
فرخنده آشوری-فارس آگاه
ندا ۲۰ ساله است و دو کودک ۵ ساله و ۳ ساله دارد، یک سال است که تقاضای طلاق داده و تمایلی به ادامه زندگی و حتی نگهداری از فرزندانش ندارد و بابت این موضوع، مرتب مورد سرزنش خانواده، دوستان، آشنایان و جامعه قرار میگیرد.
او به ما میگوید: من نمیخواهم مادر نمونه باشم، ۱۳ سالگی، وقتی حتی بلد نبودم خودم را درست توی حمام بشورم، مرا شوهر دادند و دو سال بعدش باید بچه داری می کردم، در حالی که خودم بچه بودم، من دلم نمیخواهد به جای عروسک خریدن برای خودم، برای دو بچه عروسک بخرم، نمی خواهم نگران زندگی دیگران باشم، همسن و سالهای من، هنوز ازدواج هم نکردند ولی من ۷ سال است که زن متاهل حساب میشوم، کودکی و نوجوانی من دزدیده شده و اصلا برای کسی مهم نیست.
ندا، ادامه میدهد: همه، فقط به من می گویند فکر بچه هایت باش، من اصلا نخواستم مادر باشم حالا به من می گویند مادر نمونه باش، من خودم هنوز نیازمند مادر هستم، نمی توانم ادامه دهم، حاضرم بمیرم اما دیگر به این زندگی ادامه ندهم، همه چیز که خورد و خوراک و لباس نیست، همه فکر می کنند همین که از لحاظ مالی تو را تامین کنند، کافی است، من می خواهم فقط به خودم فکر کنم، ازدواج و مادر شدن نه انتخاب من بوده و نه تصمیم من. نباید مرا سرزنش کنند و از من یک انسان بد بسازند، من می خواهم درس بخوانم و برای خودم وقت بگذارم.
حتما شما هم، زنانی شبیه ندا را دیدهاید یا میشناسید و یا داستان آنها را خواندهاید، در زندگی، امثال ندا با چند آسیب اجتماعی همزمان رو به رو هستیم: کودک همسری، کودک مادری، طلاق و بچه های طلاق.
*خلاء قانونی عامل گسترش کودک همسری
اعظم فرمانی، مسئول امور اورژانس اجتماعی بهزیستی فارس، با بیان اینکه خیلی از کودک همسریها همراه با آزار است اما مردم، آن را به اورژانس اجتماعی گزارش نمیدهند، میگوید: اگر گزارشی مبنی بر ازدواج کودکان به ما برسد، تیم سیار، اعزام می کنیم و این مسئله مهم را مورد بررسی قرار می دهیم اما عموما چنین مواردی به اورژانس اجتماعی، گزارش داده نمی شود.
با وجود آمار بالای آزار و اذیت در ازدواج با سنین پایین، اما اورژانس اجتماعی، گزارشات محدودی را دریافت میکند ولی با دریافت گزارش، تیم خدمات سیار سریع اعزام می شود و به تحقیق و بررسی برای صحت گزارش میپردازند.
او، ادامه می دهد: تیم سیار ما که متشکل از مددکار و روانشناس است، سعی در مداخله با خانواده و بیان پیامدها این عمل میکنند و در صورت عدم پذیرش خانواده و اصرار به انجام ازدواج و اطمینان از آسیبپذیر بودن این ازدواج، مشاور حقوقی، موضوع را به دادستانی گزارش میدهد تا از طریق سیستم قضایی، مداخله شود، البته قانون، ازدواج دختران بالای ۱۳ سال را مجاز می داند و این خود، سبب انجام کودک همسری است ولی در صورت تایید ما، مبنی بر عدم سلامت یک ازدواج، عموما دادستانی نظر کارشناس ما را می پذیرد.
*زندگی پر از مشکلات بزرگ است و کودک همسرها از پس آن برنمیآیند
بهرام بابایی زاده، روانشناس و مدیر اداره پیشگیریهای فرهنگی و اجتماعی معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم استان فارس، کودک همسری را به چهار دسته، ازدواج دختر و پسری که هر دو کودک هستند، ازدواج دختر کم سن با مرد سن بالا، ازدواج پسر کم سن با زن سن بالا و یا ازدواج دختر کم سن به عنوان همسر دوم و سوم، تقسیم بندی میکند و میگوید: موارد دوم و سوم شایع تر است، آداب و رسوم، فشارهای قوم و قبیله ای، وابستگی های اقتصادی، درگیری قومی و قبیله ای و رسم خون بس و هدیه دختر به عنوان پایان درگیری از عوامل کودک همسری در کشور و در فارس به ویژه در شهرستان های جنوبی این استان است.
