وجب به وجب پیاده رو زند سرقفلی یک دستفروش است،پرداخت باج سبیل برای بساط کردن در پیادهرو خیابان کریمخان زند!به گزارش فاطمه مقدم خبرنگار فارس اگاه، جوراب های اسپورت چهار تا پنجاه تومن. بچه گونه، مردونه، زنونه، لباس راحتی خونه؛ در مغازه گرون نخر بیا اینجا حراجه. گیلاس بیا، تکدونه بیا، گیلاس مشهد. پنج تا ظرف فریزی فقط ۱۵۰، ظرف ماکروفری، ظرف غذا و… . اینجا بازار مکاره نیست بلکه پیاده رو خیابان کریم خان زند است که نام شیراز با نام او گره خورده است واکنون توسط دستفروشان به طور کامل فتح شده است. حالا می توان گفت حاکمان خیابان کریمخان زند، طبقه فرودستی هستند که از همه جا رانده و مانده، گوش تا گوش پیاده رو این خیابان از اول ملاصدرا تا حوالی میدان امام حسین(ع) را به تصاحب خود درآورده اند. به طوریکه در برخی بخشها در دو سوی پیادهرو بساط دستفروشان پهن است و در این پیاده رو دیگر جای راه رفتن نیست و حتی برخی از دستفروشان بساط خود را درپله های جلوی ساختمان هایی اداری تعطیل نظیر کمیته امداد امام خمینی استان فارس پهن می کنند و دراقدامی که نشانه ای از شکست این اداره در انجام رسالتش می توان نامید اجناس بی کیفیت خودرا به در و دیوار اداره کمیته امداد آویزان کرده اند!
در حالیکه پیادهروها در بسیاری از کشورهای جهان به شکلی طراحی می شود که نه تنها عبور و مرور را برای عابران معمولی که برای کالسکه کودکان، افراد معلول و سالمند تسهیل میکند، در شیراز به خصوص خیابانهای پر تردد نظیر زند و عفیفآباد و معالیآباد روز به روز پیادهروها به تصاحب دستفروشان در می آید و عبور برای عابران که باید راه خود را از میان بساط دستفروشان و مشتریهای فراوان آنها باز کنند، مشکلتر میشود.
*چالشهای بیماران در پیادهرو شلوغ زند
خیابان زند خصوصا از نبش خیابان ملاصدرا تا حوالی میدان امام حسین(ع) که محلی برای تجمع مجتمعهای پزشکی و دو بیمارستان و دو درمانگاه مهم است وجب به وجب به تصاحب کامل دستفروشان درآمده است. گاه بیماری با ویلچر یا سالمندی با عصا در میان انبوه جمعیت به سختی راهش را به مطب دکتری باز میکند و شوربختانه در میان این بیماران، توریستهای درمانی نیز به چشم میخورند که با نگاهی متحیر از میان انبوه مشتریان و دستفروشان راهشان را به جلو باز میکنند گویی که اصلا مسئولان شهرداری گذرشان هم به این خیابان نمیافتد!
ما اسمش را مجوز می گذاریم اما در اصل اسمش باج است!
یکی از این دستفروشان در گفت و گو با «خبرنگار فارس اگاه» که خود را به عنوان کسی که قصد دارد در این پیاده رو بساط کند معرفی کرده بود، درباره شرایط بساط کردن دراین پیاده رو گفت: بساط کردن اینجا قانون دارد که ما اسمش را مجوز میگذاریم اما اصل و اساس این است که باید برای بساط در این پیاده رو باج بدهی.
این دستفروش که خود بساط لباسفروشی بچگانه داشت، افزود: برای چند بساط، روزانه باید یک میلیون تومان باج بدهی و بعد کسی که باج چند بساط را پرداخت میکند این مکانها را که عمدتا دو سه متر بیشتر نیستند در اختیار دستفروشان میگذارد و از آنها پول میگیرد.
وی به نام فردی به عنوان مامور شهرداری اشاره کرد که مستقیما باج بساط ها به حساب او واریز میشود و گفت: اگر باج ندهی کار کردن در اینجا غیرممکن است شهرداری می آید و بساطت را جمع می کند و همه سرمایهات به باد میرود.
*هربخش این پیادهرو اصطلاحا یک بزرگتر دارد
وی درادامه افزود: برخی از دستفروشان این خیابان جاهای دیگر شهر مغازه دارند اما فروش بساطهای این خیابان را مغازهدارها ندارد. اینجا بیماران بسیاری رفت و آمد میکنند که از شهرهای دیگر آمده اند و خیلی راحت خرید میکنند.
وی اظهار داشت: وجب به وجب این پیاده رو سرقفلی یک نفر است و به این راحتی نمی شود جا پیدا کرد و هربخش این پیاده رو اصطلاحا یک بزرگتر دارد باید برای بساط کردن شما موافقت کند. اگر هم کسی بدون اجازه اینجا بساط کند یا جنس اش با ما تداخل داشته باشد ما به شهرداری زنگ می زنیم و شهرداری موظف است آن طرف را جمع کند و کل سرمایه اش در یک دقیقه از دست می رود.
