×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
    امروز  شنبه - ۲۶ مهر - ۱۴۰۴  
true
true
فارس ، خاکسترنشین شد / گویی همه خوابند کسی را به کسی نیست 

وزارت کشور خواستار پاسخ‌گویی استاندار فارس درباره‌ی افزایش آتش‌سوزی‌ها در فارس شد ، به گزارش فاطمه مقدم – خبرنگار فارس آگاه، طی ۶ سال گذشته، به‌ویژه در ماه‌های گرم سال، صدها مورد آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع استان فارس رخ داده که گاهی بخش زیادی از این عرصه‌ها به‌طور کامل نابود شده‌اند. عامل بیش از ۹۰ درصد این آتش‌سوزی‌ها انسانی اعلام شده است و در حالی که مسئولان استانی از جمله استاندار فارس، این حوادث را غیرعمدی می‌دانند، برخی فعالان محیط‌زیست معتقدند آتش‌سوزی‌ها عمدی و در راستای تخریب عامدانه‌ی محیط‌زیست است و حتی برخی احتمال اقدامات خصمانه علیه ایران را نیز مطرح می‌کنند.

به هر رو دود آتش رویشگاه‌های فارس امسال آن‌قدر بالا گرفت که بالاخره سازمان مدیریت بحران کشور را به واکنش واداشت و این سازمان در نامه‌ای با اشاره به اینکه ۴۴ درصد از آتش‌سوزی‌های زاگرس در سال جاری در فارس رخ داده است، از «حسینعلی امیری»، استاندار فارس، خواستار پیگیری علت و برنامه‌ریزی برای مقابله با آتش‌سوزی در مراتع و جنگل‌ها شده است. همین درخواست وزارت کشور سبب شد «غلامرضا غلامی»، مدیرکل بحران استانداری فارس، برای نخستین‌بار در سال جاری، در جریان آخرین آتش‌سوزی، در کنار فعالان محیط‌زیست در محل حاضر شود.

آتش‌سوزی‌های گسترده و آمارهای متناقض! 

در فارس هنوز فصل آتش تمام نشده است و تا باران نیاید، آتش‌سوزی‌ها در جنگل‌ها و مراتع همچنان ادامه خواهد داشت. در چنین شرایطی، تنها بارش‌های مناسب می‌توانند به‌عنوان عاملی طبیعی، آتش را خاموش کنند. اما میزان آتش‌سوزی‌ها در سال جاری، که یکی از بحرانی‌ترین سال‌ها برای رویشگاه‌های فارس به‌شمار می‌رود، چقدر بوده است؟

درباره‌ی وسعت آتش‌سوزی‌ها در استان فارس اختلاف میان فعالین محیط‌زیست و منابع رسمی وجود دارد. فعالین محیط‌زیست گزارش می‌دهند که تعداد آتش‌سوزی‌ها به حدی زیاد بوده که در برخی روزها چندین مورد آتش‌سوزی به‌صورت هم‌زمان در نقاط مختلف استان رخ داده و ثبت دقیق آن‌ها دشوار بوده است.

کاظم موسوی، مدیر روابط عمومی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری فارس، اما آمار آتش‌سوزی‌ها در جنگل‌ها و مراتع فارس در دو سال گذشته را مجموعاً بیش از ۲۰۰ فقره خواند و درباره‌ی جزئیات آمار این آتش‌سوزی‌ها در عرصه‌های تحت نظر این اداره کل در گفت‌وگو با «شهر مردم» گفت: در سال ۱۴۰۳ در سراسر فارس ۱۸۲ فقره آتش‌سوزی معادل پنج‌هزار و ۵۹۶ و ۵۲ صدم هکتار و در سال ۱۴۰۴ در کل استان برابر با ۲۳۱ فقره آتش‌سوزی تا پایان شهریورماه برابر با ۱۱ هزار و ۵۱۱ و هشت صدم هکتار از مراتع و جنگل‌های فارس دچار آتش‌سوزی شده است.

