از هر سه نفرمان یک نفر فقیریم ! به گزارش فرنگیس شنتیا خبرنگار فارس اگاه، ریشخند بازار به سکه ۵۵ میلیون تومانی و دلار بالای ۶۰ هزار تومان، وضعیت معیشیتی مردم را در یک قدمی تنگناهای نفس گیرتری قرار داده است. آن هم در شرایطی که براساس آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس ۳۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر به سر می برند و نرخ فقر شدید نیز ۶ درصد برآورد شده است. آماری که نشان می دهد طبقه متوسط به شکل بی سابقه ای سقوط کرده و در جمع گسترده فقرا نشسته است.
در همین حال عضو هیات علمی مرکز پژوهشهای مجلس از آمار تکان دهنده تری رونمایی کرده و میگوید: در ابتدای دهه ۹۰ حدود ۳۰ درصد جمعیت فقیر بودند یعنی یک نفر از هر پنج نفر، اما در حال حاضر یک نفر از هر سه نفر زیر خط فقر قرار دارند.
محمدرضا عبداللهی، به پدیده اجتماعی تاسف باری به نام فقرای شاغل اشاره کرده و ادامه می دهد: روندی که در طول دهه ۹۰ ادامه یافت موجب شد ما امروز در کشورمان با پدیده «فقرای شاغل» مواجه باشیم، یعنی افراد با وجود اینکه شاغل هستند هم نمیتوانند هزینههای اولیه یک زندگی را تامین کنند.»
در کنار این آمارهای داخلی، گزارش سازمانهای دیدهبان فقر و بانک جهانی تایید میکند که حدود ۶۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند و ۵۰ درصد از آنها در فقر مطلق به سر میبرند. در چنین شرایطی آمارهای رسمی گویای این است که در خانوارهای ایرانی، مصرف گوشت قرمز ۶۵ درصد و برنج ۳۴ درصد کاهش یافته است .
*شوکهای شوم طلایی
دیروز نیز در ادامه روند صعودی نرخ سکه و طلا، سکه امامی بیش از یک میلیون تومان افزایش یافت و پا را از مرز ۵۵ میلیون تومان هم فراتر گذاشت.
این روند افزایش قیمت ها در شرایطی رقم می خورد که براساس اعلام محمدرضا باهنر فعال سیاسی اصولگرا، در طول صدسال اخیر تاریخ ایران، یعنی پنجاه سال قبل از انقلاب و پنجاه سال بعد از انقلاب، هیچ وقت هفت سال پشت سر هم تورم ۴۰درصدی نداشتیم؛ اما الآن داریم و این فاجعه است.
وی می گوید: راجع به محاسبه رشد تورم هم این را به شما بگویم که ۷ سال تورمِ ۴۰ درصدی، ۲۸۰ درصد نمیشود؛ زیرا این تصاعد هندسی است؛ یعنی ۷ تا ۴۰ درصد پشت سر هم، ۶۰۰ درصد میشود و این وحشتناک است.
*سفره ها هر روز کوچک تر از دیروز
در شرایطی که حداقل حقوق کارگری حدود ۱۱ میلیون تومان است، هزینه سبد معیشتی این قشر در کلانشهرها برای شهریورماه امسال بیش از ۳۶ میلیون تومان اعلام شده است و این ناهمخوانی عمیق دخل و خرج ها بیش از همه در سفره های آب رفته خودش را به نمایش گذاشته است.
تازه ترین بررسی های مرکز پژوهش های مجلس از وضعیت خورد و خوراک مردم را که نگاه کنیم به حقایق تلخ تری هم خواهیم رسید.
براساس این گزارش، میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال ۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند و این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است و خانوارها به دلیل تورم بالا مصرف مواد غذایی را کاهش دادهاند. علاوه بر این چشمانداز نامطلوب اقتصاد کشور، مردم را به این سمت سوق داده است که کالاهای خوراکی کمتری مصرف کرده و به جای آن کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند.
شیوع سوء تغذیه به ویژه در کودکان از پیامدهای اجتناب ناپذیر، تیغی است که روز به روز بیشتر از سفره های مردم می زند و هیچ سیاستی برای مهار آن به چشم نمی خورد و در تازه ترین شوک به سبد غذایی مردم، مهرماه همین امسال اعلام شد که محصولات لبنی ۳۰ درصد افزایش قیمت یافته است. این نکته را نیز نمی شود نادیده گرفت که سازمان حمایت در حالی مجوز رشد ۳۰ درصدی قیمت شیر را صادر کرد که قیمت شیر در یک سال گذشته حدود ۱۵ درصد افزایش داشته است .
