×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

خبر فوری

true
    امروز  دوشنبه - ۷ مهر - ۱۴۰۴  
true
true
شهر زیرزمینی جادوگران در دیار شعر و گل و بلبل

فرنگیس شنتیا – خبرنگار شهر مردم

به گزارش فارس آگاه به نقل از شهرمردم، «میازار موری که دانه کش است ، که جان دارد و جان شیرین خوش است …» ؛ شاید زمانی که سعدی این بیت را سرود و با استناد  به  فردوسی ، از آن مطلعی ساخت  برای یکی از انسانی ترین و اخلاقی ترین شعرهای خود ، هرگز در خیالش هم نمی گنجید که ۸۰۰ سال بعد ، در دیار او سلاخانی نامرئی و چاقو به دست ، بازار خرافات را چنان رونقی  ببخشند که دیگر جنبدگانش در امان نباشند و هر دست و پای قطع شده ای از تبهکاری خرافه پرستانی حکایت کند که در هوای رسیدن به قصد و نیت خود از هیچ پلیدی و شرارتی فرو گذار نیستند، حتی به بهای مثله کردن و بریدن اندام حیوانات و زجرکش کردن آن ها .

این روزها دیدن سگ ها و گربه هایی با دست و پاهای قطع شده به تصویری  جانکاه و جدانشدنی از خیابان ها و پناهگاههای حیوانات در شیراز بدل شده است . جاندارانی که نه بر اثر حوادث و سوانح بلکه برای برآورده شدن قصد و نیت  اهالی جنبل و جادو به این حال و روز افتاده اند. گاهی برای طلسم مرگ و نفرین ، گاهی  برای از میدان به در کردن رقیب و گاهی هم برای طلاق و جدایی افکندن ! بی آن که هیچ اهرم بازدارنده ای در کار باشد یا در مرجعی بتوان به شکلی شفاف و مستند از آن ها شکایت کرد .

 آرزوهای پوچ  به بهای زجرکُش کردن آن دیگری

در چرخه پر تکرار و سیاه خرافات  ، هیچ جنبده ای در امان نیست و قربانیان ، فهرست بلند بالایی از پرندگان و حیوانات را شامل می شوند از گنجشک و کبوتر و مرغ زرد بدون خط و خال گرفته تا آهو و گرگ و کفتار و خرس و خرگوش. اما قابل دسترس تر بودن جاندارانی  مانند سگ و گربه ، زندگی را برای این موجودات تیره و تارتر کرده است و گواه آن گزارش هایی شفاهی است  که به طور مکرر از دل کلینیک های دامپزشکی همین شهر بیرون می آید . گزارش هایی که نشان می دهد  گاه نجات دهنده آن قدر دیر رسیده است که چاره ای جز راحت کردن حیوان از درد و سپردن او به دست مرگ باقی نمانده است .

به طور معمول شیوه کار جادوگران هنگام مثله کردن سگ ها و گربه ها بر این است که دست و پا را تا انتها قطع نمی کنند . این تکه پاره کردن غیر انسانی برای خودش  رسم و رسومی دارد . دست یا پای سگ و گربه باید تا جایی قطع شود که بقیه عمر ، پنجه هایش  به زمین نرسد . معمولا در تاریکی های شب و درخلوت شهر دست به این جنایت می زنند . کارد می کشند بی آن که به  زجر کشیدن و کشته شدنش فکر کنند . تنها  اگر بخت با حیوان مثله شده یاری کند و خون زیادی از او نرفته باشد شاید رهگذری از راه برسد و  آن را  به یکی از کلینک های دامپزشکی برساند . اما همیشه هم نجات از مرگ پایان این تراژدی تکان دهنده نیست . شانس یافتن یک حامی و جدال و تمرین جانکاه و نفس گیر برای ادامه زندگی ، آن هم بدون داشتن دست و پا داستان دیگری است که برای هر کدام از این قربانیان به شکلی رقم می خورد . مثله شدگانی که این روزها به یکی از نقش های اصلی فیلم های اینستاگرامی بدل شده اند اما همین دیدن تقلای آن ها برای زندگی هم موجب نمی شود تا از آمار تکان دهنده  این مثله کردن ها و تکه پاره شدن ها در مسیر تاریک خرافه و جادو ، اندکی کاسته شود.

