×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
    امروز  یکشنبه - ۳۰ شهریور - ۱۴۰۴  
true
true
وقتی امنیت زیر دست و پای عجله له می شود

باد آمد و خون شد و سقف فریبکاری ها فرو ریخت ، به گزارش مسعود محجوبی – خبرنگار فارس آگاه، کیفور بودیم از شکوه ورزشگاه پارس و سرمست بابت تعریف دوست و دشمن از چشم و چراغ نوبرانه شهرمان.

در دلمان قند می‌سابیدیم که به‌به! ورزشگاهی داریم که حسن جمالش تنه به سانتیاگو برنابئو می‌زند، ولی انگار حواسمان نبود که زیبایی، هرچند به عنوان اصلی مهم، حائز اهمیت است، ولی مهم‌ترین فاکتور همانا ایمنی و سلامت مردم است.

سال‌ها بود هرگاه از کنار پیکر بی‌جان ورزشگاه بزرگ شهرمان عبور می‌کردیم، آهی از ته دل می‌کشیدیم و افسوس می‌خوردیم که چرا نمی‌توانیم حظّ تماشای داخل استادیوم و لذت استفاده از آن را ببریم. مدت‌ها بود هر از چندی مسئولی می‌آمد، روی چمنش قدمی می‌زد، به تعداد دلخواه عکسی می‌گرفت و در آخر، قول افتتاحش را به خوردمان می‌داد و می‌رفت. تا اینکه با صعود فجر سپاسی به لیگ برتر، شور و نشاط وصف‌ناپذیری در دل مردم، اعم از پیر و جوان، زن و مرد و بزرگ و کوچک پدید آمد.

آنها تنها یک خواسته داشتند: «ورزشگاهی آبرومند و درخور شأن دیار گل و بلبل».

مطالبه‌ای به‌جا و مشروع از جانب مردمانی شریف و نجیب که شاید کمرشان زیر دلار ۱۰۰ هزار تومانی و سکه ۱۰۰ میلیونی خم شده باشد، ولی همگی متحد شده بودند تا نماینده شهرشان آواره استان‌های همجوار نشود.

الحق و الانصاف این بار مسئولین هم پای کار آمدند؛ از استاندار گرفته تا اداره ورزش و جوانان و هیئت فوتبال و حتی شهرداری، دست در دست هم دادند تا این ورزشگاه را به موقع به شروع لیگ برسانند.

ظاهراً این بار می‌توانستیم روی حرفشان حساب کنیم؛ گویی آنها با اسلافشان توفیر داشتند.

آنها این بار به گونه‌ای به میدان آمدند که حتی وقتی به خاطر جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم غاصب صهیونیستی، مدتی روند پروژه دچار اختلال شد، با عتاب شخص استاندار مواجه شدند که «حق ندارید کار را تعطیل کنید» و این‌گونه بود که غیرممکن، ممکن شد و ورزشگاه پارس به موقع به بهره‌برداری رسید. البته، به کمک مخفی‌کاری و سهل‌انگاری یا تخلف برخی پیمانکاران، مسئولین اجرایی یا ناظران پروژه که از نظرها پنهان ماند.

هرچه بود، مسابقه اول به خیر و خوشی به پایان رسید، ولی با وزیدن اولین نسیمی که مژده آمدن پاییز را می‌داد و درست هنگام برگزاری مسابقه دوم، تشت رسوایی این‌دست لاپوشانی‌ها به همراه بخشی از سقف ورزشگاه به پایین افتاد .

ای کاش برای افتتاح این همه عجله نمی‌کردید؛ کاش با کمی تأخیر کار را به انجام می‌رساندید. شاید به جای ۲۰، نمره‌تان ۱۸ می‌شد، ولی لااقل خون از دماغ کسی جاری نمی‌گشت.

شما با رایزنی و اعمال فشار حتی نظر مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، را هم تغییر دادید که صبح روز مسابقه دستور به برگزاری آن بدون حضور تماشاگران داده بود.

در مجموع، به اعتقاد نگارنده، سهل‌انگاری و فریب‌کاری عده‌ای قلیل، تلاش و زحمت جمعی کثیر را به باد داد.

اما امیدوارم این حادثه سبب خیر شده و اکنون که با غضب متولیان امر مواجه شده‌اید، نسبت به رفع سایر نواقص این ورزشگاه نیز همت گمارید؛ مواردی مثل جایگاه خبرنگاران که به طور مساوی میان آقایان و خانم‌ها تقسیم شده، در حالی که تعداد خبرنگاران مرد چندین برابر بانوان محترم است. این‌گونه می‌شود که هنگام تهیه خبر، اکثر صندلی‌های قسمت بانوان خالی می‌ماند، حال آنکه عده‌ای از آقایان مجبور به تهیه گزارش در مکانی خارج از جایگاه یا به‌صورت ایستاده هستند.

مورد دوم، قطع ارتباط بین جایگاه خبرنگاران و تماشاگران است که در موارد ضروری مانند آنچه جمعه‌شب اتفاق افتاد، امکان تهیه گزارش برای اصحاب رسانه میسر نیست.

مورد بعدی، فاصله نسبتاً زیاد پارکینگ در نظر گرفته‌شده برای خبرنگاران تا محل استقرار آنهاست، در حالی که فضای کافی برای پارک اتومبیل در محوطه نزدیک جایگاه فراهم است.

در کنار این موارد، باید به گلایه برخی تماشاگران نسبت به تعداد محدود سرویس‌های بهداشتی و آبخوری نیز اشاره کرد و البته ترافیک سنگین در خیابان‌های اطراف ورزشگاه هنگام برگزاری مسابقه.

در پایان، آرزومندم به همت مسئولین تلاشگر، بهترین‌ها برای ورزشگاه زیبای شهرم اتفاق بیفتد.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true