او، با بیان اینکه کودک همسری در بین قومیتهای خاص، شیوع بیشتری دارد، عنوان می کند: پیچ و مهرهای که با هم سازگار نباشند با هر ترفندی که با هم چفت شوند، بالاخره دچار مشکل و آسیب میشوند، ازدواج در سنین پایین و کودک همسری نیز همینطور است، وقتی دو کودک در سنین پایین با هم ازدواج میکنند چطور از پس مشکلات بزرگ یک زندگی برمیآیند و در صورت بروز مشکل، دختر چطور حق و حقوق خود را پیگیری کند و یا پسر چطور میتواند نفقه پرداخت کند؟ در یک ازدواج، باید تمام جوانب درنظر گرفته شود.
مدیر اداره پیشگیریهای فرهنگی و اجتماعی، خاطرنشان میکند: در این نوع ازدواجها، ما شاهد انواع فاصلهها هستیم، فاصله گفتگویی، فاصله روانی، فاصله جسمانی، فاصله عاطفی و فاصله اجتماعی. حتی نگاه اجتماع امروزی به این ازدواج ها، سرزنشانه است و همه اینها ،سبب عدم شکلگیری ارکان خانواده میشود، صمیمیت، عشق، اعتماد و صداقت، ارکان و پایه زندگی هستند که در کنارش تعهد، تکمیل کننده آن است و با بررسی در این ازدواجها میبینیم که این ارکان، به حد کافی وجود ندارد، بنابراین وقتی عشق وجود ندارد یا یک طرفه است، پیامدهای خطرناکی مانند خیانت، خودکشی و افسردگی دارد به ویژه برای دختران که در سنین نیازها قرار دارند و محتاج احساس عشق هستند و همین کمبودها، آنها را به مسیر خیانت میبرد، بعد افسرده می شوند و نتیجه آن به خودکشی ختم می شود.
*کودک بجای کودکی وارد میدان بزرگ زندگی می شود
او، ازدواج را یک رویداد مهم و پرچالش، در زندگی می داند که ورود یک کودک به این عرصه خطرناک و پرتلاطم، همراه با آسیب های روحی و روانی است و میگوید: کودک بجای مهارت های کودکی و تحصیلی، وارد میدان بزرگ زندگی می شود و شوق زندگی را از دست میدهد و حتی فرزندان این ازدواجها نیز آسیبپذیر خواهند بود و تحت تأثیر همین روابط غلط قرار میگیرند.
*طرحهای اشتباه می توانند سبب گسترش کودک همسری شود
سپیده غلامی، وکیل خانواده معتقد است که بیش از نیمی از جدایی ها، از عوارض ازدواج در سن پایین و پیش از بلوغ عقلی و عاطفی است و می گوید: قانون، ازدواج پسران ۱۵ سال و دختران ۱۳ را مجاز شمرده در حالی که در این سنین، هیچکس آمادگی زندگی را ندارد، به ویژه در حال حاضر و شرایط تغییر یافته جامعه، افراد تا دو برابر این سن هم زندگی خود را با ریسک آغاز می کنند و باید قانونگذاران در این زمینه، تغییراتی را انجام دهند.
او، ادامه می دهد: گاهی اصلا ازدواج ها ثبت نمی شود و فقط صورت شرعی انجام می شود و این، سبب آسیب به دختران شده است و برخی از سردفتران نیز با دور زدن قانون، این ازدواج ها را ثبت می کنند و قانون های موجود در مورد این تخلفات، چندان بازدارنده نیست.
غلامی، متذکر می شود: اگر قانون، دچار بازنگری شود می توان دو پدیده را پیشگیری کرد، یکی تمایل نوجوانانی که دچار هیجاناتی شده و تصمیم می گیرند ازدواج کنند و علی رغم مخالفت خانواده، بر این امر اصرار می کنند و دوم خانواده هایی که بنا بر فرهنگ بومی یا مشکلات اقتصادی و غیره، دختران خود را در سنین پایین مجبور به ازدواج می کنند، ما کودکان زیادی را داریم که نتیجه چنین ازدواج هایی هستند و اکنون برچسب کودک طلاق را دارند.
این وکیل خانواده، یکی دیگر از معضلاتی را که به کودک همسری دامن می زند، سیاستمدارانی می داند که بدون دانش اجتماعی کافی، طرحهایی را مطرح می کنند و می گوید: به طور مثال در طرح جوانی جمعیت، باید به دنبال راهکاری برای ازدواج گروه سنی که در سن ازدواج قرار دارند یا از آن عبور کردهاند، بود نه اینکه جامعه را به سمت کودک همسری برد، کودک همسری، عواقب خطرناکی برای اجتماع دارد و با گذر زمان، سبب شیوع بیشتر آسیب های اجتماعی در جامعه می شود و سلامت روانی جامعه را هدف می گیرد.
اعلام آمار کودک همسری همیشه یکی از ممنوعیت های جامعه ما محسوب شده و به دنبال آن، آمار طلاق کودک همسرها همچنین تعداد بچه های طلاق ناشی از این ازدواج ها نیز منتشر نمی شود، اما اینها، تنها عوارض کودک همسری نیست بلکه عقده های کودکی از دست رفته، سبب می شود تا افراد آسیب دیده از این موضوع، در سنین بالاتر، رفتار پرخطری را از خود بروز دهند و جامعه آسیب های جبران ناپذیری را تجربه کند.