قربانیان ، بیشتر از میان گربه های سیاه هستند 

دکتر رضا زارع ، جراح و دامپزشک یکی از کیلینک های دامپزشکی شیراز می گوید :  در شش ، هفت سال گذشته آمار سگ ها  و گربه های مثله شده ای که توسط مردم و حامیان حیوانات به کیلینک های دامپزشکی منتقل می شوند به طرز عجیبی بیشتر شده است.

اوایل برداشت ما این بود که این حیوانات بر اثر حوادث شهری مانند گیرکردن در موتور ماشین دچار چنین مصدومیت هایی می شوند اما شکل ظاهری این قطع عضوها و دقیق بریده شدن دست ها و پاها نشان می دهد که اعضای بدن این حیوانات برای طلسم و جادو مورد سوء استفاده قرار می گیرد.  بیشتر قربانیان هم از میان گربه های سیاه انتخاب می شوند اما این که چرا این رنگ گربه ها را بیشتر انتخاب می کنند علتش را نمی دانم .

این دامپزشک با بیان این که به طور میانگین هر ماه ،  یکی دو مورد از این سگ و گربه های سلاخی شده  توسط حامیان حیوانات برای درمان به کیلینک ما  منتقل می شوند ،  ادامه می دهد : این سگ ها و گربه های قطع عضو شده در صورتی برای زنده ماندن شانس بیشتری دارند که  فقط یک پا یا دست آن ها را بریده باشند یا دچار عفونت نشده باشند اما همین ها هم بعد از نجات از مرگ  ، گرفتارمشکلات زیادی خواهند بود . داشتن یک حامی مطمئن که حاضر باشد برای همیشه از آن ها مراقبت کند ، برای ادامه زندگی این قربانیان خیلی مهم است . به ویژه آن که در بسیاری از موارد مجبوریم دست و پایی که  آسیب دیده را تا انتها قطع کنیم تا این عضو بریده شده روی زمین کشیده نشده و دوباره دچار زخم و عفونت نشود . بر همین اساس زندگی کردن این حیوانات بدون داشتن سرپرست و در محیط بیرون بسیار دشوار خواهد بود .

زارع در بخش دیگری از این گفت و گو به شیوه های دیگری از حیوان آزاری های  شایع شده  ، اشاره کرده و می گوید ، آزار حیوانات و ناقص کردن اعضای بدن آن ها به جنبل و جادو و خرافات محدود نمی شود . متاسفانه تعداد قابل توجهی از این حیوانات نیز توسط سرپرست های خود و با همدستی برخی دامپزشکان ، قربانی جراحی های زیبایی می شوند که از بریدن دم و گوش تا قطع کردن تارهای صوتی آن ها را شامل می شود .

وی ادامه می دهد : این عمل های زیبایی یکی از دردناک ترین جراحی هاست  و در هر کجای دنیا  اگر چنین تخلفاتی رخ دهد بلافاصله مدرک دامپزشک برای همیشه باطل می شود و فرد متخلف به دلیل اقدام  غیر انسانی و خارج از استاندارد ، تحت پیگرد قانونی قرار می گیرد اما در این جا هیچ برخورد قانونی با چنین افرادی نمی شود .

آیسودا مشایخی ، دامپزشک نیز به موردی که  موها و پوست یک گربه پرشین را کاملا سوزانده بودند ، اشاره می کند و می گوید :  این گربه را در حالی که درد زیادی متحمل می شد برای درمان به کلینک آوردند و شواهد امر حاکی از آن بود که یکی از همسایه ها برای دفع چشم زخم گربه را به این حال  و روز انداخته است .وی با بیان این که  آمار مصدومیت حیوانات به ویژه گربه ها بیشتر از قبل شده است ، گفت  : نوع جراحاتی  که بر تن برخی از این حیوانات به ویژه گربه ها دیده می شود ، مشخص می کند که در جهت خرافه و جادو مورد سوء استفاده قرار گرفته اند . بر همین اساس وظیفه دامپزشکان جدای از قضیه درمانی همکاری و اطلاع رسانی کردن در این زمینه است  تا بلکه بتوان با فرهنگسازی ،  بی اساس بودن این باورهای غلط را به جامعه تفهیم کرد  .

