×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
    امروز  شنبه - ۵ مهر - ۱۴۰۴  
true
true
بهزاد مریدی روی داغ ترین صندلی نشست

فرنگیس شنتیا_ فارس آگاه ، می گفت :« به قول امیر کبیر مگر با توصیه خاله و عمه می شود ممکلت داری کرد؟» می گفت : «حواستان جمع باشد من زیر بار ناحق و فساد نمی روم … من بنده شما نیستم ، اگر سر جایتان ننشینید شما را سر جایتان می‌نشانم!» می گفت :«هر کس بخواهد باج‌خواهی کند پته‌اش را روی آب می‌ریزم با مستندات .»
اما عمر کوتاه مدیریتش در میراث فرهنگی و گردشگری فارس ، آن قدر کفاف نداد که پته کسی را روی آب بریزد یا باج خواهی را سرجایش بنشاند و نیمه اردیبهشت همین امسال در حالی که در اجلاس کمیسیون مشترک ایران و تاجیکستان در شیراز ، حضور داشت ، ناگهانی و بدون اطلاع قبلی حکم برکناری اش را به دستش دادند و او را روانه تهران کردند .
محمد ثابت اقلیدی حتی در مراسم تودیع خود نیز ، ظلم سیاسی کاری ها در حق میراث فرهنگی فارس را مورد انتقاد قرار داد و گفت : سزاوار نیست افرادی خارج از بدنه سازمانی میراث به عنوان مدیرکل انتخاب شوند.
مدیر کل پیشین میراث فرهنگی و گردشگری فارس تا آخرین روزهای رفتنش از فلان فاسدی می گفت که پول به این و آن می دهد تا حاشیه سازی کنند یا باج خواهانی را نشانه می رفت که برای منافع‌شان سر و صدا راه می‌اندازند اما او هیچ وقت به طور مشخص افشا نکرد که این مفسدان چه کسانی و از چه قماشی هستند و از جان میراث فرهنگی فارس چه می خواهند .
جدال بی سرانجام محمد ثابت اقلیدی با سایه های پنهان چنگ انداخته بر میراث فارس ، حکایت تقابل نابرابر «مش حسن» با بلوری ها در فیلم گاو ساخته زنده یاد داریوش مهرجویی بود . سایه هایی که دار و ندار اهالی یک روستا غارت می کردند و می بردند .سایه هایی که حذف و ویران می کردند و تا لحظه ای که مش حسن از بالای کوه به پایین پرت نشد ، کوتاه نیامدند .
به هر روی با برکناری ثابت اقلیدی ، آخرین خواسته او که انتخاب مدیری از دل میراث میراث فرهنگی بود هم رنگ واقعیت به خود ندید و سرانجام وزیر میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در حکمی بهزاد مریدی را به‌ عنوان مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس منصوب کرد. مدیری که اگر چه پیشینه دانشگاهی دارد و مدیر کلی ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌های فارس و تهران را عهده دار بوده است اما انتخابش به این سمت ، او را با آزمون و چالشی جدی در کلیدی ترین مسیر توسعه استان فارس مواجه
خواهد کرد .
استانی که سه‌هزار و ۲۳۳ اثر تاریخی‌فرهنگی ثبت شده دارد اما با آماری ناچیز و کم اهمیت از گردشگران به جز در روزهای عید . استانی که چنگک های معدن خواران ، بی محابا سینه میراث آن را می شکافد و تا کوه رحمت در حریم تخت جمشید پیش می رود . استان هجوم گلسنگ ها بر تن تخت جمشید در هزار توی بی پولی . استان محصور شدن کسالت بار آرامگاه کوروش در میان داربست ها برای سال های سال ، استانی که درآن مقبره بزرگ متعلق به یکی از شاهان سلسله‌های پیشا هخامنشی در منطقه باستانی بیضاء به غارت رفت و آب از آب تکان نخورد . استان حفاران غیرمجاز! استانی که سکه های هخامنشی و ساسانی به غارت رفته اش سر از حراجی نیویورک در می آورند ، استان سایه ویرانگر «تاورکرین» بر سر خانه های تاریخی شهر، شهری که شیراز است اما با دق و داغی بزرگ بر کوچه پس کوچه های تاریخی اش . شهری با یک بافت بزرگ تاریخی و مواد فروشانش ، شهر حوض های کاشی خشکیده بی آب و معتادانش ، شهری که تاریخش پا به پای زباله گردها ورق می خورد . شهر تورهای غیر مجاز گردشگری . شهر مرمت غیراصولی بناهای تاریخی با سیمان سفید و مصالح نامناسب ، شهر فرو ریختن مقرنس ها در مجموعه فرهنگی حافظیه ، شهری که محدوده باغ ارم آن در دود و دم و پرسه های یک نسل آس و پاس و بی هدف فرو رفته است . شهری که گاه و بیگاه سعدی می ماند و حوض بی آبش . شهری که صحنه تلخ و تاسف بار خوابیدن انبوهی از همراهان بیمار در خیابان خاطره انگیز زند نشان می دهد که پای گردشگری سلامت در این جا سالیان سال است که می لنگد و ناگفته و ناشنیده پیداست که هموار کردن مسیر سنگلاخی گردشگری این خطه
بی هیچ گمان و هیچ تردید ، مرد ره می خواهد ..
این گوی و این میدان.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true