×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
    امروز  چهارشنبه - ۲۴ اردیبهشت - ۱۴۰۴  
true
true
یک فرشته تنها و دلواپسی هایش

شیما پورسهم‌الدینی ، کارگردان : تئاتر در شیراز عاشقانه است، نه منبعی برای درآمد، به گزارش فاطمه ملوزه خبرنگار فارس اگاه، تئاتر بال‌های اشتیاق که از ۱۲ اردیبهشت ماه اجرای خود را آغاز کرده است تا ۲۶ ام اردبیهشت ماه در تماشاخانه استاد هودی به نویسندگی مسعود احمدی و کارگردانی شیما پورسهم‌الدینی بر روی صحنه اجرا خواهد ماند.

این تئاتر در سبک رئالیسم جادویی نوشته و کارگردانی شده است و شبیه به قصه‌های پریان پرداخته شده است. همچنین این نمایش در دسته تئاترهای موزیکال قرار می‌گیرد. داستان با خوانندگی و رقص فرشته‌ها روبه‌جلو می‌رود.

تئاتر بال‌های اشتیاق روایت‌کننده دغدغه فرشته‌ای به اسم فرشته تنهایی است که به دنبال رهایی مردی از چنگال افسردگی می‌باشد. فرشته برای رهانیدن مرد از چنگال دیو افسردگی که بازیگر آن کارگردان کار است، تلاش‌های بسیاری می‌کند که می‌توانید به دیدن نمایش بروید و تلاش‌های فرشته را خودتان مشاهده کنید.

تئاترهای ژانر موزیکال تئاتر نسبتاً سختی است. چرا که کارگردان علاوه بر تنظیم صحنه و هماهنگ کردن بازی بازیگران مجبور به کار روی صدای بازیگران و تنظیم دقیق موسیقی مطابق صحنه هم است. همچنین این کار برای بازیگران هم سخت است چون باید دیالوگ‌ها را آهنگین ادا کنند. بازیگر نقش اول این کار فرشته تنهایی است که در ابتدا، نمایش با رقص و آواز او آغاز شد. او صدای بسیار زیبایی داشت. اما در ادامه صدای دیگر فرشته‌ها چندان آهنگین نبود. اینکه همه بازیگران بتوانند روی صدای خود کار کنند در یک نمایش با وجود ده شخصیت متفاوت سخت خواهد بود. ۷ نفر در این نمایش نقش فرشته و یک نفر نقش مردی افسرده و یک نفر هم نقش دیو افسردگی و زنی در نقش فالگیر شخصیت‌های تئاتر را تشکیل می‌دادند.

*نقطه‌ضعف تئاتر بال‌های اشتیاق مشخص نبودن رده سنی مخاطبان است

در این تئاتر ویژگی‌های مثبت خوبی چون نورپردازی، موسیقی، بازی خوب بازیگران به‌ویژه فرشته تنهایی و نقش مرد افسرده به چشم می‌خورد. موسیقی به‌خوبی با کار همراه شده بود و براساس نقش‌های که وارد کار می‌شدند و یا شروع به خواندن می‌کردند موسیقی به‌خوبی به آن صحنه‌ها می‌نشست. نورپردازی خوب کار زمانی مشخص می‌شد که به‌محض ورود دیو افسردگی نور قرمز روشن می‌شد به جز یک جا که نور قرمز بعد از یکی دو دقیقه از ورود دیو افسردگی روشن شد در باقی موارد نور به‌دقت با صحنه تنظیم شده بود. مرد افسرده، نقش افسردگی را در ابتدای نمایش و عاشق شدن را در پایان کار به‌خوبی اجرا کرد. در صحنه‌پردازی هم ازآنجاکه صحنه محدود به یک هلال ماه در آخر صحنه بود و از کمترین اشیا در صحنه استفاده شده بود کارگردان بسیار خوب عمل کرده بود.