شیما فلامرزی از کارکنان یکی از کلینیک های دامپزشکی شیراز نیز با اشاره به حیوان آزاری هایی از این دست می گوید : سوء استفاده از سگ ها و گربه ها در جهت خرافه و جادو ، به دلیل ریشه داشتن در باورهای غلط برخی مردم ، همچنان در حال تکرار است  . به عنوان مثال همین دیروز خانمی با کلینیک تماس گرفت و درخواست کرد مقداری سبیل ، دم و ناخن گربه به او بدهیم و زمانی که به او گفتم ما از این کارها انجام نمی دهیم  و این جا محل سوء استفاده از حیوانات نیست ، عصبانی شد و طلبکارانه گفت : مجانی که نمی خواهم پولش را می دهم !

قفسه سینه سگ ها را می شکافند و قلب و دنده آن ها را بیرون می کشند

در این میان ، پوریا سرایی وکیل پایه یک و حامی حیوانات به موارد تکان دهنده تری از این نوع حیوان آزاری ها اشاره کرده و می گوید : چندی پیش متوجه شدیم در شهر صدرا تعدادی از سگ ها را با خوراندن سم کشته اند . محل کشتار این سگ ها در نزدیکی پناهگاهی بود که سگ های بلاصاحب نگهداری می شوند . علتش را هم نفهمیدیم چه بود یا این که کار چه کسانی بود اما عجیب تر این بود که مردی با مراجعه به پناهگاه سگ ها سراغ همان سگ های مرده را می گرفت و می گفت  : «به من گفته اند تعدادی سگ را در این محدوده کشته اند .» دلیل کنجکاوی اش را که پرسیدیم ، گفت : «برای جادو به اعضای بدن آن ها نیاز دارم.» ما آن لحظه حرف هایش را زیاد جدی نگرفتیم اما زمانی که به سراغ جنازه سگ ها رفتیم دیدیم که سینه یکی از آن ها را بی رحمانه شکافته اند و اعضای بدنش را بیرون کشیده اند . در میان افرادی  که در کار جنبل و جادو هستند ، کسانی هستند که حتی که از قلب و دنده و پنجه های سگ هم نمی گذرند و از آن ها در جهت کارهای خرافه استفاده می کنند .

سرایی به دلیل داشتن پناهگاه سگ های بلاصاحب ، به مواردی عجیب تری هم اشاره  کرده  و ادامه می دهند :  خیلی از این دعانویس ها  با موادی که از قبرستان ها جمع آوری می کنند ، چیزهایی را درست می کنند و لای دل گوسفند می گذارند تا به سگ ها خورانده شود .موردی را داشتیم که زنی به پناهگاه مراجعه کرده و اصرار داشت تا دل گوسفندی را که آورده است یکی از سگ ها بخورد و بعد مدفوعش را  به او بدهند تا ببرد در جایی چال کند !

از سگ های تیره رنگ تا فانتزی همه در تیررس جهالت

این وکیل دادگستری با ارائه تصاویر و مستندات خود ، در ادامه خاطر نشان می کند : در مساله بریدن پای سگ ها برای جنبل و جادو معمولا سگ های تیره رنگ را انتخاب می کنند اما موردی هم داشتیم که زنی در یکی از بازارهای شیراز ، یک سگ فانتزی را خریده بود و این بلا را سرش آورده بود . خوشبختانه یکی از دوستان ما این سگ قطع عضو شده را نجات داد و با خودش به کانادا برد .

سرایی با نشان دادن تصویر یکی از سگ های بدون پا که در پناهگاه نگهداری می شود ، گفت : زمانی که این سگ سیاه را با پاهای قطع شده پیدا کردیم ، یکسالش بود اما الان هشت ساله است . سگ دیگری  هم بود که در همین شیراز پیدایش کردیم و چند روز می شد که  برای کارهای دعا و جادو ، دهانش را  جوری با سیم بسته بودند که  فکش شکسته شده بود . این سگ هم اگر چه از مرگ نجات یافت اما دیگر نمی تواند فکش  را باز کند .

این حامی حیوانات در ادامه می افزاید : نکته عجیب در این قطع عضو ها این است که پای حیوان را تا نقطه خاص و به شکلی می زنند که دیگر پایش به زمین نرسد . استنباط من این است که این شکل قطع عضو شاید بر پایه این تفکر غلط است که سگ یک موجود نجس است و نباید پایش به زمین برسد .

چالش های قانونی برای برخورد با حیوان آزاری ها

این حقوقدان با بیان این که یک جامعه  خرافات زده چنین برون دادهایی را هم  با خودش خواهد داشت ، ادامه می دهد : زمانی   که زندگی آن چنان سخت شد که جامعه نتوانست در روندی طبیعی ، به معمولی ترین خواسته هایش برسد ، با همین احساس درماندگی  به  سراغ چنین داستان هایی خواهد رفت .

