چرا جوانان ایرانی ازدواج نمی‌کنند؟!به گزارش سید محی‌الدین حسینی ارسنجانی خبرنگار فارس اگاه، پاسخ به این پرسش که چرا جوانان ایرانی ازدواج نمی‌کنند، دلایل گوناگون پیدا و پنهانی دارد. نخستین دلیل آن که درست و منطقی هم هست، فقدان نظام اقتصادی و پولی کشور و بیماری مزمن اقتصاد مملکت ماست که اجازه نمی‌دهد دختر و پسری علاقه‌مند به هم و در آستانه ازدواج به هم برسند. وجود انواع مشاجره‌ها و خشونت‌ها و تبعیض‌های اجتماعی و بین خانواده‌ها و افزایش طلاق و اختلافات بین زوج‌های جوان و میانسال که آن هم بخش اعظمی از مشکلات بین این‌گونه خانواده‌ها به مسائل اقتصادی مرتبط می‌گردد؛ نبود بازار کار و اشتغال برای جوانان تحصیل‌کرده آماده ازدواج و همچنین پایین بودن نرخ دستمزدها؛ فقدان مسکن و بالا بودن اجاره‌های مسکن، گرانی و تورم بالا و ده‌ها عنوان مشکلات دیگر از جمله چشم و هم‌چشمی‌های بین خانواده‌ها و شرط و شروط زیاد گذاشتن و سخت‌گیری مردم و عدم قدرت انتخاب اغلب دختران و پسران بواسطه برخی محدودیت‌های عقیدتی و عدم اجرای طرح‌ها و مصوبات خوب و قابل اجرا موجود که در کنار نبود تسهیلات کافی امر مقدس ازدواج از سوی بانک‌ها و نداشتن امکانات زندگی اولیه از جمله دلایلی است که مسیر سختی را پیش روی جوانان علاقه‌مند به ازدواج و تشکیل خانواده قرار داده است.

از دیدگاه اینجانب عمده مشکل و سد راه ازدواج جوانان نخست دولت و حاکمیت است که به هر آنچه می‌گویند عمل نمی‌کنند و با مردم صداقت لازم را ندارند و این مسئله در درازمدت موجب سلب اعتماد عمومی از حاکمان و کارگزاران نظام اسلامی خواهد شد و دوم خانواده‌ها هستند که با پیش شرط‌های گاه غیرمعقول برای دختران و پسران‌شان موجب به عقب افتادن زمان ازدواج فرزندان‌شان می‌شوند. عدم ازدواج و یا بالا رفتن سن ازدواج جوانان مشکلات بزرگ اجتماعی، حتی فرهنگی، سیاسی و امنیتی برای کشور به دنبال دارد و متاسفانه هیچ‌کدام از مسئولان کشور ما در اندیشه تسهیل امر ازدواج که ثمرات و برکات فراوان فردی و اجتماعی دارد نیستند.

رواست تا به جای این همه شعارهای دهان پر کن و رنگارنگ در جهت به سامان لازم رسیدن ازدواج‌های آسان کار و تلاشی صادقانه و جهادی مقدس در این رابطه داشته باشیم که خیر دنیا و آخرت ما در آن است. اینکه پسری جوان و معقول و دختری متین و محجوب با عشق و علاقه به هم که قصد ازدواج دارند را در همان برخورد اولیه از ملک و مسکن و از خودرو و امکانات زندگی و میزان درآمد و نوع شغل‌شان سوال و جواب کنیم و پاسخی صریح و فوری بخواهیم معلوم است که آن‌ها را از همه مواهب دنیای پیرامونی خود محروم و از همه چیز و همه کس نومید کرده‌ایم.

بنابراین باید از میان همه شروط قانونی و معقول ازدواج‌های پسران و دختران جامعه ایرانی پس از تحصیلات اولیه شغل پسر جوان و داوطلب ازدواج را مد نظر قرار داد و در مورد داشتن مسکن از وی نه سوال کرد و نه جواب خواست زیرا که اغلب جوانان امروز توان خرید مسکن هر چند کوچک و نقلی هم ندارند و با این وضع تورم و گرانی بی‌حساب و کتاب مسکن محال است به سرعت و فوریت خانه‌دار شوند و حتی ممکن است برای اجاره مسکن دست به دامان والدین خود و وام‌های بانکی و شغل دوم شوند.

ازدواج‌های دانشجویی و ازدواج‌های مراکز خیریه و امداد رسان مثل کمیته امداد امام و ازدواج‌هایی که با کمک بهزیستی و خیرین بزرگوار انجام می‌شود نمونه و مصداق بارزی از کار خیر و جهاد فی سبیل الله است که در شرایط سخت و دردناک این روزهای کشورمان برگزار و چیزی شبیه معجزه است و امید که چنین رویدادهای خیرانه استمرار داشته و تداوم یابد. نکته نهایی اینکه اگر قرار است جمعیت کشورمان رو به زوال و نابودی نرود و با پیرسالی و نسلی غیر فعال روبرو نشویم باید در کشورمان ازدواج‌های آسان و بی‌دردسر از سر گرفته شود و برای تداوم زندگی زن و مردهای ازدواج کرده دچار اختلافات هم برنامه‌ریزی داشت.

نمی‌توان بدون حمایت دولت و حاکمیت از مردم و بویژه جوانان انتظار کاهش ناهنجاری‌ها و حذف و تعدیل مشکلات همه‌جانبه کشور شد. اگر در کشورمان میلیون‌ها جوان واجد شرایط سن ازدواج به زندگی مشترک فکر کرده و متاهل گردند ریشه بسیاری از معضلات و مشکلات جامعه برچیده خواهد شد. با ازدواج است که مشکلات جسمی و روحی فرزندان کاهش یافته و مهر و عشق و علاقه و روابط بین اعضای خانواده و فامیل‌ها تقویت و محکم خواهد شد و ذهن و فکر والدین و بزرگترهای فامیل و دوستان هم از این مساله راحت خواهند شد.

فکر بعد از ازدواج و اینکه قرار است در نهایت چه بشود و مصائبی که بر سر راه دختران و پسران داوطلب ازدواج است و ترس از بچه دار نشدن و خانه دار و خوشبخت نشدن و یا به آرامش و رفاه و آسایش نرسیدن یا اینکه همسران آینده‌شان چقدر آنان را دوست دارند و یا آیا به آنان وفادار می‌مانند و می‌توانند در کنار هم و با هم زندگی کرده و تفاهم لازم را داشته باشند یا نه از دیگر دلایلی است که ذهن و روح جوانان ما را درگیر خود کرده است.