اما کار در کنار تمام نقاط مثبتی که داشت یک نقطه‌ضعف جدی در پرداخت شخصیت‌ها داشت که این مسئله بی‌ربط به مشخص نبودن سن مخاطب این نمایش نبود. مخاطب نمایش دقیقاً معلوم نبود که یک کودک در نظر گرفته شده است و یا یک بزرگسال بالغ. چرا که دیالوگ‌های حاکم بر نمایش بین شخصیت‌هایی چون فرشته‌ها و دیو افسردگی همه دیالوگ‌های کودکانه بودند، ولی شخصیتی که محور نمایش بود شخصیت مردی بود که همسر خود را به‌تازگی در تصادفی ازدست‌داده بود و بعد از آن دچار افسردگی شده بود و فرشته تنهایی به طریقی او را در نهایت از افسردگی نجات داد. این مسئله زمانی جدی می‌شود که با تعیین مخاطب همراه شود. اگر مخاطب را کودک در نظر بگیریم جا داشت جای کاراکتر مرد، کودک یا نوجوانی قرار می‌گرفت و داستان با کودکان یا نوجوانان تنظیم می‌شد و اگر مخاطب را بزرگسال بگیریم دیالوگ‌های کودکانه بین هشت شخصیت فرشته‌ها و دیو باید تبدیل به دیالوگ‌های مختص بزرگسال می‌شد. از طرفی وجود شخصیت فالگیر به نظر اضافی می‌آمد و خللی در نمایش با حذف این شخصیت به وجود نمی‌آمد. اما باوجود این نقطه ضعف نمایش ارزش دیدن را به‌عنوان یک تئاتر موزیکال دارد. در ادامه گفتگویی با نویسنده و کارگردان کار داشته‌ایم که می‌توانید آن را بخوانید و همچنین نظر نویسنده درباره شخصیت‌های نمایشنامه را بدانید.

کار تئاتر در شیراز همراه با عشق و فداکاری است

کارگردان این تئاتر  و بازیگر نقش دیو افسردگی در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه شهر مردم درباره دلیل کار برای کودک و انتخاب این سبک برای کار جدیدش گفت: من از سال ۸۸ در سن ۱۸ سالگی کار تئاتر و سینما را با هم پیش بردم و همیشه در ژانرهای مختلف کار کردم از جمله در ژانرهای رئال، سوررئال و ژانر وحشت کارگردانی یا بازیگری کرده ام. اما تا به حال برای کار کودک مخصوصا در ژانر موزیکال تا به حال کار نکردم و همیشه موزیکال جزء سبک‌های مورد علاقه ام بود و دنبال این بودم که در این زمینه هم کار کنم که در این کار هر دو با هم ترکیب شده بود و وقتی هم تماشاگر برزگسال و هم تماشاگر رنج سنی نوجوان و کودک این کار را می ببینند و از آن راضی هستند به من احساس خوبی دست می دهد.

شیما پورسهم‌الدینی به این سؤال که چرا هم کار برای کودکان است و هم به‌نوعی برای بزرگسالان مناسب است و  مخاطب نمایش رنج سنی مشخص ندارد؟ پاسخ داد: دلم می‌خواست برای هر دو رده سنی کار کنم. این ایده را داشتم که بچه‌ها برای دو سه ساعت هم که شده است از  فضای مجازی فاصله بگیرند و زندگی را به شکل واقعی و زنده ببینند.

پورسهم‌الدینی دررابطه‌با چالش‌هایش در تئاتر هم بیان کرد: کار تئاتر در شیراز همراه با عشق و فداکاری است. چرا که منبع درآمدی از مسیر تئاتر وجود ندارد و ما مجبوریم منبع درآمدمان از راه دیگری باشد و یک وقتی از روزمان را به هنر تئاتر اختصاص دهیم. این خودش هم یک خستگی برای ما در پی دارد و هم یک فداکاری می‌خواهد. ما در تئاتر هیچ تأمین مالی نداریم.

کارگردان تئاتر بال‌های اشتیاق در مورد زمان تمرین گروه برای رسیدن به مرحله اجرا هم شرح داد: ما حدود ۴ تا ۵ ماه روزی ۵ ساعت در سالن استاد فقیه تمرین می کردیم.

پورسهم‌الدینی دررابطه‌با سختی کار موزیکال هم بیان کرد: من و چند نفر از بچه‌ها سابقه رفتن به کلاس آواز داشتیم و یک آهنگ‌ساز در کنار ما در حین تمرین بود و کار موسیقی هم‌زمان با تمرین نمایش جلو می‌رفت.

