سید محی الدین حسینی ارسنجانی – فارس آگاه 

ایجاد خانه‌های فرهنگ و هنر محلات، ورای انواع فرهنگ‌سراها، در نظم‌دهی و ساماندهی فعالیت‌های هنری و هنرمندان ساکن در شهرها، خصوصاً کلان‌شهرها، می‌تواند رضایت خاطر اهالی هنر، به‌ویژه هنرمندان متعهد به مسائل شهر و مدیریت شهری را برآورده ساخته و در اقناع آنان و سرعت بخشیدن به فعالیت‌های هنری هنرمندان شهرها تاثیرگذار باشد. با توجه به اینکه شهرداری‌ها خصوصاً در کلانشهرها برای انجام امور حوزه فرهنگ، ادب و هنر دستشان بازتر از ارگان‌های دیگر است و گستردگی فعالیت‌های معاونت فرهنگی شهرداری مراکز استان‌ها به مراتب از شهرداری سایر شهرها و مناطق کشور بیشتر و سطح توقعات هنرمندان مردمی از شهرداری برای همراهی با کار و فعالیت هنرمندان به مراتب بیشتر از سایر ارگان‌هاست، انتظار می‌رود شهرداری‌ها در زمینه جذب و به‌کارگیری قوه فکر و خیال و قلم و اندیشه اهالی فرهنگ و ادب و هنر بیش از پیش بهره ببرد و حمایت و توجه بیشتری داشته باشد. ایجاد خانه‌های شعر و اندیشه و یا خانه‌های هنر و قلم، خانه فرهنگ یا ایجاد خانه و باشگاه‌های فرهنگ و هنر در هر محله یا در هر منطقه از شهرداری‌های کلانشهرها علاوه بر اینکه اهالی فرهنگ و ادب و هنر را به نوعی ساماندهی و راهبری می‌کند، می‌تواند در اتخاذ تصمیمات بعضاً آنی و یا دراز مدت برای ارتقای سطح آموزش‌های شهروندی و فرهنگ‌گستری و… در شهرها موثر واقع شود. گذشته از آن با ایجاد چنین خانه‌هایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و تبلیغات اسلامی، حوزه هنری و کتابخانه‌های عمومی، آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها و دیگر ارگان‌های فعال در زمینه‌های ادبی و فرهنگی و هنری با حضور و تصمیم‌سازی در چنین اماکن و مراکز نوبنیاد شهرداری به کمک این نهاد خدمت‌رسان می‌آیند و در ایجاد اعتماد عمومی و همراهی کردن با فرهنگوران و هنرمندان خود را سهیم و شریک دانسته و برای پرسنل هنرمند و فعالان فرهنگی ادارات خود در این مراکز برنامه‌هایی اجرا کنند. این کار مستلزم نوعی هماهنگی دستگاه‌های فرهنگی با محوریت شهرداری‌هاست تا شهرداری‌ها با توجه به گستردگی فعالیت‌ها و امکانات بیشتری که در اختیار دارند از ظرفیت همه دستگاه‌ها به نفع اهالی فرهنگ و ادب و هنر شهرهای خویش استفاده و بهره کافی ببرند. بدون همراهی و همکاری شهرداری‌ها امکان اجرای کارهای بزرگ و ماندگار نخواهد بود زیرا در همه دنیا اغلب امور شهر در دست شهردار و در اختیار شهرداری‌هاست و مدیران شهرداری‌ها زمام امور شهر را باید در دست داشته و اختیارات تام داشته باشند تا بدانند که در کدام منطقه از شهر چه کرده‌اند و چه کارهایی لازم است انجام دهند. اگر اهالی فرهنگ و ادب در چتر حمایتی مسئولانی از جنس فرهنگ و ادب مدیریت شهری قرار گیرند منافع برآمده از فکر و عملکرد اهالی فرهنگ و هنر به شهرها برمی‌گردد و شهرهای بزرگ کشورمان از این پس پیشگامان احیا و حفظ و حراست از فرهنگ و هویت و تاریخ و تمدن ایران زمین خواهند بود و هنرمندان و اهالی فرهنگ و هنر هم به خوبی و درستی تکریم شده و شان و منزلتشان حفظ خواهد شد. از آنجا که اغلب دستگاه‌های فرهنگی مستقر در مراکز استان‌ها با بودجه‌های محدود و قطره‌چکانی حوزه فرهنگی راه به جایی نبرده و عملاً نمی‌توانند مجری امور مهم و اثرگذار فرهنگی باشند بنابراین به جهت بنیه قوی مالی که در شهرداری‌ها وجود دارد حق این است که با یک وحدت رویه در اجرا و عمل تمامی امور حوزه فرهنگی شهرها را به شهرداری‌ها بسپارند و معاونت‌های فرهنگی ارگان‌ها و دستگاه‌های دولتی با عقد قراردادها و تفاهم‌نامه‌ها و توافق‌نامه‌هایی در جهت ارائه راهکار و پیشنهاد و اجرای بخشی از امور، همکاری‌های فرهنگی دوجانبه و فیمابین خود با شهرداری‌های شهرهایشان داشته باشند. امید آنکه شهرداری شیراز پیشگام این مهم باشد و معاونت فرهنگی شهرداری نیز مجری برپایی خانه‌های شعر و اندیشه و باشگاه‌های فرهنگ و هنر باشد و فکر یک ساماندهی کلی و عمومی اهالی فرهنگ و ادب و هنر شیراز باشد.