×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
    امروز  یکشنبه - ۸ مهر - ۱۴۰۳  
true
true
چرا بهزیستی فارس شفاف سازی نمی کند؟

چرا بهزیستی فارس شفاف سازی نمی کند؟ به گزارش فرخنده آشوری خبرنگار فارس اگاه، نداشتن یا خرابی فاضلاب و ایجاد مشکلاتی برای همسایگان، اولین گزارش مردمی بود که در مورد یکی از موسسات نگهداری معلولان در شهر صدرا به ما رسید.

مدتی بعد، از طریق یکی از دوستان خود در بیمارستان نمازی، متوجه شدیم که یک معلول به نام آقای «م.ک»، به دلیل درد شکمی از این موسسه به بیمارستان منتقل شده و دارای سوختگی های مشکوکی است، سوختگی هایی که مدتی از آنها گذشته و دچار عفونت شده است، به سختی توانستیم اطلاعاتی را از بیمارستان نمازی دریافت کنیم، اما پیش از رسیدن ما به بیمارستان، بیمار با رضایت خانواده‌اش مرخص شده بود و یکی دو روز بعد از مرخصی از بیمارستان نیز فوت کرد و این در حالی بود که دومین معلول تحت نگهداری در این موسسه، آقای «ح» نیز به علت سوختگی به یکی دیگر از بیمارستان های شیراز منتقل شده بود.

دو سوختگی در یک موسسه، عادی به نظر نمی رسید و ما را بر این داشت تا این موضوع را پیگیری کنیم، از طریق جستجو در اینترنت، توانستیم با سهامدار اصلی این موسسه، آقای دکتر «ب» تماس بگیریم، وی اظهار بی‌اطلاعی کرد و قول پیگیری داد.

چند دقیقه بعد از تماس با آقای دکتر، خانم «الف» با ما تماس گرفت و خود را مدیر این موسسه معرفی کرد و با تایید این دو مورد سوختگی، اصرار کرد تا ما را در دفتر موسسه به صورت حضوری ملاقات کند و توضیحاتی را در این زمینه ارائه دهد و گفت حتی اگر به خاطر مسافت زیاد، مشکل رفت و آمد داریم، می تواند برای ما تاکسی اینترنتی بگیرد، در نتیجه اصرار این خانم، ما به سمت موسسه حرکت کردیم تا در ابتدا توضیحات او را بشنویم، البته پیش از رفتن نیز با سخنگوی بهزیستی تماس گرفتیم و شرح ماوقع را گفتیم و از او خواستیم تا موضوع را بررسی کند و یک جوابیه به ما بدهد.

ما وارد این موسسه شده و به دفتر مدیریت راهنمایی شدیم، فضا کمی آشفته بود، فردی نیز در حال نصب دوربین های موسسه بود، خانم «الف» وارد دفتر شد و با نشان دادن ناخنش که شکسته بود و کمی هم خونریزی داشت، گفت که دختر «ک» -معلولی که فوت شده بود- به موسسه آمده و درگیری ایجاد کرده و مجبور به تماس با پلیس و صورتجلسه شدیم.

مدیر این موسسه با توضیحاتی در مورد آقای «ک» و علت نگهداری او در این موسسه، گفت: یکی از کارکنان، این فرد را به سرویس بهداشتی برده بوده که مطلع می شود معلول دیگری دچار مشکل شده و به کمک او می رود و در این حین، آقای «ک» سر خورده و دستش به شیر آب برخورد می کند و آب گرم باز می شود و این ماجرای سوختگی او بوده است، سوختگی‌ای که سطحی بود و هیچ ربطی به فوت او ندارد.

خانم «الف» ادامه داد: این فرد چون توانایی استفاده از سرویس بهداشتی را داشت، پوشک نمی شد، بنابراین زخم بستر و یا سوختگی ادراری نیز نداشت، برخلاف ادعای خانواده او، این عمدی نبوده و ممکن است در هر جای دیگری نیز اتفاق بیفتد و حتی بعد از ترخیص او از بیمارستان، به اصرار ما برای بررسی سوختگی به بیمارستان سوانح رفتیم و معاینه انجام و سوختگی سطحی اعلام شد و خواهر او در جریان کامل است، از ابتدا نیز ما با خواهرش در ارتباط بودیم و دختر او تا به حال به او سر نزده بود، اما الان مدعی شده است.او در مورد سوختگی آقای «ح» نیز افزود: توانخواهان ما در کنارشان فلاسک چایی دارند، این آقا صبر نکرده تا پرستار بیاید و خودش خواسته چایی بریزد که چون سر فلاسک را زیاد باز کرده بوده، دچار سوختگی می شود و الان تحت درمان است، او نیز به خاطر شرایط نسبتا مطلوبی که دارد، زخم های ناشی از سوختگی ادراری ندارد.

