
عاشق پیشه شیرین زبان شهر ما ، به گزارش سيد محی الدین حسینی ارسنجانی خبرنگار فارس اگاه|
■ اشاره:
مولانا ابومحمد مشرف الدین و بنا بر برخی اقوال و روایات ملا شرف الدین مصلح بن عبد الله بن شرف الدین شیرازی معروف و مشهور به سعدی و ملقلب به “ملک الکلام”،”افصح المتکلمین “،”شیخ اجلّ” و “پادشاه سخن” از یک نظر بزرگ ترین سخن سرای پارسی و برترین شاعر پارسی گوی هم ردیف با فردوسی است و از یک سو رازها و ناگفته های بسیار دارد که پس از قرنها و به کرّات می توان درباره اش سخن ها گفت و نوشت. همچنان که پیش از این هم درباره سعدی سخن بسیار گفته و نوشته اند اما در این مجال سعی بر آن است تا برخی ناگفته ها یا کمتر گفته ها درباره سعدی تقدیمتان گردد.تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.نکته قابل ذکر اینکه در مقالات بعدی به علت نامیدن این ادیب و شاعر بزرگ ایرانی به نام نامی” سعدی” و وجه تسمیه و نامیده شدن وی به القاب مختلف را برابر با نقل قول های مقرون به صحت میپردازم و نکته دیگر اینکه در تهیه و نگارش این مطلب از منابع ارزشمندی نظیر:”کیمیا گران ادب فارسی” نوشته بهروز عابدی؛نشر تخت جمشید شیراز،(سال۹۵) و مجلداتی از نشریه پربار و ماهانه “وحید” مربوط به دهه های ۴۰ و ۵۰ مقداری وام گرفته و بهره ها برده ام که به رسم امانت داری در کار پژوهش باید اشاره ای به آنها می شد .
□■□■□■□■□■□■
■ نام واقعی سعدی و حدود عمر او!
نام واقعی سعدی ملا مشرف الدین بن مصلح الدین عبد الله است.زمان دقیق تر تولد سعدی را برخی منابع معتبر سال ۵۷۷ قمری نوشته اند و با توجه به سال تقریبی ولادت وی و حدود سال وفات او معلوم میشود افزون بر صد سال عمر کرده است.( سعدی اگر در سال ۶۹۰ درگذشته باشد معلوم میشود که او عمری نسبتا طولانی و افزون بر ۱۱۰ سال داشته و از شعرای معمر ایرانی و از حکمای سال خورده پارسی زبان بوده است). سعدی در شعری با مطلع:
پدر مرده را سایه بر سر فکن
غبارش بیفشان و خارش بکن
به نوعی خواسته بگوید پدرش در خردسالی از کف او رفته و یتیمی بوده که با سرپرستی مادر و فامیل های نزدیک بزرگ شده است.سعدی پس از طی دوران طفولیت و تحصیل در حوزه های علمیه قدیم شیراز به “نظامیه بغداد” فرستاده میشود و در نزد مشایخ بزرگ عرب و عجم تحصیل و پس از آن یعنی در نوجوانی،جوانی و میانسالی به حجاز و شام و لبنان و روم سفر کرده، افزون بر سی سال از شیراز دور میماند تا اینکه بعد از حدود سال های ۶۲۰ تا ۶۵۵ یعنی پس از ۳۵ سال دوری از شهر و زادگاه خویش به شیراز برگشته و مشغول تدریس علوم دینی و برپایی جلسات نقد و بررسی متون ادبی و گفتگو با شاعران و ادیبان زمانه و تربیت نسلی از عالمان و ادیبان میپردازد.باآمدن سعدی به شیراز در سال ۶۵۴ یا ۶۵۵ فعالیت های ادبی و نگارش و سرودن های او سرعت میگیرد و ابتدا کتاب شعرهای خود باعنوان “بوستان” که همان غزلیات و دیگر سروده های او در قالب های گوناگون شعری است و از سال ها پیش سروده را تهیه و تدوین کرده و به مردم زمانه خود عرضه میدارد و سال بعد کتاب گلستان که حکایات جالب و خواندنی است را به رشته تحریر در آورده و ماحصل تجارب و دیدنی ها و نشست و برخاست های خود با اهل علم و بزرگان ملل آن روزگار را در قالب داستان های کوتاه و حکایات پند آموز آورده و با هنر نمایی تمام خواننده و مخاطب خود را مجذوب کلام سحرانگیز خویش میکند.سعدی کتاب گلستان خود را به پادشاه و سلطان هم عصرش اتابک مظفر الدین ابوبکر بن سعد زنگی تقدیم میکند و به جز “گلستان” که به شیوه نثر مسجع است و آمیخته با اشعار فارسی و عربی می باشد و در موضوعات مهمی مثل”پندیات”،”اخلاقیات “و “اجتماعیات” است. سعدی کتاب دیگری با عنوان “بوستان” در مثنوی دارد که در این اثر هم به امور اجتماعی،اخلاقی پرداخته است،علاوه بر آن آثار “مجالس خمسه” یا “مجالس پنجگانه”او هم در وعظ و پند و اندرز و “رساله در عقل و عشق” و “پاسخ صاحب دیوان” هم از جمله آثار موسوم به سعدی است که رساله “پاسخ صاحب دیوان”در واقع پاسخ های سعدی به شمس الدین محمد جوینی (صاحب دیوان) است. تمامی آثار سعدی تحت عنوان “کلیات سعدی” مشهور و بارها به چاپ رسیده و یا به زبان های مختلف ترجمه گردیده است.