پورسهم‌الدینی درباره افزایش مخاطبان تئاتر هم اظهار کرد: من خیلی دلم می‌خواهد تئاتر دیدن دغدغه برای افراد بشود. هزینه بلیت تئاتر ما ۲۵۰ هزار تومان است و آدم‌های عادی چون تئاتر در اولویتشان نیست بلیت هم به نظرشان گران می آید. این بلیت هم قیمت و بلکه ارزان‌تر از یک شام بسیار ساده خانواده است. متأسفانه تئاتر دیدن

جز دغدغه‌ها و تفریحات مردم نیست. تئاتر هم مثل خیلی چیزهای دیگر مثل رستوران رفتن و مکان‌های دیدنی و تاریخی رفتن مفرح و آموزنده است و امیدوارم در بین مردم جا بیفتد.

وی در مورد حمایت مسئولین هم گفت: مسئولین به ما هم سالن برای تمرین و هم سالن اجرای رایگان دادند که این خودش خیلی خوب است. اما شاید از نظر مالی بهتر بتوانند هنرمندان را حمایت کنند. امنیت شغلی یک تئاتری در بیست سی‌سال پیش خیلی بیشتر از امروز بود و یک تئاتری حقوق ثابتی دریافت می‌کرد. حالا ما از مسئولین انتظار حقوق ثابت را نداریم؛ ولی در مورد تبلیغات انتظار بیشتری از مسئولین داریم. متأسفانه وقتی یک تئاتر بعد ۵ یا ۶ ماه تمرین به مرحله اجرا می رسد تبلیغات خوبی برای آن توسط مسئولین صورت نمی گیرد و تبلیغات در حد گروه های تئاتری محدود می شود. جای تاسف است که هنر تئاتر اطلاع رسانی آنچنانی ندارد و آنچه هم که به عنوان اطلاع رسانی مطرح می شود توسط خود شخص کارگردان، بازیگر یا نویسنده انجام می شود. ما در همین پارک هم که اجرای تئاتر می رویم اجازه تبلیغ نداریم و افرادی که به پارک می آیند نمی دانند ما در اینجا اجرا داریم.

در پایان کارگردان استقبال از تئاترش را متوسط دانست و از آن اظهار نارضایتی کرد.

* انتقاد نویسنده از خود: اگر دوباره این نمایش را بنویسم، فضای کودکانه را کم می‌کنم

نویسنده تئاتر بال‌های اشتیاق هم درباره شکل‌گیری ایده نمایش به خبرنگار روزنامه شهر مردم گفت: قصه یک فضای پریانی دارد. من ایده اولیه نمایش را از فیلم بهشت بر فراز برلین ویم وندرس گرفته‌ام. یکی از ایده‌ها را از این فیلم در کار استفاده کردم و به احترام فیلم ویم وندر که در انگلیس به اسم بال‌های اشتیاق اکران شد اسم نمایش را بال‌های اشتیاق گذاشتم.

مسعود احمدی در مورد ژانر کار هم بیان کرد: همیشه کارهای جدی و یا کارهای جشنواره‌ای انجام داده‌ایم و برای اولین‌بار تصمیم گرفتیم که کار برای کودکان انجام دهیم. امیدوارم موفق بوده باشیم. این کار موزیکال است و می‌توانست با موسیقی زنده کار بهتری شود که  در کارهای بعدی تلاش می‌کنیم از موسیقی زنده هم استفاده کنیم.

احمدی دررابطه‌با کاراکتر مرد در نمایشنامه خود بیان کرد: من چون تابه‌حال کار کودک نکرده بودم به این شیوه کار کردم و اگر بخواهم باز این نمایش را تکرار کنم و در جای دیگری دوباره آن را به اجرا ببرم شاید فضای کودکانه آن را کم کنم و کار را به سمت فضای بزرگسال سوق دهم. چون بحث ازدواج هم بود نمی‌شد از کاراکتر نوجوان استفاده کرد و به دنبال این بودم که مخاطب عام‌تر هم بتواند با آن ارتباط برقرار کند.

 

 

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true