سرایی به خلاءهای قانونی برای اثبات حیوان آزاری ها به ویژه در مسیر خرافه و جادو اشاره کرده و می افزاید : اثبات این شیوه از حیوان آزاری ها دشوار است و زمانی هم که بتوان آن را ثابت کرد ، فرد به سبب رمالی مجازات می شود نه حیوان آزاری .

وی با ذکر این نکته که بر اساس قانون ،  رمالی جرم است و قانونگذار مجازات سنگینی هم برای آن تعریف کرده است ، اضافه می کند: دعانویسی و جادوگری جرم است اما نه به سبب حیوان آزاری  . در حقیقت فرقی نمی کند که این جنبل و جادو روی کاغذ نوشته شود یا از طریق بریدن پای سگ و گربه دست به این اقدام بزنند .  کاری به این موضوع ندارند بلکه نفس کار را مورد پیگیری قرار می دهند و این دیگر هنر قاضی است که زمانی که می خواهد دردی را  از جامعه دوا کند با توسل به ماده ۶۳۸ قانون با فرد حیوان آزار برخورد کند .

سرایی با بیان این که در برخورد با حیوان آزاری ها به  ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی ، استناد می کنند  ادامه می دهد : بر اساس ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی ، «هر کس علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴)‌ ضربه شلاق محکوم می گردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن دارای کیفر نمی ‌باشد ولی عفت عمومی را جریحه‌ دار نماید فقط به‌ حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.» اما استناد به همین ماده قانونی هم در مقابله با حیوان آزاری ها مشکلات خودش را دارد زیرا هر کس برداشت های مختلفی از آن می کند و به لحاظ حقوقی تفسیری وسیع دارد . در جرم انگاری نمی شود تعریف چنان وسیع باشد . ضمن این که در این جا  تظاهر به عمل حرام  مطرح است به این معنی که اگر کشتار سگ یا حیوان آزاری در محلی خصوصی انجام شود ، دیگر جرم علنی محسوب نمی شود و نمی توان بر اساس این ماده قانونی با فرد حیوان آزار برخورد کرد . به بیان دیگر حیوان ازاری صراحتی در این قضیه ندارد ولی ظلم است  . از لحاظ حقوقی و مذهبی نباید ظلمی به حیوان کنید و حدیث هم داریم .  عرف هم روی این مساله حساس است .  حتی قاضی می تواند عرفا هم به این مساله رسیدگی کند ولی در امور کیفری باید صراحتا به قانون استناد کرد و در قانون مطرح شده باشد .

وی به پرونده فجیع خرس های سمیرم در اوایل دهه ۹۰ به عنوان یک نمونه اشاره می کند و می گوید : در آن کشتار بیرحمانه ،  شکارچیان پس از کشتن یک ماده خرس ، شکم توله هایش را با چاقو می درند و توله ها با شکم دریده و در حالی که امحا و احشای آن ها بیرون ریخته زنده زنده زجر می کشند و در نهایت جان می دهند . در آن حادثه اگر با شکارچیان برخوردی شد بر پایه قوانین زیست محیطی و به دلیل شکار غیر مجاز بود نه حیوان آزاری ! ما قوانین صریحی برای برخورد با حیوان آزاری ها نداریم .

   ۲۰۰۰ گونه جانوری تحت حمایت قوانین محیط زیستی قرار دارند اما اهلی ها همچنان با سایه مرگ دست و پنجه نرم می کنند /   

این وکیل در ادامه خاطر نشان می کند :  اگر چه خرافات و جادو دامان تمام اعضای حیوانات از دندان گرگ و جگر خرس تا دست و پای سگ و گربه های بی پناه را شامل می شود و جادوگران به احدی از آن ها برای سود جویی خویش رحم و مروت ندارند .اما از منظر حقوقی و قانونی ، خوشبختانه ۲۰۰۰ گونه جانوری اعم از پستاندار، پرنده، خزنده  ، دوزیست و ماهیان آب‌های داخلی و حدود ۱۲۰۰ گونه ماهی در آب‌های دریایی در اکوسیستم‌های خشکی و آب‌های داخلی کشور شناسایی شده است  که تحت حمایت قوانین محیط زیستی قرار دارند و عملا با شکار و تخریب زیستگاه آنها برابر قوانین محیط زیستی برخورد شده  و حتی بر اساس ماده ۶۸۰ و ۶۷۹ و ۶۸۸  قانون مجازات اسلامی جرم محسوب شده  و مستلزم مجازات اعم از حبس ،جزای نقدی و جبران خسارت وارده می باشد. اما متاسفانه لیست فوق و دامنه ی حمایت قانونی سازمان محیط زیست ،  شامل حیوانات اهلی که بشر سالها در سایه وجود آن ها  در امنیت جانی یا غذایی به سر برده ،  نمی شود.