ازسوی دیگر بازار گوشت قرمز هم از تاخت پا به پای سکه و دلار جا نماند. به عنوان نمونه قیمت هر کیلوگرم گوشت گوساله خورشتی به ۶۵۰ هزار تومان رسیده است و ماهیچه گوسفندی با قیمتی باورنکردنی به ۹۷۰ هزار تومان در هر کیلوگرم به فروش میرسد. این وضعیت در بازار گوشت در حالی رقم می خورد که یکی از اشارات مسعود پزشکیان، رئیس جمهور در زمان انتخابات ریاست جمهوری، نارضایتی مردم از گرانی گوشت قرمز بود و او حتی در یکی از مناظره های انتخاباتی خود گفت: پس مقصر قیمت گوشت و غیره کیست؟ لابد این هم تقصیر آمریکاست. چهل سال است دارید وعده می دهید. دفاع من از مردم معلوم است. اگر به وعدههایمان عمل نکردیم محاکمه شویم.
**لباس های مردم آب رفت
فرو رفتن بازار پوشاک در رکودی بی سابقه، این کالا را از سبد خرید پنج دهک پایین جامعه حذف کرد تا حدی که آنها فقط در «شرایط اضطرار» لباس میخرند. پدیده ای نامبارک که عده ای را به سمت خرید لباس های دست دوم کشانده است.
مجید افتخاری، عضو هیئتمدیره اتحادیه تولید و صادرات پوشاک ایران رکود بازار پوشاک را در مقایسه با ۴۰ سال گذشته بیسابقه توصیف می کند. محمود موسوی، رئیس اتحادیه کفاشان تهران نیز به افت ۶۰ درصدی تقاضای مردم برای خرید کیف اشاره کرده و می گوید: کیف دیگر جزئی از سبد مصرفی خانوار نیست. مردم اول به فکر خوراک، بعد پوشاک و در مرحله بعد کفش هستند و خبری از خرید کیف نیست. کیف به یک کالای لوکس تبدیل شده است.
*غول مسکن پا از گلوی مردم بر نمی دارد
خرید یک خانه ۱۰۰ متری در شهر تهران برای یک خانوار با درآمد ماهانه ۲۰ میلیون تومانی، حتی در صورتی که تمام آن را پسانداز کند، نزدیک به ۳۶ سال طول می کشد. این عدد برای خانواری با حداقل حقوق ۱۰ میلیون تومانی به ۷۲ سال میرسد که عملا خانهدار شدن در شهر تهران برای حداقلبگیران را غیر ممکن میکند.
از دیگر سو افزایش ۱۵ تا ۳۰ درصدی اجاره بها حکایت از شکست برنامه های دولت در بخش مسکن دارد که در عقیم ترین حالت آن خود را در طرح نهضت ملی مسکن نشان می دهد. طرحی که قرار بود دو ساله به پایان برسد اما با گذشت بیش از ۴۸ ماه، کارش به جایی رسید که امتیاز آن در بازارهای غیر رسمی به خرید و فروش گذاشته می شود.
*شکل زنانه فقر
در کنار این آمارها و بیان ابعاد و اشکال مختلف فقر، نمود پر رنگی از سیمای زنانه فقر جنبه های هشدارآمیزتری به خود می گیرد. طبق گزارش سازمانهای دیدهبان فقر و بانک جهانی برای زنانی که در فقر مطلق هستند، بقا تنها اولویت است.
در همین رابطه ، فاطمه عزیزخانی، کارشناس حوزه کارگری کار و دستمزد مرکز پژوهشهای مجلس می گوید: کلاً بازار کار زنان رها شده و از طرفی هم وقتی فرد محتاج است که وارد بازار کار شود، نظارتی وجود ندارد.
فرشاد اسماعیلی، حقوقدان و کارشناس سازمان تأمین اجتماعی نیز چنین مطرح می کند که؛ در دو دهه اخیر، درصد فقر خانوارهایی که سرپرست زن داشتند، بیشتر از خانوادههایی بوده است که سرپرست مرد دارند. فرزندان این زنان معمولا آمار ترک تحصیل بالاتری دارند.
وی با بیان این که بالای ۷۰ درصد زنان سرپرست خانوار هیچ فعالیت اجتماعی ندارند، می افزاید: بالای ۵۰ درصد زنان سرپرست خانوار متعلق به دهک اول و دوم هستند.
*شبح فقر به پشت نیمکت ها رسید
افشاگری یک نماینده مجلس نشان می دهد که شبح افسارگسیخته فقر علاوه بر زنان، قربانیان بی صدا و خاموش دیگری هم دارد. فراموش شدگانی به نام کودکان بازمانده از تحصیل.
