کلید خاک خورده پروژههای قفل شده فارس در دست استاندار سی و چهارم ، به گزارش فرنگیس شنتیا خبرنگار فارس اگاه ، استان فارس در یک دهه اخیر به رکورددار بودن در تغییر استانداران زبانزد شده است. به موازات سایه افکندن رویکردهای سیاسی به حذف و چینشهای پیاپی در عالیترین سطح سیاسی و اجرایی استان، بزرگترین تبعات این بی ثباتی در یک جا بیش از همه خود را نمایان می کند؛ صدها پروژه زخمی و کلنگخورده که هیچ دولتی از پس تامین اعتبارات آن بر نمیآید.
*قرعه فال به نام چه کسی می افتد؟
در آخرین گمانهزنیها از حسینعلی امیری به عنوان گزینه جدید مدیریت ارشد فارس نام برده می شود. مدیری کاملا آشنا برای مردم این استان که نام او به عنوان رییس کل اسبق دادگستری فارس، با به روزرسانی کردن سیستم قضا و مدیریت پروندههای مهم و جنجالی آن زمان گره خورده است. تاکید بر اعمال مجازاتهای جایگزین و گذاشتن سنگ بنای شوراهای حل اختلاف از جمله اقدامات به یاد ماندنی این مقام قضایی اسبق فارس به شمار میآید.
امیری بعدها که به تهران رفت به عنوان رییس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور هم از به روز کردن سیستم قضایی و اداری غافل نماند و سیستم مکانیزه ثبت را جایگزین آن بروکراسی کلافهکننده و شلوغ سنتی کرد.
او همچنین به عنوان معاون امور مجلس رئیسجمهور در دولت یازدهم و دوازدهم فعالیت داشته و علاوه بر این سابقه قائم مقامی وزیر کشور، مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، مستشاری دیوان عالی کشور، عضویت در شورای نگهبان قانون اساسی، معاونت رئیس قوه قضائیه را داراست.
* شایسته سالاری «ک»، سهم خواهی یا بومی گرایی ؛ مساله این است!
در همین حال به دنبال قوت گرفتن انتصاب حسینعلی امیری به عنوان استاندار جدید فارس، برخی منابع خبری با استناد به اظهارات یک چهره اصلاحطلب که سابقه نمایندگی مجلس را نیز دارد، اعلام کردند که آقای امیری به عنوان گزینه اصلح و جدی، نهایی شده اما وی به دلائل متعدد نسبت به پذیرفتن این مسئولیت سیاسی کنارهگیری داشته است.
به گفته این مقام آگاه یکی از دلائل انصراف چنین بیان شده است که به دلیل سهیم نبودن فارسیها در کابینه از انتخاب گزینه غیربومی برای این استان استقبال نخواهد شد.
پیش از این نیز نماینده شیراز و زرقان در مجلس تاکید کرده بود که دولت در انتخاب استاندار فارس گزینههای بومی را که شناخت و تسلط کافی نسبت به این استان پهناور دارند، انتخاب کند.
جعفر قادری با دست گذاشتن روی این نکته که هیچ وزیری از استان فارس در کابینه حضور ندارد، شرط رونق گرفتن استان فارس را در انتخاب یک استاندار بومی و توانمند اعلام کرده بود.
ابراهیم عزیزی دیگر نماینده شیراز نیز کارآمدی و شناخت از استان را از شروط ضروری در انتخاب استاندار جدید میداند.
فارغ از این تاکیدات، نگاه های جناحی را نمی توان به عنوان یک اهرم فشار نادیده گرفت. لیست سازی ۵ نفره و اعلام آن از سوی سخنگوی ستاد انتخاباتی پزشکیان در استان فارس از همین نمونه است.
* ابرمصیبتی اقتصادی به نام پروژه های ناتمام
در حالی که از پروژههای ناتمام به عنوان یکی از ابرمصیبتهای اقتصادی یاد می شود، استان فارس در این زمینه یکی از زخمیترین هاست.
