مرگ در معادن؛ سناریوی تلخ بیمسئولیتیها ، به گزارش الهام فیروزی خبرنگار فارس اگاه، تنها در بازه زمانی اول فروردین ماه سال جاری تا ۳۱ شهریورماه، ۱۳حادثه در معادن کشور به وقوع پیوسته است، حوادثی تلخ که خانواده های تعداد زیادی از معدنکاران را داغدار کرده است.
* ۱۳ حادثه در ۶ ماه
آنگونه که آمار و اخبار نشان می دهد، حادثه مرگبار معدن طبس را باید سیزدهمین حادثه رخ داده در معادن کشور دانست که از ابتدای امسال تا پایان فصل تابستان، در بازه ۶ ماهه، به وقوع پیوسته است، به این آمار البته باید حوادث سال های اخیر را نیز اضافه کرد که در آنها نیز تعدادی از معدنکاران به دلایلی مانند؛ ریزش تونل، انفجار گاز، ریزش آوار، نبود تیم های واکنش سریع ویژه امداد معدن، عدم وجود نجات گران حرفه ای برای امداد رسانی در عمق زمین و تونل های تاریک و باریک معادن و … جان خود را از دست داده اند.
*تراژدی غم بار این بار در معدن “معدنجو”
تراژدی غم بار این بار در معدنی رقم خورد که ۱۰ درصد زغال سنگ کشور را تولید می کند، اما حتی یک سنسور و سیستم هشدار دهنده گاز متان در محیط ندارد. کارگران آن تنها ۱۲ تا ۱۷ میلیون تومان حقوق می گیرند و البته نخستین مولفه ای که از دستمزد ناچیزشان کسر می شود نیز مالیات است. مواردی که علی مقدس زاده، رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار خراسان جنوبی بعد از وقوع این حادثه در سخنانی خطاب به احمد میدری وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی و معاون وی بیان کرده و فیلم آن نیز این روزها در فضای مجازی دست به دست می شود و به وضوح نشان می دهد، نه تنها نظارتی جامع در زمینه الزامات مهم و حیاتی برای رعایت ایمنی محیط و جان کارگران در فضایی که در آن مشغول به کار هستند، وجود ندارد، بلکه این قشر در شرایط نا ایمن و در اعماق و دل سنگ ها که نه نوری و نه هوایی در آنجا وجود دارد و نه حمایت اصولی از سوی متولیان امر صورت می گیرد کار می کنند.
کارگرانی که در ازای دستمزدی بسیار اندک، به سختی نانی بر سر سفره خانواده هایشان می برند. همان هایی که نه کسی می شناسدشان و نه سختی ها، دلنگرانی ها و خطراتی که در هر لحظه جان آنها و به تبع آن زندگی خانواده هایشان را تهدید می کند، برای مسئولان اهمیتی دارد، مگر حادثه ای رخ دهد و خانواده های معدن کاران را داغدار کند تا درباره کاستی های موجود در محیط معدن، نبود سیستم ایمنی قابل قبول، مشقت کار این کارگران زحمت کش، دستمزد ناچیز آنها و … سخن به میان آید.
*نمیتوان ضامن جان کارگران بود!
چون همیشه و بنا بر رسمی تکراری در زمان بروز هر حادثه دلخراش، در حادثه معدن طبس نیز وعده های بسیاری داده شده است که در برگیرنده مقولات ساماندهی و مدیریت مخاطرات موجود است. نکات و قول هایی که تجربه نشان می دهد، به زودی به فراموشی سپرده خواهد شد، تا دوباره اتفاقی رخ دهد و باز نسیم وعده های بی سرانجام وزیدن گیرد.
البته اکنون نیز وزیر کار به نوعی آب پاکی را روی دست همه کارگران، خانواده های آنها و همه ایرانیان ریخته است، مبنی براینکه در حال حاضر و با فناوری موجود قادر نخواهیم بود جان کارگران معدن را طبق استانداردهای جهانی حفظ کنیم، به عبارتی با ادامه شرایط موجود و ادامه استخراج سنتی از معادن نمی توان ضامن جان کارگران بود.
به این ترتیب و با توجه به شرایط موجود و سخنان “میدری” آنچه که اکنون شاهد آن بوده ایم، می تواند بارها و بارها تکرار شود.
در این میان نکته مهم این است که نباید فراموش کرد، علت بروز حادثه در معدن معدنجو، تصاعد آنی گاز متان در یکی از تونل ها، فراهم نبودن الزامات اعلام اخطار به کارگران و نبود سیستم استاندارد برای استخراج به موقع گاز متان بوده است. سیستم هایی که در معادن زغال سنگ جهان به کار گرفته می شود.