در سال ۱۳۱۴ برای نگهداری حیوانات قانون داشتیم

وی در ادامه با بیان این که در سال ۱۳۱۴ برای نگهداری حیوانات قانون وضع شده بود ، یادآور می شود : بر اساس آن قانون برای نگهداری حیوانات ،  شناسنامه و نامه آبله کوبی آن ها الزامی بود  و اگر کسی سگ بزرگ و پرخاشگری داشت بر اساس همین قانون  باید به آن  پوزه بند می بست و  قلاده و زنجیرش می کرد . بعدها حتی برای مرغ هم قانون و مقررات در نظر گرفته شد . به عنوان مثال مردم نمی بایست مرغ را برعکس می گرفتند یا کشتار آن را در منظر عموم انجام می دادند .

سرایی با تاکید بر این که حیوان آزاری ها محدود به افراد اهل جنبل و جادو نمی شود ، به بحث کشتار سگ های بلاصاحب اشاره کرده و ادامه می دهد : وقتی یک روند طبیعی را به رسمیت نشناختید این مشکلات را به همراه دارد . این که من چیزی را نبینم دلیل بر حذف شدنش نیست .  می توان قانونمندش کرد و حد و حدودی  را برایش شناخت اما حذف جواب نمی دهد . بحثی  هم که  با شهرداری داریم همین است . به آن ها می گوییم  هشتاد سال است که کشتار سگ ها انجام می شود شما بودجه تعیین می کنید که حیوانات را معدوم کنید اما این کشتار مثل این است که بخواهید  یک چمن را کوتاه کنید. اگر این روش درست بود که تا به حال جواب داده بود .

وی عقیم سازی سراسری را یکی از نسخه های تعدیل این رویه می داند و می گوید : به جای صرف هزینه برای کشتار سگ ها و پول دور ریختن باید  فکر اساسی کرد . این که مردم فکر می کنند در جاهایی که کشتار سگ ها انجام می شود ، آسایش پیدا می کنند از اصل و اساس اشتباه است و اتفاقا آسایش آن ها گرفته می شود . ما  به جای شناسایی و اشراف به قلمرو حیوانات ، نسخه های غلط تجویز می کنیم . براساس  رفتار شناسی حیوانات ، سگ ها قلمرویی دارند که در آن می مانند و زمانی که شما می آیید و  در محدوده ای دست به کشتار می زنید فضا را برای ورود سگ های مناطق دیگر باز می کنید  و راه  ورود برای سگ های پرخاشگری که به دنبال غذا و جفت گیری می گردند ، هموار می شود و همین می شود که چرخه باطل کشتار سگ ها و حیوان آزاری ها ادامه می یاید.

به طور معمول شیوه کار جادوگران هنگام مثله کردن سگ ها و گربه ها بر این است که دست و پا را تا انتها قطع نمی کنند . این تکه پاره کردن غیر انسانی برای خودش  رسم و رسومی دارد . دست یا پای سگ و گربه باید تا جایی قطع شود که بقیه عمر ، پنجه هایش  به زمین نرسد . معمولا در تاریکی های شب و درخلوت شهر دست به این جنایت می زنند . کارد می کشند بی آن که به  زجر کشیدن و کشته شدنش فکر کنند . تنها  اگر بخت با حیوان مثله شده یاری کند و خون زیادی از او نرفته باشد شاید رهگذری از راه برسد و  آن را  به یکی از کلینک های دامپزشکی برساند.

 

یک حقوقدان :  زمانی   که زندگی آن چنان سخت شد که جامعه نتوانست در روندی طبیعی ، به معمولی ترین خواسته هایش برسد ، با همین احساس درماندگی  به  سراغ چنین داستان هایی خواهد رفت .

 

 

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true