نصرت دهقانی، فرمانده‌ی یگان اداره کل حفاظت محیط‌زیست فارس نیز در گفت‌وگو با «شهر مردم» تعداد آتش‌سوزی امسال در حوزه‌ی مناطق تحت حفاظت محیط‌زیست فارس را ۶۰ مورد آتش‌سوزی و بیش از پنج هزار هکتار ارزیابی کرد. البته موسوی، مدیر روابط عمومی اداره کل منابع طبیعی، آتش‌سوزی در عرصه‌های مذکور را به معنی از بین رفتن کامل تمام عرصه‌ها نخواند و گفت: از نظر علمی، سطح سیاه‌شده پس از سوختن مراتع با سوختن جنگل‌ها متفاوت است و آنچه از طریق تصاویر ماهواره‌ای به‌عنوان سطح سیاه‌شده ثبت می‌شود، معمولاً نشان‌دهنده‌ی سطح سوزی مراتع است، نه سوختن جنگل‌ها. با این حال کنشگران محیط‌زیست معتقدند این آمار تنها نوک کوه یخ است و واقعیت به‌مراتب بحرانی‌تر است. گرچه این کنشگران به دلیل ثبت نکردن تمامی فقره‌های آتش‌سوزی نتواستند آمار کاملی ارائه دهند، اما گزارش فعالین محیط‌زیست در گفت‌وگو با ما از تنها ۱۳۰ فقره آتش‌سوزی رخ‌داده در شهرستان نورآباد ممسنی در نیمه‌ی نخست سال جاری خبر می‌دهد. همچنین فقط در یک مورد آتش‌سوزی در پارک ملی بمو، سه هزار هکتار از رویشگاه‌های این پارک در آتش جنگ ۱۲ ‌روزه سوخت و خاکستر شد و پس از آن بمو باز هم دچار آتش‌سوزی شد، به‌طوری‌که بنا بر آمار محیط‌زیست در سال جاری بمو در تمامی عرصه‌ی خود نزدیک به ۲۰ آتش‌سوزی بزرگ و کوچک را تجربه کرد. این آمار نشان‌دهنده‌ی شدت و گستردگی آتش‌سوزی‌ها در رویشگاه‌های فارس طی سال جاری است.

آمارهای تقلیل‌یافته بحران را کمرنگ می‌کند 

کیان یزدان‌پور، فعال محیط‌زیست و مدیر انجمن میراث زاگرس در ممسنی نیز در گفت‌وگو با «شهر مردم» نسبت به آمارهای رسمیِ تقلیل‌یافته‌ی حریق‌ها در استان هشدار داد و با اشاره به نمونه‌ای از آتش‌سوزی ۱۱ ‌روزه در منطقه‌ی فهلیان گفت: در دو سال گذشته، آتش‌سوزی‌هایی داشته‌ایم که چندین روز به طول انجامیده، اما گزارش‌های رسمی به‌گونه‌ای تنظیم شده‌اند که شدت بحران را کمرنگ نشان دهند.

یزدان‌پور تأکید کرد: همین آمارهای تقلیل‌یافته موجب شده قوه‌ی قضائیه، وزارت کشور و سازمان مدیریت بحران کشور، وضعیت را بحرانی اعلام نکنند. این موضوع سبب ادامه‌دار شدن روند نابودی جنگل‌ها و باعث از دست رفتن ده‌ها هزار هکتار از بنه‌ها و بلوط‌های چندصدساله‌ای که دیگر قابل بازگشت نیستند شده است.

این فعال محیط‌زیست خواستار اصلاح این روند شد و گفت: این اصلاح باید از دوره‌ی مدیریتی فعلی در منابع طبیعی فارس، به‌ویژه با حضور آقای منتصری که مدیری لایق است، آغاز شود و ما فعالان محیط‌زیست تمام‌قد از مدیرکل منابع طبیعی حمایت می‌کنیم تا آمار صحیح به وزارتخانه منتقل شود و بحرانی بودن شرایط به‌درستی درک شود.