این مدیر موسسه توضیحات دیگری نیز در مورد خود موسسه، امکانات و شرایط نگهداری و غیره داد، ما با اصرار او از اتاق ها، بازدیدی داشتیم.ناگفته نماند زمانی که ما به موسسه رسیدیم، به گفته مدیر این موسسه، بازرسان بهزیستی تازه از آنجا رفته بودند و این خانم گفت که از طرف بهزیستی به آنها گفته اند که خبرنگار برای بازدید از موسسه می آید، اما بعد از بازدید ما، سهامدار این موسسه، تماس گرفت که شما بدون اجازه رفته اید و این خلاف قانون است و خود مدیر این موسسه هم تماس گرفت و گفت، باید یک عکس از کارت خبرنگاری خود برای ما ارسال کنید، چرا که هیئت امنا از حضور شما شاکی هستند و طبق تحقیقات ما، شما اصلا خبرنگار نیستید.

ماجرا به اینجا ختم نشد، آنها که با کمی تحقیق، متوجه ابعاد رسانه ای این موضوع شده بودند، سعی کردند تا با یک نقشه، شرایطی را به وجود بیاورند تا خبرنگار در شرایطی قرار بگیرد که نتواند این موضوع را رسانه ای کند و وقتی در این امر موفق نشدند، به سراغ روش های دیگری رفتند.

مدیرکل بهزیستی که ماه‌هاست، تماس های ما را بی پاسخ گذاشته بود، خواستار ملاقات حضوری با ما شد و سخنگوی بهزیستی نیز جوابیه‌ای را در گروه این اداره گذاشت و اعلام کرد که پرونده این سوختگی ها به مرکز «شوق زندگی» ارسال شده است، هر چند تا این لحظه، این مرکز اعلام کرده، چنین پرونده ای به دستشان نرسیده است، همچنین سخنگوی بهزیستی بعد از بازدید ما، طی تماسی گفت که این موسسه در اعلام گزارش این ماجرا به بهزیستی، سهل انگاری داشته است.

این پنهان کاری نشان می دهد مدیر این موسسه، از تخلف خود آگاهی داشته است و این موضوع نمی تواند فقط یک اتفاق باشد.خواهر مرحوم «ک» بخشی از صحبت های مدیر این موسسه را تایید کرد و گفت: در ملاقات با برادرم، متوجه سوختگی دستش شدم و ماجرا را برای من نیز همان ماجرای سوختگی با آب داغ روشویی تعریف کردند، با من تماس گرفتند و گفتند که برادرت حالش خوب نیست و او را به بیمارستان منتقل کردیم، به خاطر عدم دفع، دچار شکم درد شده بود که در بیمارستان گفتند که اگر دفع صورت گیرد، می تواند مرخص شود و ما هم بعد از دفع، او را مرخص کردیم.

او تصریح کرد: در مورد سوختگی دستش من در جریان بودم اما در بیمارستان متوجه باندپیچی پای برادرم شدم، فرد همراه برادرم از طرف موسسه، گفت، به خاطر سوختگی با ادرار و زخم بستر جزیی که داشته، پایش را باندپیچی کردیم تا در محیط بیمارستان عفونت نکند، اما دروغ گفته بودند، پای برادرم سوخته بود و سوختگی آن عمیق تر از سوختگی دستش بود و زخم ها عفونت داشت.

دختر مرحوم «ک» نیز در گفتگو با ما، گفت: این موضوع را از کانال قانونی پیگیری می کنم، من بعد از فوت پدرم برای دریافت مدارکش به موسسه رفتم، اما آنها با گفتن این جمله که تو پدرت را کشتی، من را عصبانی کردند و عمدا درگیری ایجاد کردند تا صورتجلسه کنند، من بارها به دیدن پدرم رفته بودم و برایش غذا برده بودم، اما هر بار متوجه شدم که غذاهایی را که برایش می بردم، به او نمی دادند و همین موضوع باعث شده بود که چند باری با آنها بحث کنم

او متذکر شد: پدر من نابینا بود، این طریقه نگهداری از یک فرد نابینا و معلول است؟ ما شرایط نگهداری او را نداشتیم و آنها پدرم را اذیت کردند و الان از ما طلبکار هم هستند، در بیمارستان به ما نگفتند که در خونش عفونت است، فقط گفتند اگر دفع انجام شد، می تواند مرخص شود و ما هم بعد از دفع، مرخصش کردیم.

دختر او گزارش فوتی را که اورژانس داده بود، به ما داد که در آن عبارت «مرگ مشکوک» قید شده بود، جواب پزشکی قانونی در مورد علت اصلی فوت، زمان بر است، اما ما توانستیم به پرونده درمانی وی دسترسی پیدا کنیم و نشان می داد در خون او عفونت گزارش شده است.

ما نام این موسسه و عوامل آن را از گزارش حذف کردیم و این موضوعات، تنها موارد گزارش شده در مورد این موسسه نیست، اینکه چرا بهزیستی فارس، نظارت کافی بر این موسسات را ندارد، جای سوال دارد؟ در گزارشی مشابه از خیریه ها که ما صحبت های یکی از معاونان را منتشر کردیم، بارها مورد نقد این سازمان قرار گرفتیم و حتی فرد مذکور در اداره ارشاد از ما شاکی شد، سخنگوی این اداره، ما را که در پیگیری مشکلات جامعه معلولان مصر هستیم، هوچی گر خواند و گفت که ما خبرنگار نیستیم بلکه هوچی گر هستیم، امیدواریم بهزیستی فارس، در مقابل این موارد شفاف سازی لازم را انجام دهد.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true