
گمشده در غبار // با عکس نصرت رحمانی
سيد محی الدین حسینی ارسنجانی
نصرت رحمانی شاعر و ادیب معاصر که متولد ۱۰ اسفند ۱۳۰۸ در تهران و درگذشته ۲۷ خرداد ۱۳۷۹ در رشت، بود،یکی از شاعران مطرح و محبوب معاصر و شاعری نوگرای ایران بود. رحمانی،در آغاز مکانیک خودرو یی بود که به ادبیات کلاسیک ایران علاقه داشت و دوره ابتدایی و متوسطه را در مدارس ناصر خسرو و ادیب به پایان رساند و پس از کارآموزی کوتاه مدت در یک استودیوی نقاشی،در سال ۱۳۲۵ وارد مدرسه پست و تلگراف شد.مدیر این مدرسه در آن زمان، شاعری برجسته به نام پژمان بختیاری بود که پس از پیبردن به استعداد ادبی نصرت رحمانی،او را بهعنوان دبیر روزنامه مدرسه انتخاب کرد. رحمانی از سنین پایین شروع به سرودن شعر کرد.اولین شعر او در روزنامهای به نام «شهباز» منتشر شد. در سال۱۳۳۰ به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد اما مدت زیادی در این شغل نماند و به دنبال نوشتن رفت.مدتی برای نشریه «امید ایران» که در سال ۱۳۲۸ توسط علیاکبر صفیپور تأسیس شد و نشریه «سپید و سیاه» که در سال ۱۳۳۲ توسط علی بهزادی پایهگذاری شد داستان کوتاه مینوشت.بنابراین وی در ادامه کار و تلاش نویسندگانی همچون هدایت و جمالزاده و صادق و چوبک و دیگران دستی هم بر قلم برد و داستان هایی هم نوشت اما شهرت و معروف شدن وی از جانب شعر بود. وی در دوران جوانانی تا اواخر حیات خویش در دهها نشریه ادبی و فرهنگی و اجتماعی دوره پهلوی دوم و پس از انقلاب اشعار ناب خود را منتشر میکرد و در حد و قامت حسین منزوی شعر میسرود و در وادی شعر حرف هایی برای گفتن داشت اما وی فردی به کل کم حرف بود و بیشتر در لاک خود و اهل تفکر و اندیشه بود. نصرت رحمانی مدتی مسئول بخش ادبی هفتهنامه «فردوسی» بود که در سال ۱۳۲۸ توسط نعمتالله جهانبانو یی تأسیس شده بود.همانطور که رحمانی در مقدمه «میعاد در لجن» اشاره کرده، این تجربهها نقش مهمی در آشنایی او با شعر غربی و استفاده او از درون مایهها و تصویرسازی های غربی داشت.اولین مجموعه شعر های رحمانی به نام «کوچ» در سال ۱۳۳۳ منتشر شد و طی یک سال به چاپ دوم رسید.به جز برخی اشعار معدود که با مختصات نیمایی سروده شده بودند، اغلب اشعار این مجموعه قالب چهار پاره داشتند که در آن زمان چند ان برای مردم آشنا نبود و تا حدودی گنگ مینمود.نیما یوشیج نامهای تشویق آمیز خطاب به نصرت رحمانی نوشته بود که در این کتاب گنجانده شده است.این مجموعه ستایش چهره هایی مانند جلال آل احمد رابرانگیخت و صدر حاج سید جوادی نیز رحمانی را به خاطر سبک واقعگرایانه و تصویرها ی صریح وی ستود.رحمانی را فاتح شعر جاری دهه سی میدانند و او از نخستین کسانی است که در شعر به زندگی روزانه، زندگی کوچه و خیابان نزدیک شده و اشیای عادی و لغات محاورهای را بیهیچ تأمل و با رنگی تند در شعر هایش بکار گرفته و توفیق یافته بود و گروهی عظیم از دلدادگان کوی شعر،شیفتگان ادبیات و کشتگان شعر نو را دنبال خود کشانیده است. دومین مجموعه شعر رحمانی «کویر» نام داشت که شامل تعدادی چهارپاره و برخی اشعار در سبک کلاسیک و دو شعر در سبک مدرن نیمایی است.دو کتاب «کوچ» و «کویر» در سال ۱۳۴۹ در یک مجلد با عنوان «کوچ و کویر» به چاپ رسید. سومین مجموعه شعر رحمانی به نام «ترمه» در سال ۱۳۳۶ انتشار یافت.این مجموعه هر چند دارای چند ین غزل، چهارپاره و دو بیتی بود، اما گرایش فزاینده شاعر نسبت به شعر نیمایی را نشان میداد. طی سال های ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۱،رحمانی با همکاری حسین شاهزیدی و شبنم جهانگیری،در برنامه ادبی هفتگی رادیو ارتش شرکت میکرد.نصرت رحمانی در مجموعه شعر «میعاد در لجن» و «حریق باد» (۱۳۵۰) پایبندی خود به سبک نیمایی را نشان داد،در حالی که در مجموعههای بعدیاش مانند «شمشیر،معشوقه قلم» (۱۳۶۸)، «پیاله دور دگر زد» (۱۳۶۹) و «بیوه سیاه» (۱۳۸۱) اقتباسهای آزادتری از سبک نیمایی را انتخاب کرد.مجموعه «حریق باد»در سال ۱۳۵۰ برنده جایزه شعر تلویزیون ملی ایران شد. طی این سالها،رحمانی با سرویس های ادبی مجلات مختلفی از جمله کیهان و زن روز همکاری میکرد.رحمانی در سال ۱۳۳۹ با پوران شیرازی ازدواج کرد. پسر آنها آرش نام دارد.او در سال ۱۳۴۳ با شادان علویمقدم ازدواج کرد که ثمره این ازدواج دختری به نام باران بود. این ازدواج دو سال دوام یافت.اما سالهای آخر عمرخود را در رشت و در کنار همسر اول و پسرش گذراند.سرانجام وی در ۲۷ خرداد ۱۳۷۹ در رشت درگذشت و در قبرستان سلیمانداراب در نزدیکی این شهر به خاک سپرده شد.برخی از مجموعه های شعر وی که به چاپ رسیده اند عبارتند از کوچ ۱۳۳۳،کویر ۱۳۳۴، ترمه ۱۳۳۴،میعاد در لجن ۱۳۳۶، حریق باد ۱۳۴۹،شمشیر معشوقه قلم،پیاله دور دگر زد،در جنگ باد، مردی که در غبار گم شد. همچنین برخی از کتابهای او عبارت است از: میعاد در لجن،کولی وحشی و….