در حالی زاگرس بدترین دوران خود را می‌گذراند که بر کسی پوشیده نیست، چراکه بیش از ۴۰ درصد آب کشور از جنگل‌ها و مراتع زاگرس تأمین می‌شود و بعد از جنگ، مهم‌ترین موضوع بحرانی کشور، موضوع آب است و زاگرس که بخش مهمی از آب شیرین کشور را تأمین می‌کند، باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.

به گفته‌ی محمد درویش، فعال برجسته‌ی محیط‌زیست، زاگرس که بمیرد، دست‌کم ۴۰ درصد آب شیرین کشور، یعنی تداوم حیات کارون، دز، کرخه، سیمره، کشکان، زاینده‌رود، سیمینه‌رود، سپیدرود، زهره، مارون و … به مخاطره می‌افتد و ایرانِ مرکزی و درگیر با تنش آبی، باید خود را پذیرای مهاجرین آبی جدید از غرب کشور کند!

دولت به زاگرس و رویشگاه‌ها اهمیت نمی‌دهد؛ صدای ما به جایی نمی‌رسد 

بازرس و داور شبکه‌های تشکل‌های محیط‌زیست و منابع طبیعی فارس نیز در گفت‌وگو با ما به انتقاد از عدم اعلام بحران در فارس با وجود افزایش چشمگیر آتش‌سوزی‌ها در رویشگاه‌ها پرداخت.

علیشیر الله‌وردی با اشاره به اینکه فارس با بیشترین سرانه‌ی جنگلی در کشور، به دلیل ساده‌انگاری آتش‌سوزی‌ها، روز به روز در آتش عناد آتش‌افروزان و بی‌تدبیری مسئولان می‌سوزد و خاکستر می‌شود، اظهار کرد: آتش‌سوزی‌های مکرر سال‌های اخیر رویشگاه‌های متراکم زاگرس در فارس را به خاکستر تبدیل کرده است. با وجود هشدارهای مکرر فعالان محیط‌زیست، مسئولان و نهادهای مربوط همچنان با انفعال جدی در برخورد با این بحران مواجه‌اند. مسئولان بحران را کوچک جلوه می‌دهند، نه حاضرند بالگرد در اختیار نیروهای مردمی قرار دهند و نه پای کار بیایند و آتش‌افروزان را دستگیر کنند یا حتی جریمه‌ی آسیب به منابع طبیعی را افزایش دهند، به‌طوری‌که قطع درخت بلوط ۸۰۰ ساله چهار میلیون تومان است، در حالی که چوب آن تا ۴۰ میلیون تومان فروخته می‌شود!

الله‌وردی با تأکید بر اینکه این رسم آتش‌افروزی باید با پیگیری جدی دستگاه قضایی برطرف شود، افزود: آتش‌سوزی‌ها در چند زمان رخ می‌دهند؛ یکی در فصل کاه‌وکلش کشاورزان، یکی در زمان اختلافات مرتعی، یکی در فصل خشخاش‌کاری که در ارتفاعات دور از دسترس بسیار رواج یافته، و دیگری موضوع زمین‌خواری است. مثلاً زمینی را می‌خواهند انجیری کنند. اگر جهاد کشاورزی کشاورزانی را که زمین‌شان نزدیک کوه‌پایه است موظف به زدن دیوار آتش‌بَر کند، یعنی دیواره‌ای که وقتی کاه و کلش را آتش می‌زنند، آتش به کوهستان منتقل نشود، و اختلافات مرتعی را یک دهیار حل و فصل کند، می‌توان از سوختن میلیون‌ها هکتار جنگل جلوگیری کرد. این کارها سخت نیست اما انجام نمی‌شوند.

این فعال محیط‌زیست که خود اغلب از نیروهای داوطلب اطفای حریق است، تأکید کرد: اغلب آتش‌سوزی‌ها در ارتفاعات رخ می‌دهد، جایی که بخش مهمی از جنگل‌های زاگرس (اکوتون‌ها) را تشکیل می‌دهند. مشکل اصلی این است که در بسیاری از حریق‌ها حداقل ۱۰ ساعت پس از شروع آتش‌سوزی، فعالان مطلع می‌شوند و گاهی مسئولان تا ۲۴ ساعت اعلام آتش‌سوزی را به تأخیر می‌اندازند. اگر مسئولان محلی به موقع اقدام کنند، می‌توان آتش را مهار و دامنه‌ی آن را محدود کرد، اما ضعف جدی در اعلام شروع عملیات و هشدارهای اولیه وجود دارد که باعث گسترش بیشتر آتش می‌شود.

