true

مصیبت بزرگ اجتماعی ترک تحصیل کردگان ایران، به گزارش سید محی الدین حسینی ارسنجانی خبرنگار فارس اگاه، یکی از جمله مصائب بزرگ و دردناک کشورمان که هم اکنون و بعدها در بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی، خودنمایی میکند مساله ترک تحصیل دانشآموزان کشورمان در سه چهار دهه اخیر است. ترک تحصیل و بیزاری از مدرسه و عدم تمایل به سواد آموزی که دلایل فراوان دارد و بویژه بعلت فقر و نداری مردم و خانواده های این دانش آموزان است اتفاق افتاده و میافتد. وزارت آموزش و پرورش و دولت های آمده و رفته اقدامات جدی و مستمر در این زمینه نداشته و روز به روز بر آمار دانش آموزان فقیر که در کودکی و نوجوانی و جوانی طعم فقر و نداری چشیدهاند و با دنیای شیرین کودکی و بازیهای آن خداحافظی کرده و به کارهای سخت و گاه اجباری مشغول میگردند محصول ناکارآمدی نظام آموزشی کشورمان بوده و هست. برابر اصل صریح و روشن سی ام قانون اساسی دولت موظف است اسباب و لوازم رایگان تحصیل دانش آموزان ایرانی تا مقطع متوسطه را برای شهروندان ایران فراهم نماید. امروزه از یک طرف با دور شدن از عدالت علمی و آموزشی با پدیده شوم و ننگین مدارسی با شهریه های ثبت نامی ۵۰ تا ۱۰۰ میلیونی و فراتر از آن با شهریه های ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومانی در تهران و برخی از شهرهای ایران رو بروییم و از طرف دیگر مدارس کپرنشین و گلی و کانکسی و سنگی با دانشآموزانی داریم که محتاج یک دفتر و خودکارند و به دلیل سوء تغذیه دچار بیماریهای مختلف شده و پول کیف و کفش و لباس و حتی شهریه کم ثبت نام مدارس روستایی را ندارند. به راستی چرا کشوری با این همه در آمد و منابع عظیم نفت و گاز و دریافت مالیاتهای سنگین از بخش صنعت و فعالان اقتصادی باید افزون بر دو میلیون دانشآموز ترک تحصیل کرده، بالغ بر ۵ میلیون معتاد و بی خانمان و کارتن خواب، دو سه میلیون زندانی و زندان رفته و ده میلیون آسیب دیده جسمی و روحی و روانی و میلیونها نفر دیگر از مردم دچار مشکلات خاص زندگی همچون طلاق و جدایی و بدهکار و مقروض و بیمار داشته باشد؟ آیا آموزش و پرورش نمیتواند از محل ۵ درصد مبالغ دریافتی مدارس غیر دولتی و شهریه هنگفت بگیر به بازگشت دانشآموزان ترک تحصیل کرده کشور کمک کند؟ چرا بخشی از درآمد سرشار سرویس مدارس و پوشاک دانشآموزان کشور به کاهش تعداد دانش آموزان ترک تحصیل کرده اختصاص داده نمیشود؟ آیا ایران کشوری آنقدرها ندار و فقیر و فلک زده است که توان ریشه کن کردن ابلیس شوم فقر و سوء تغذیه فرزندانش در مدارس را ندارد؟ ایران کشوری با تاریخ و تمدن چندین هزار ساله است و دولت باید در دوره و زمانه ای که همه دنیا پیشرفت کرده و زود به زود طرحهای نوین آموزشی را به اجرا در میآورند برای پوشش دهی آموزشی در گستره جغرافیایی کل ایران برنامه داشته باشد. ای کاش کمی به خود می آمدیم و لا اقل به یک مساله یا نیاز فوری و آنی کشور که همانا توجه به ساحت مقدس علم و دانش است بیش از پیش توجه میکردیم. هر دانشآموز ترک تحصیل کرده در مملکت ما یعنی یک عامل مخرب و تنش زای خطرناک برای آینده هاست که ناخواسته با سوء تدبیر مدیران کارنابلد و ناآگاه تعلیم و تربیت به این حال و روز افتاده اند. نه حق آنان است که در این گرداب خوفناک بیفتند و نه به صلاح کشور است که فرزندان مستعد و کوشایش اینچنین مورد بی مهری و بی توجهی قرار گیرند. باید با اجرای طرحهای نو و ضربتی در راستای مقابله با تعدد دانشآموزان ترک تحصیل کرده، کار و تلاش مضاعف نمود. سند تحول بنیادین در ایران به درستی مورد استفاده صاحبان تعلیم و تربیت کشور قرار نگرفته و در این راستا کم کاری و ترک فعلهای بسیار صورت گرفته است .همچنان که در زمینه ترک تحصیل دانشآموزانمان به دلیل فقر و نداری و ضعف جسمی و بیماری همه ما و بویژه مدیران آموزش و پرورش مناطق، شهرستانها و نواحی کلانشهرها مقصریم. ترک تحصیل دانش آموزان در سالهای اخیر علاوه به دلیل فقر و استضعاف مردم به دلایل نبود معلم و نبود مدرسه در مناطق کمتر برخوردار و سختی و صعوبت راه رسیدن به مدارس در مناطق دوردست و عشایری و مرزی و روستایی خصوصا مناطق محروم و توسعه نیافته در سال های اخیر نیز میباشد.
true
true
https://farsagah.ir/?p=50973
true
true