true

فریدون جنیدی؛ایران شناسی بزرگ؛شاهنامه پژوه سترگ ، به گزارش سيد محی الدین حسینی ارسنجانی خبرنگار فارس اگاه، استاد فریدون جنیدی متولد ۲۰ فروردین ۱۳۱۸ از آن پژوهندگان بزرگ و ممتاز فرهنگ و زبانهای باستانی ایران است که به اعتقاد بنده او یلِ میدان شاهنامه پژوهی دوره ماست.در خاندان جنیدی اسامی ایرانی و شاهنامه ای بر فرزندان گذاشته میشده و این روال همچنان ادامه دارد.فریدون فرزند بکتاش و او از پدر بزرگی قند هاری در سال ۱۳۱۸ در کوهستانِ ریوندِ نیشابور متولد شده و در سال ۱۳۵۸، بنیاد نیشابور را بنیان نهاده است و هم اکنون مدیر بنیاد نیشابور و مدیر نشر بلخ میباشد. جنیدی سال ها در دانشگاه های صنعتی شریف، تهران و کرمان به آموزش زبانهای باستانی و شاهنامه پرداخته است.در سال ۱۳۶۴ که پروفسور دِرمِه، استاد زبانهای ایران باستان دانشگاه ناپل، به ایران آمده بود،در همان دفتر روانشاد خرمشاهی به دیدار جنیدی رفت. پروفسور درمه که «نامهٔ پهلوانی» را خوانده بود،در آن دیدار به استاد گفت شیوهٔ آموزشی وی در«نامهٔ پهلوانی»بهترین شیوهٔ آموزش پهلوی در جهان است و استاد جنیدی را برای آموزش به مدت سه سال به دانشگاه ناپل فرا خواند،اما استاد به عشق ایران این دعوت را نپذیرفت.با پافشاری و پایمردی بنیاد نیشابور ، سرانجام آموزش زبان پهلوی از دیوار های سخت و بستهٔ دانشگاهها بیرون آمد و در سال ۱۳۷۶، گروه باستان شناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران از این استاد درخواست کرد تا به دانشجو یان آن گروه،زبان پهلوی بیاموزد. دانشجویان، خود بهترین پیام رسانان پیام بنیاد نیشابور دربارهٔ آموزش آزاد هستند. پس دانشجویان دانشکدهٔ مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف نیز از دانشکدهٔ خود خواستند تا استاد را برای آموزش پهلوی فرا بخوانند و پس از آن، نوبت به دانشکدهٔ پزشکی دانشگاه تهران رسید که خواستار آموختن پهلوی شوند. استاد جنیدی در حال حاضر به صورت آزاد و رایگان به آموزش زبان های پهلوی و اوستایی و برگزاری انجمن شاهنامه خوانی در بنیاد فرهنگی نیشابور مشغول است. وی از سال ۱۳۶۴ چند شماره مجلهٔ پژوهشی نامه فرهنگ ایران را منتشر کرده است. جنیدی شاهنامه را هویت ایرانی میداند و میگوید :”…در سال ۱۳۵۸ می اندیشیدم که چه کار باید کرد که این جوانان ره گم کرده امروزی آینده خوب و درخشانی داشته باشند که در خور نام و فرهنگ ایران باشند؟ پس از کلی فکر به اینجا رسیدم که جوان ایرانی چارهای ندارد جز اینکه شاهنامه را بخواند. اگر شاهنامه را بخواند همه آداب فرهنگ، درخشش، زندگی نیک، راستیها، پاکیها و همه آن عزتها و شرفهای ایران باستان و نیاکان ما بر میگردد به جامعه ما و میتوانیم امید داشته باشیم که جوانان ایرانی، آینده خوبی داشته باشند.
*تحریف در شاهنامه
فریدون جنیدی میگوید: بخش هایی از شاهنامه افزوده هایی است که دیگران پس از فردوسی اضافه کردهاند و در همین اضافات است که نام سلطان محمود غزنوی به شاهنامه راه یافته است. این از زمان سلطنتِ مودودِ بن مسعود بن محمود غزنوی انجام شده است.سه گونه افزوده در شاهنامه از سوی سه دسته دیده میشود:پچین برداران یا همان کاتبان نسخههای شاهنامه در سده های پس از نگارش شاهنامه؛ ساسانیان که در سراسر شاهنشاهی خود، در تاریخ دست میبردند و سخنانی نادرست را به خدای نامه اندر میکردند و آن سخنان در شاهنامه منثور ابومنصوری به فارسی ترجمه شد و سپس فردوسی با سخن بلند خویش آنها را سرود و دستگاه غزنویان سخنانی را پس از مرگ فردوسی به شاهنامه افزودند تا بتوان ستایش های محمود را در میان آن سخنان افزوده گنجاند و به جناب فردوسی نسبت داده اند.وی معتقد است اقوام اروپا یی عمدتاً ریشه ایرانی دارند:آن گروه از آریاییان که به منتهی الیه اروپا مهاجرت کردند نیز همین نام را بر سرزمین خود نهادند: «ایرلند» یعنی سرزمین آریاییان.