آتش‌سوزی گاه از اقلید شروع می‌شود تا مرودشت گسترش می‌یابد 

او در ادامه گفت: حاکمیت نباید نسبت به آتش‌افروزی‌ها بی‌تفاوت باشد. آتش‌سوزی‌ها گاه از اقلید شروع شده و تا مرودشت ادامه می‌یابد و روزها طول می‌کشد، اما هیچ‌یک از مسئولان اعلام بحران نمی‌کنند. تنها وقتی فعالان اطفای حریق اعتراض می‌کنند، ناچار به اعزام هلیکوپتر می‌شوند که فقط ظرفیت پنج نفر دارد و پس از آن مجبور به ترک منطقه برای مأموریت دیگر می‌شود و بازگشت آن چند ساعت طول می‌کشد.

بازرس و داور شبکه‌های تشکل‌های محیط‌زیست و منابع طبیعی فارس افزود: این مصیبت کی تمام می‌شود؟ نه آتش‌افروزان دستگیر می‌شوند، نه بالگردی برای انتقال نیروهای داوطلب فراهم می‌شود، و نه اطلاع‌رسانی به موقع انجام می‌گیرد تا نیروها سریع‌تر به محل آتش برسند.

الله‌وردی در ادامه گفت: طبق اصل ۵۰ قانون اساسی، حفاظت از محیط‌زیست وظیفه‌ای همگانی است، اما تاکنون تنها نیروهای مردمی نسبت به آتش‌افروزی‌ها واکنش نشان داده و در اطفای حریق فعال بوده‌اند. سؤال این است که دولت کجاست؟ ارتش، سپاه، جهاد کشاورزی و مدیریت بحران استانداری‌ها هیچ‌کدام در اطفای حریق طبیعت حضور ندارند. تنها قرقبان‌های خسته‌ی منابع طبیعی و محیط‌زیست با حقوق ناچیز پای کار هستند که به همراه فعالان مردمی مجبورند دو تا سه ساعت کوهنوردی کنند تا به پای آتش برسند؛ طبیعی است که توان لازم برای فعالیت مؤثر ندارند.

این فعال پیشکسوت محیط‌زیست تأکید کرد: اگر ارتش و سپاه وارد عمل شوند، آتش‌سوزی‌ها این‌قدر طول نمی‌کشند و عرصه‌ها تا این حد آسیب نمی‌بینند. در آتش‌سوزی‌ها یک زمان طلایی وجود دارد؛ اگر در دو ساعت اول اقدام شود، عملاً آسیبی به عرصه‌ها وارد نمی‌شود و دیگر نیازی به این همه یارکشی و دردسر برای نیروهای مردمی نیست.

وی در ادامه به کمبود تجهیزات اشاره کرد: مثلاً آتش‌سوزی مردادماه در منطقه‌ی حفاظت‌شده‌ی پارک ملی بمو ناشی از تمرین‌های تیراندازی نیروهای ارتش بود که منجر به آتش گرفتن کوه شد، اما ارتش ابتدا هیچ اقدامی نکرد و آتش گسترده شد و صدها هکتار رویشگاه سوخت. وقتی آتش به خطوط چند کیلومتری رسید، ارتش نیروهای خود را به منطقه فرستاد.

الله‌وردی دستگاه دمنده را مهم‌ترین ابزار در عملیات‌های اطفای حریق دانست و تأکید کرد: این دستگاه‌ها با وجود نقش مؤثر، خطراتی برای نیروهای حاضر دارند. بیشتر دستگاه‌ها ساخت چین و بی‌کیفیت‌اند و اصلاً برای اطفای حریق طراحی نشده‌اند، بلکه برای جمع‌آوری برگ و خرده‌ریز پارک‌ها ساخته شده‌اند، اما با ابتکار ایرانی‌ها به ابزار اطفای حریق تبدیل شده‌اند.