* پول گرفتن شهرداری از دستفروشان کذب محض است
معاون خدمات شهری و محیط زیست شهرداری شیراز در گفت و گو با «فارس اگاه»در پاسخ به این سوال که گفته میشود دستفروشان بلوار زند، از ابتدای ملاصدرا تا نزدیک میدان امام حسین(ع) برای بساط در این پیادهرو به شخصی در شهرداری باج میدهند و آیا این موضوع صحت دارد، گفت: این ادعایی کاملا نادرست و کذب محض است و چنین ادعایی قابل پیگیری و رصد است.
روح ا… خوشبخت در پاسخ به این سوال که آیا شهرداری برنامه ای برای جمعآوری یا ساماندهی دستفروشانی که در دو طرف پیادهرو زند به کار مشغولند دارد، گفت: به منظور ساماندهی دستفروشان هر هفته کارگروه بارفروشان، دستفروشان و اغذیهفروشان تشکیل می شود و ساماندهی دستفروشان در دستور این کارگروه قرار دارد. ما در چهار کارگروه به بررسی چند منطقه پرداختیم و ساماندهی دو منطقه اجرا شد. یکی خیابان زند که دستفروشان زیادی درحد فاصل رودکی تا خیابان سعدی این پیاده رو را اشغال کرده بودندو در اقدامی با جا به جایی دستفروشان همگی به خیابان سعدی منتقل شدند. دیگر ساماندهی دستفروشان خیابان ارم بود که آنها را به حدفاصل میدان آزادی تا چها راه باغ تخت انتقال دادیم درادامه ساماندهی دستفروشان خیابان عفیفآباد و قصردشت در دستور کار است که بناست دستفروشان عفیفآباد و سینماسعدی به محوطه باز خیابان خلدبرین نزدیک پارکینگ و فروشگاه رفاه منتقل شوند و قطعا پس از ساماندهی این مناطق به سراغ ساماندهی دستفروشانی خواهیم رفت که در بخشی از خیابان زند که قطب پزشکی است، بساط میکنند.
وی در ادامه افزود: ساماندهی این بخش از خیابان زند در تکالیف ۱۴۰۳ خدمات شهری است و تا آخر سال جاری این دست فروشها جمعآوری و ساماندهی میشوند.
خوشبخت با اشاره به اینکه پدیده دستفروشی پدیده ای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است و باید با آن به صورت هوشمندانه برخورد شود، بیان کرد: ما در شهرداری شیراز بر روی مطالعاتی برای ساماندهی نوین دستفروشان کار میکنیم و بناست در راستای یک طرح مطالعه شده ساماندهی صورت گیرد نه اینکه تنها دستفروشان از این خیابان به خیابان دیگر منتقل شوند. مطالعات نوین ساماندهی دستفروشان و بارفروشان نیز توسط سازمان میادین و ساماندهی مشاغل شهرداری شیراز در دست انجام است .
* وقتی نابرابری اقتصادی لباس دستفروشی می پوشد!
استاد جامعهشناسی دانشگاه شیراز رواج پدیده دستفروشی در سطح شهر شیراز را واکنشی به نابرابریهای اقتصادی که روز به روز گستردهتر میشود، خواند و گفت: «ما مفهومی در جامعهشناسی داریم به اسم «ناجنبشها» که پدیده هایی هستند که بسیار آرام خودشان را شکل می دهند و تدریجا خود را بر نظام اجتماعی، حاکم و غالب میکنند. ناجنبشها شبیه جنبشها نیستند که هماهنگ و یکدست باشد ولی شکلی از نارضایتی در درون آن وجود دارد. مصداق آن در شهر شیراز گسترش بسیار زیاد دستفروشی در خیابانهای اصلی و لوکس شهر شیراز مانند معالیآباد، ستارخان، عفیفآباد و… به رغم تلاشهای گسترده شهرداری برای جلوگیری از این پدیده همچنان ادامه دارند.»
دکتر احسان حمیدی زاده افزود: «در واقع در این ناجنبش افراد حاشیهنشین با پهن کردن بساط فروششان در خیابانهای اصلی شهر خود را به متن شهر تحمیل میکنند. هر قدر هم شهرداری این کار را غیرقانونی اعلام کند، چون این حاشیه نشینها گریزی برای زندگی ندارند غلبه بر آنها و جمع کردنشان غیرممکن است و آنها به تدریج شهر را از آن خود میکنند. از سوی دیگر وقتی تورم در کشور افزایش پیدا میکند مردم دیگر توان مالی خوردن غذا در رستورانها و یا خرید از بوتیکهای لوکس را ندارند به همین سبب ترجیح میدهند به سراغ همان دست فروشهایی روند که غذای خیابانی و لباس های بی کیفیت میفروشند و همین چرخه نابرابری را کامل میکند اینها همه مصادیق نابرابری است. همیشه نابرابری عاملی برای شکل دهی جنبش یا شورش نیست بلکه این مصادیق ناجنبش نیز خود واکنشی به نابرابری است.»