*تاریخ ۲۵۰۰ ساله ما جعلی است!
استاد جنیدی معتقد است تاریخ ایران بسیار طولانی تر از ۲۵۰۰ سال است و غربیها ۲۵۰۰ سال را به دلیل حسادت به ما القا کرده اند تا احساس تقدم زیادی نکنیم: «تاریخ ایران از آفرینش آغاز میشود و دانش پیشرفته امروز آن را تأیید میکند.نهایت تاریخ اروپاییان ۱۸۰۰ سال بیشتر نیست و هرچه از یونانیان نیز به یادگار دارند، افکاری توأم با خواب و خیال و افسانه است و سرشار از خدایان دروغین و اعتقاداتی است که با نام اسطوره توجیه میکنند.به همین دلیل اروپا ییان از رخوت ایرانیها که بعد از حمله مغول ادامه داشت استفاده کردند و با دروغ و تزویر سعی در ساختن تاریخی برای ایران کردند که تا حد تاریخ خودشان باشد.برای همین حکومت مادها راسرچشمه تاریخ ایران دانستند که حدود ۲۷۵۰ سال قدمت دارد و تمام اکتشافات باستان شناسی قبل از حکومت مادها را مربوط به اقوام دیگر دانستند. این دروغ تاریخی که با دامن زدن صهیونیسم بینالمللی رشد کردهاست با هدف قطع حافظه تاریخی ایرانیان صورت گرفتهاست.اروپاییان اغلب حقیقت و فرهنگ ایران را کتمان میکنند و از دیدگاه خود به تاریخ ما نگریستهاند که مهم ترین این دیدگاه ها،نگاه اسطوره ای است و به تاریخ ما جلوه اسطوره ای دادهاند».
*برخی آثار و تالیفات استاد جنیدی
پژوهشهای فریدون جنیدی نشان داده است که دو بخش نخست شاهنامه که به اسطوره ای و پهلوانی موسوم شده،در حقیقت معنای رمزآمیز دارد و بخش هایی بس دور،از تاریخ ایران را مینُمایاند،برای نمونه، ضحاک نماد سلطهٔ سامیان بر ایران است و مارهای دوش او نماد دو آتشفشان هستند که در آن هنگام آتشفشانی میکرده اند. در پژوهش استاد، مردان و پهلوانان اسطوره ای نماد اقوام ایرانی یا آریایی یا دورانهایی از زندگی آریائيان هستند و زنان نماد جای های جغرافیایی میباشند.فریدون جنیدی نظریات خود را نخست در سال ۱۳۵۸ در کتاب «زندگی و مهاجرت نژاد آریا» و آنگاه به گونهٔ گسترده تر در ۱۳۹۲ در کتاب «داستان ایران» منتشر کردند.جنیدی بیش از چهل سال از عمر خود را در راه پژوهش و ویرایش شاهنامه صرف کرده است تا بنا به نظر خود بیتهای افزودهٔ شاهنامه را از آنها جدا کند. نسخه ای از پژوهشنامه شاهنامه فردوسی به قلم فریدون جنیدی در سال ۱۳۸۷ منتشر شده و مورد استقبال عمومی واقع شده است.نامه پهلوانی، خودآموز خط و زبان پهلوی ساسانی و اشکانی،زندگی و مهاجرت آریاییان بر پایه گفتار های ایرانی،فرهنگ هزوارش های پهلوی، داستان های رستم پهلوان (مجموعه یازده جلدی)، زروان، سنجش زمان در ایران باستان (دربارهٔ مناسبت های روزها و ماههای سال در ایران باستان) فضل بن شادان نیشابوری و نبرد اندیشه ها در ایران پس از اسلام،زمینهٔ شناخت موسیقی ایران،داستان ایران، بربنیاد گفتارهای ایرانی، دفتر اول: از آغاز تا خاموشی دماوند،حقوق جهان در ایران باستان و پیشگفتار زیبایی بر کتاب؛واژه های ایرانی در زبان انگلیسی تألیف دکتر محمد علی سجادیه از جمله آثار نوشتاری استاد فریدون جنیدی شاهنامه پژوه نامی و نویسنده و پژوهنده ممتاز ادبی زمانه ماست که در قید حیاتند و همچنان در مسیر ایران شناسی تلاش و فعالیت گسترده دارند.
true
true
https://farsagah.ir/?p=62617
true
true