پیش از اینها، محمدهادی ایمانیه استاندار فارس، تعداد پروژههای ناتمام این استان را ۵ هزار مورد اعلام کرده بود که البته طبق اظهارات وی در طی این سالها، هیچگونه پیشرفت فیزیکی نداشتهاند.
در همین حال بر اساس اظهارات رئیس سابق سازمان مدیریت و برنامهریزی استان فارس، نزدیک به ۲ هزار و ۵۰۰ طرح ناتمام در استان فارس وجود دارد که از این تعداد، یک هزار و ۲۰۰ پروژه به صورت مستمر است، که عملا پروژه نیمهتمام تلقی نمیشود.
افکاری با اشاره به اینکه حدود یک هزار و ۳۰۰ پروژه به صورت واقعی نیمه تمام داریم، وعده داده بود که تا پایان امسال ۳۰۹ فقره از این پروژهها به بهرهبرداری برسد.
*بیش از یکصد پروژه نیمهتمام گردشگری؛ لنگ اعتبارات
جانشین استاندار فارس در شورای توسعه گردشگری استان نیز با اشاره به وجود بیش از یکصد پروژه نیمه تمام استان در حوزه گردشگری، میانگین پیشرفت فیزیکی این پروژه های معطل تسهیلات را ۵۶ درصد اعلام کرده و میگوید: تکمیل این پروژه ها نزدیک به ۲۵۰۰ شغل مستقیم به همراه خواهد داشت.
*راه های پر پیچ و خم چرخهای تولید
کمبود آب و قطعیهای مکرر برق، تابستان پر سوز و گدازی را برای صنعت فارس چه کوچک و چه بزرگ رقم زد. آسیب دیدن دستگاههای صنعتی، استهلاک دستگاههای خط تولید، از دست رفتن یک روز کامل کاری و آماده نشدن سفارشات از جمله پیامدهای شوم این ناترازی بود. چالشی که ادامه آن در سال های بعد میتواند چرخهای کمرمق تولید را کاملا فلج کند و از همین روی جلوگیری از تکانههای بیشتر این حوزه، نسخههای اثربخشی را ازسوی استاندار جدید طلب میکند.
*بحرانهای زیست محیطی؛ قوز بالا قوز
بختگان کاملا بیابان شد. قرار گرفتن این تالاب رنجور فارس در فهرست ۹ تالاب خشکیده کشور، از زیرلایههای بحرانهای زیست محیطی در این استان پرده بر میدارد.
براساس آخرین هشدارها در کنار بحران کمبود آب، پدیده فرو نشست زمین به ویژه در مناطق خشک و نیمهخشک ایران مانند استانهای فارس، تهران و کرمان شدیدتر شده و زیرساختهای شهری، ساختمانها، جادهها و حتی زمینهای کشاورزی را به خطر میاندازد.
اگر چه پیش از این اعلام شده بود که فرونشست زمین در فارس رکورد جهانی دارد و رییس کمیته محیط زیست یونسکو نیز نسبت به این شرایط هشدار داده بود اما زنگ خطرهای تازه نسبت به فرو نشست زمین در تخت جمشید و نقش رستم که طبق اعلام منابع رسمی به ۱۷ سانتیمتر در سال رسیده است، چالشی شفاف و برجسته را در این حوزه به تصویر میکشد.
عدم رعایت الگوی کشت در استانی گرفتار خشکسالی و کم آبی، مصرف بیش از ۹۲ درصد منابع آبی استان در بخش کشاورزی و نیاز به تسریع در اجرای پروژههای تامین آب در نقاط بحرانی فارس از دیگر چالشهایی است که به بحرانهای زیست محیطی در این استان دامن میزند.
*ختم کلام
برشمردن چند مشکل از چندین و چند چالش موجود در خطه پهناور فارس نشان میدهد که بومیگرایی مدیریتی بدون در نظر گرفتن تخصص و نگاه چند وجهی به مقوله توسعه در این استان پاسخگو نخواهد بود و گذر از همه این مصائب، در انداختن طرحی نو میخواهد و نگاهی فارغ از مناسبات و بده بستانهای جناحی.