
وی در ادامه گفت:در سنگ صبور قهرمان داستان، احمد آقا خود صادق چوبک است.جوان سرگردانی که از بوشهر به شیراز آمده وخواب و خیالات بسیاری در سر دارد. احمد با زنی به نام بلقیس رابطه ای برقرار میکند که ارتباطی مکانیکی با نتیجهای مشمئز کننده است.دراین کتاب به شدت به افتخارات تاریخی ایران حمله شده است.چوبک معتقد بوده که انوشیروان فرد ظالمی بوده و به هیچ وجه انسان دادگری نبوده است و گذشته تاریخی ما نوشته چاکران درباری است. به نظر من شاهکار چوبک دو اثر «خیمه شب بازی» و « انتری که لوطیاش مرده بود» اند. در گذشته ادیبی که با چوبک آشنایی داشت میگفت که داستان «انتری که لوطیاش مرده بود» اشاره به رضاشاه دارد. این داستانی رادیکال و تند نسبت به گذشته تاریخی ایران است.چوبک بدبینترین نویسنده صد سال اخیر است. اما روی هم رفته نثر چوبک کوتاه، موجز و درخشان است و داستانهای «خیمه شب بازی» و «انتری که لوطی اش مرده بود»نمونههای خوبی از نثر فارسی مدرناند.