true
چند پرده از واقعیات ناترازی انرژی، به گزارش سید محیالدین حسینی ارسنجانی خبرنگار فارس اگاه ، ناترازی یکی از چالشهای اساسی در حوزه انرژی محسوب میشود که بهصورت مستقیم توسعه اقتصادی کشور را تحت تأثیر خود قرار داده است. اما چرا مسئولان سخنی از دلایل و واقعیات ناترازی انرژی مطرح نمیکنند؟ بهصورت سنتی راهحلهای مرتبط با رفع ناترازی انرژی در توسعه فناوری در افزایش عرضه یا افزایش راندمان مصرف (مترادف با کاهش تقاضا) طرح میشود. اما به نظر میرسد راهحلهای فناورانه پاسخی نهایی و قطعی به این چالش نیستند و احتمالاً تنها رسیدن به نقطه بحرانی را به تعویق میاندازند. ناترازی انرژی صدها دلیل دارد که نمیدانید. این مشکل، پیش و بیش از هر چیز، ریشه در انتخابها و سیاستهای ما در دهههای گذشته دارد. ناترازی در تولید و مصرف، فرسودگی زیرساختها، قیمتگذاری نامناسب و کمبود سرمایهگذاری تنها بخشی از این دلایل اند. وابستگی بیش از حد به منابع فسیلی، تلفات بالای انرژی در شبکههای توزیع و مصرف بیرویه ناشی از سیاستهای یارانهای، تصویر این بحران را کامل میکنند. اینها اما تنها در اعداد و آمار خلاصه نمیشوند، بلکه تصمیماتی هستند که زندگی امروز ما را سختتر کرده وزندگی آیندگان را به خطر میاندازند. از میان همه این عوامل، یکی از مهمترینها، کمبود سرمایهگذاری در دو دهه گذشته در نفت و گاز است. ما پولهایی داشتیم که میتوانست آینده ای روشن بسازد، اما به جای سرمایهگذاری، آن را خرج امور جاری کردیم. چرا در نفت و گاز سرمایه گذاری نکردیم؟ ما که نفت را با هزینه ای حدود ۱۰ تا ۱۳ دلار تولید میکردیم و میتوانستیم آن را به قیمت ۸۰ دلار بفروشیم، چه کار مهمتر از این داشتیم؟ کدام سرمایه گذاری سودآورتر از توسعه زیرساختهای انرژی بود؟ اما درآمدهای خود را خرج روزمرگی کردیم؛ همانطور که منابع صندوقهای بازنشستگی را که باید برای آینده نسلهای امروز سرمایه گذاری شود، مصرف کرده و میکنیم. وقتی برق را ارزان عرضه کردیم و مصرفکنندگان را به مصرف بیحساب و کتاب عادت دادیم، به این فکر نکردیم که هزینه ساخت نیروگاههای جدید و حتی بازسازی نیروگاههای قدیمی را از کجا باید تأمین کنیم. این بیفکری، باری سنگین بر دوش امروز ما گذاشته و چشمانداز فردای ما را تاریک کرده است. ما آینده را نفروختیم، بلکه به سادگی آن را نادیده گرفتیم. بیتوجهی به قیمت بازار و اصرار بر قیمتگذاری دستوری، ریشه بسیاری از گرفتاریهای اقتصادی ایران است. در حوزه انرژی و اصرار بر قیمتگذاری اداری، این بیتوجهی به قیمت بازار یکی دیگر از اصلیترین دلایل بحران های امروز ماست.
وقتی قیمتها را به جای بازار، روی میزهای اداری تعیین میکنیم، چرخه طبیعی عرضه و تقاضا مختل میشود و پیامدهای حیاتی اقتصادی نادیده گرفته میشود. تولید کنندهای که مجبور است کالای خود را زیر قیمت واقعی بفروشد، دیگر انگیزه ای برای سرمایهگذاری و تولید بیشتر ندارد. شرایطی که این روزها کشور به لحاظ قطع برق خانگی و مهمتر واحدهای تولیدی و صنعتی و همچنین آلودگی هوا به آن دچار است ناشی از بیمسئولیتی و بیتدبیری در سطح وزارتخانههای نفت و نیرو در دولتهای گذشته است. صنعت نفت و صنعت برق کشور به دلیل عدم سرمایهگذاری و همچنین عدم امکان جذب فنآوریهای جدید دچار رکود است. نیروگاههای حرارتی کشور با پایینترین راندمان تولیدی ۳۶ درصد در حال تولید برق میباشند در حالیکه متوسط استاندارد جهانی بیش از ۶۰ درصد است یعنی نیروگاهها ۶۰ درصد خوراک انرژی (گاز یا سوخت مایع) را تبدیل به برق میکنند. از سوی دیگر به دلیل عدم سرمایهگذاری و جذب فنآوری، نیروگاههای کشور همگی تولیدکننده آلایندههای بالا میباشند که آثار در آلودگی شهرهای بزرگ و کوچک خود را نشان میدهد. در حوزه صنعت نفت تحریمها بیشترین آسیب را وارد کرده است. صنعت نفت دچار یک عقبماندگی مفرط در حوزه تولید نفت و گاز، پالایش و نوسازی و بهسازی تأسیسات انتقال و عرضه است.
true
true
https://farsagah.ir/?p=56345
true
true