فرشاد ابراهیمپور، عضو کمیسیون آموزش مجلس درباره آمار پنهان کودکان بازمانده از تحصیل به دیدهبان ایران می گوید: امسال حدود ۲ میلیون دانشآموز ثبتنام نشدهاند.
به گفته وی مشکلات اقتصادی، آگاهی ناکافی از رفع موانع آموزشی و جابهجایی محل سکونت، باعث شده تا والدین و دانشآموزان به مرحله ثبتنام نرسند.
این اظهارات در حالی مطرح می شود که در چند روز گذشته، رسانه ها به ناتوانی والدین در پرداخت شهریه مدارس پرداخته اند و در یکی از موارد جنجالی مشخص شد که مادر یک دانشآموز در شهر قدس چون پول ثبتنام نداشته، مجبور شده کلاسهای مدرسه را نظافت کند.
*درمان باشد برای بعد
آمار وحشتناک از بی دندانی مردم یکی از نشانه های حذف شدن اولویتی به نام بهداشت و درمان در سبد امرار معاش مردم است و هر ایرانی به طور میانگین ۶ دندان پوسیده دارد.
در این شرایط ممکن است نبود تفریحات از کیفیت زندگی کم کند؛ اما نبود سلامتی زندگی را ممکن است از بین هم ببرد. در این مورد هم گزارشها نتایج خوبی را نشان نمیدهد. گزارش قدس آنلاین حکایت از این دارد که سهم «بهداشت و درمان» از ۱۱ درصد در سال ۱۳۹۶ به ۸.۸ درصد در سال ۱۴۰۲ کاهش داشته است و سهم ۴۲.۴درصدی مسکن در سبد سال گذشته سبب شده که مردم توان پرداخت هزینههای درمانی را نداشته باشند. حال آن که درمان بعضاً اولویت بالاتری نسبت به مسکن دارد.
بر اساس این گزارش، بیماران خاص درصورتی که اجارهنشین باشند و حداقل دستمزد تعیین شده در سال را دریافت کنند؛ باید میان مسکن و سلامتی یک گزینه را انتخاب کنند.
**دل خوش سیری چند؟
در شرایطی که مردم برای امرار معاش و پرداخت اجاره مسکن از خورد و خوراک خود می زنند، پرداختن به کیفیت زندگی و ملزومات فرهنگی و گردشگری از درجه دوم اهمیت هم برخوردار نیست، اما واقعیت این است که کم شدن سهم خانوارهای ایرانی از تفریح، مسافرت و تماشای کنسرت ها و برنامه های فرهنگی و حذف آن در سبد خانوارهای کم درآمد، شاخص ملموسی برای سنجش افسارگسیختگی تورم در چند سال گذشته است.
طبق دادههای رسمی، مردم اگر در سال ۱۳۹۶ میتوانستند ۳درصد از هزینههای خود را به تفریح اختصاص دهند، سال گذشته ناچار شدند آن را تا ۱.۶ درصد کاهش دهند.
گزارش «نمافر» نشان میدهد خانوادههای ایرانی تنها ۰.۱۱ درصد در سال ۱۴۰۱ برای کتاب هزینه کردهاند. سهم گردشگری در گروه «تفریحات و خدمات فرهنگی» بیانگر این است که فقط ۰.۷ درصد از درآمد مردم صرف سفر شده است. تورم ۴۹ درصدی اجارهبها در کشور، مانع از آن است که مردم به ویژه مستاجران به سفر بروند. به استناد آمار رسمی، تنها ۱۸ درصد مسافران سال ۱۴۰۰، از میان مستاجران بودهاند و باقی مسافران صاحب مسکن ملکیاند.
حسین سلاح ورزی؛ فعال اقتصادی در این باره می گوید: آخرین بررسیهای مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی نشان میدهد که حتی بازارهای فرهنگی و اقتصاد فرهنگ ایران هم از گزند تورم در امان نمانده و در سال ۱۴۰۲ کوچکتر و ضعیفتر شدهاند.
به گفته وی، سال گذشته سینمای ایران هزارمیلیاردی شد و ارزش کل بازار نشر کشور هم رشد ۴۳ درصدی را تجربه کرد. با این حال برخلاف برخی از اظهارنظرها، این اعداد گویای رشد و بهبود اقتصاد فرهنگ در سال ۱۴۰۲ نیست.
در حوزه موسیقی هم اگرچه سال گذشته سال رونق کنسرتها و اجراهای زنده بود، اما افزایش قیمت بلیت که تا ۹۰۰ هزار تومان هم رسید، این بخش را هم از سبد بسیاری از خانوادهها حذف کرد