آنچه که به وضوح نشان می دهد، علت بروز این حادثه و حوادث مشابه را می توان اهمال کاری متولیان امر از جمله شرکت مسئول، وزارتخانه های ذی ربط از جمله وزارت کار، بهداشت و صمت برای استاندارد سازی و سالم سازی محیط کار کارگران در معادن دانست. سهل انگاری هایی که موجب شد تا زمانی که حدود ۷۰ کارگر در دو بلوک این معدن مشغول کار بودند، روزشمار عمر ۴۹ کارگر که بیشتر آنها سن کمی نیز داشتند به صفحه آخر خود برسد و دفتر آرزوهایشان بسته شود.
افرادی که در تونل های تاریک معدن در ازای دستمزدی برابر با حداقل حقوق، کار می کردند، بدون اینکه ضروریات مربوط به ایمن سازی محیط کار و سلامت آنها مورد توجه قرار گیرد.
نکته مهم دیگری که باید در این زمینه به آن پرداخت، این است که اکنون بعد از وقوع این حادثه مرگبار گفته می شود حدود سه سال قبل کارگران این معدن در زمانی که رئیس جمهور وقت بازدیدی از این مکان داشت؛ گلایه ها، سختی ها و رنج هایی که می کشند را با وی در میان گذاشته بودند و از آن زمان تا به امروز همچنان چشم انتظار وعده هایی ماندند که متولیان امر جهت تسهیل شرایط کار و ایمن سازی معدن بیان کرده بودند. با این وجود نه وعده ای محقق شده بود و نه کارفرما به فراهم کردن تجهیزات مربوط به ایمنی پیشرفته مطابق با استانداردهای جهانی ملزم شد و نه مسئولان نظارت بر معادن، نظارتی براین امر و اجرای تعهدات مربوطه داشتند، مواردی که تنها در مواجه با آنها سخن از توجیه تکراری بالا بودن هزینههای تامین تجهیزات به میان خواهد آمد.
بنابراین در دو سویه طیف مسئولیت معادن نه تنها کارفرمایان، بلکه دستگاههای نظارتی و حمایتی به راحتی آنچه بر عهده داشتند را به فراموشی سپردند، مقولاتی که بهای سنگین بی توجهی به آن جان کارگران این معدن بود!
*داستان تکراری ضرب الاجل های فراموش شده
اکنون نیز اگرچه محمد رضا عارف، معاون اول رئیس جمهور ضرب الاجلی را برای بررسی علت حادثه معدن طبس تعیین کرده و صحبت از برخورد با خاطیان احتمالی به میان آورده است، اما موضوعی که باید به آن توجه کرد اظهار نظرهایی است که براساس آن بیان شده است. ابعاد ایمنی معدن مذکور در بازه های زمانی مشخص مورد بازرسی قرار گرفته بوده، اظهار نظری که رضا بستامی رئیس سازمان نظام مهندسی معدن بیان داشته است، خود این سوال را مطرح می کند که اگر بازرسی ها به درستی و در زمان معین خود انجام شده چرا اقدامی برای رفع مشکلات و کاستی هایی که مربوط به رعایت استانداردها و نکات ایمنی بوده است، مدنظر قرار نگرفته و با خاطی یا خاطیان برخورد نشده است؟!
تا اکنون نمایندگان مجلس و روسای کمیسیون های مربوطه عنوان کنند؛ نحوه بازرسی معادن در استانها محل اشکال است و دستگاه قضایی باید با متخلفان برخورد کند.
*رعایت استانداردها تنها در ۲۳ درصد معادن
سخن آخر اینکه، وقتی اطلاعات مرکز آمار کشور نشان می دهد، بالغ بر ۶ هزار معدن در کشور فعال هستند و از این تعداد تنها ۱۴۰۰ معدن به عبارتی حدود ۲۳ درصد استانداردهای لازم در زمینه ایمنی، محیط زیست، سلامت و … را رعایت می کنند، چرا همچنان اتخاذ تمهیدات فوری برای ایمنی و حفظ جان کارگران و نظارت جدی بر این امر به فراموشی سپرده شده است؟! چرا کمی بعد از وقوع هر اتفاقی به رسم قدیمی همه ضرب الاجل ها، وعده ها، قول ها و مباداها به فراموشی سپرده می شود تا حوادث جدید رقم بخورد و دوباره خانواده ها داغدار عزیزان خود شوند.