در چرخه‌ی باطل آتش‌افروزی و خاموش‌کردن؛ گرفتاریم، چرا قوه‌ی قضائیه ورود نمی‌کند؟! 

این فعال محیط‌زیست که خود ۶۸ سال سن دارد و در اغلب عملیات‌های اطفا حریق در رویشگاه‌ها حضور می‌یابد، افزود: ما در چرخه‌ی باطل آتش‌افروزی، کنترل و خاموش کردن و دوباره آتش‌افروزی گرفتار شده‌ایم و این روند متوقف نمی‌شود.

وی به مشکلات کمبود نیرو قرقبانی اشاره کرد و گفت: طبق استانداردهای جهانی، هر قرقبان باید مسئولیت حفاظت از حدود یک‌هزار هکتار را داشته باشد، اما در ایران این عدد بیش از ۱۰ هزار هکتار است، آن هم با تجهیزات فرسوده؛ در نتیجه پایشی انجام نمی‌شود. با گذشت این همه سال هنوز نیروی تخصصی تحت عنوان «گارد جنگل» در منابع طبیعی یا محیط‌زیست تشکیل نشده است. فناوری‌هایی مثل پهپاد و دوربین دید در شب می‌توانند به‌راحتی بخش‌های وسیعی از جنگل‌ها را پایش و تخلفات را شناسایی کنند، اما استفاده نمی‌شوند.

به گفته‌ی الله‌وردی، استاندار فارس یک سال است به درخواست دیدار فعالان محیط‌زیست پاسخ نمی‌دهد و فرصتی برای گفت‌وگو با کسانی که در خط مقدم اطفای حریق هستند فراهم نمی‌کند.

وی در پایان متذکر شد: دولت اصلاً به زاگرس و رویشگاه‌های طبیعی اهمیت نمی‌دهد. هرچه گفته‌ایم، صدای ما به جایی نرسیده و بی‌توجهی‌ها باعث شده این سرمایه‌های طبیعی روز به روز آسیب ببینند و آینده‌ای تاریک پیش‌روی مردم باشد.

راه‌اندازی کارزار درخواست برای آموزش اجباری محیط‌زیست از دبستان تا دانشگاه 

مقابله با آتش‌سوزی، که از مخرب‌ترین پدیده‌هایی است که عرصه‌های طبیعی کشور را تهدید می‌کند، تنها با همکاری همه‌جانبه‌ی مردم، نهادها و رسانه‌ها میسر خواهد بود. حضور بهره‌برداران و گردشگران در طبیعت باید با مسئولیت‌پذیری همراه باشد و هر فردی که از مواهب طبیعی بهره‌مند می‌شود، موظف است نسبت به حفظ آن نیز دغدغه داشته باشد و عوامل احتمالی آتش‌افروزی را شناسایی و حذف کند. از این‌رو جمعی از معلمان، دانشجویان و کنشگران محیط‌زیست به‌تازگی کارزار درخواست برای آموزش اجباری محیط‌زیست از دبستان تا دانشگاه را راه‌اندازی کرده‌اند. در این کارزار آمده است که بحران‌های محیط‌زیستی گسترده‌ی کشور فقط با قانون و فناوری حل نمی‌شود، بلکه نیاز به آموزش مستمر و آگاهانه از سنین پایین است و در حال حاضر تنها یک کتاب اختیاری «انسان و محیط‌زیست» برای پایه‌ی یازدهم تدریس می‌شود که تأثیر محدودی دارد و نمی‌تواند فرهنگ زیست‌محیطی را تقویت کند. امضاکنندگان از مسئولان درخواست کرده‌اند که درس اجباری «محیط‌زیست و توسعه‌ی پایدار» را در همه‌ی پایه‌ها و رشته‌ها از دبستان تا دانشگاه تدوین و اجرا کنند تا منجر به تربیت نسلی مسئول و آگاه شود.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true