■ بهره مندی عام المنفعه سعدی از ممدوحان عصر خود
نام دیگر بوستان جناب سعدی علیه الرحمه “سعدی نامه” است و سعدی به جهت اینکه اهل مدارا بوده ممدوحانی داشته که مهمترین ممدوح او در “عهد سلغریان”اتابک مظفر الدین ابوبکر پسر سعد بن زنگی و دیگری سعد بن ابوبکر است که سعدی کتاب گلستانش را به او (سعد بن ابوبکر)تقدیم داشته است.سعدی علاوه بر این دو ممدوح “شمس الدین محمد” و برادر ش “علا الدین عطاملک” یا “عطاء الملک”را هم مدح و ستایش گفته است.شک نداریم که کلام نافذ سعدی در گوش پادشاهان و سلاطین زمانه اش بسیار کار ساز بوده و آنان بنا بر توصیه و پیشنهاد بزرگ عالمان زمانه اشان یعنی سعدی که هم مشاوری امین برای آنان بوده و هم فقیه دینی صاحب نفوذی بوده است و علاوه بر آن ادیب و حکیم و سخنور بی بدیل عصر و روزگار خویش بوده توانسته شاهان و امرای زمانش را به ساخت بناها و ایجاد عمارات مهم و آباد از جمله مساجد و مدارس،کتابخانه ها و آب انبار ها،دیگر اماکن عمومی و عام المنفعه،موقوفات و سایر بناهای مهم مامور یا تشویق نموده باشد.آن گونه که آثاری از دوره “اتابکیان”و از عصر سعدی تا به امروز در شیراز و فارس هنوز هم پا بر جا بوده و هستند. در اینجا یادآور شوم اثری مختصر از سعدی با نام “صاحبیه”منتشر گردیده که در واقع مشتمل بر اشعار فارسی و عربی در مدح و ثنای “شمس الدین محمد جوینی” که خود شاعر و صاحب دیوان بوده است می باشد.سعدی با هنرمندی هر چه تمام در مدایح خود نظر ممدوحان زمانش را به خواسته ها و کلام گهر بارش جلب و بدین گونه با سرایش شعر و مدح سلاطین زمانه اش هم آنها را به مهربانی و مدارا با مردم و رعیت فرا می خوانده، هم درخواست ساخت و ساز بناهای مورد نیاز مردم و ابنیه عام المنفعه را با مشارکت سلاطین و امرای زمانه اش طلب می نموده است.
■ دلیل شهرت عالمگیر سعدی چیست؟
دلایل شهرت عالمگیر سعدی در زمان خود و قرن ها پس از رحلتش بسیار است که در این مجال بنا بر پژوهش و ایده شخصی خود به برخی از علل شهرت و محبوبیت فزاینده او اشاره مینمایم:
زبان فصیح و کلام بلیغ سعدی عمده دلیل شهرت و محبوبیت و عالمگیر شدن نام و یاد اوست.از آنجا که سعدی خود را منحصر به مدح و ثنای این و آن نکرد و با این که در مدح امرای زمان خود اشعاری گفته اما به درستی و برابر با عقل و وظیفه سروده، لذا نمی توان به سعدی عنوان شاعر دربار داد و اتهام شاعر حکومتی به او زد.سعدی شاعری بلند همت و آزاده بوده و در نزد اغلب پادشاهان زمانش عزیز و محترم بوده است.سعدی حتی اگر مدح و ثنای امیر یا سلطانی را گفته همگی آنان از بزرگان عصر خود که دانایان و عالم پروران روزگار خویش بوده اند و او با علم و آگاهی و تدبیر و دور اندیشی مدح و ثنای آنان را گفته است.نکته دیگر بر دلیل شهرت و محبوبیت فزاینده سعدی این است که تکیه سعدی تنها بر شعر عاشقانه نبود.سعدی همه عمر و وقت خود را به تربیت و تزکیه درون و پرورش شاگردان و همنوعانی صرف کرد که بعدها از مفاخر علمی،ادبی روزگار شدند.او از ابتدا بزرگ بود و بعد ها با شعر و کلامش بزرگتر هم شد گر چه بنا بر برخی نشانه ها و روایات مختلف سعدی از خاندانی بزرگ و نجیب زاده بوده است.از دیگر دلایل شهرت و محبوبیت سعدی جهان دیدگی او و سرد و گرمی روزگارچشیده بودن او،کسب تجارب وی در سفرها،دیدار و ملاقات های فراوان سعدی با مفاخر علم و ادب روزگار خویش بوده است.چاشنی کردن حکایات با لحنی نرم و گرم و بیان و گفتاری خودمانی در گلستان و ابتکار عمل سعدی در مدح و غزل عاشقانه و در پیش گرفتن رویه وعظ و حکمت و هدایتگری خلق که پذیرش عمومی داشته و رویه نصیحت کردن او به روش و شیوه مشایخ ریاکار زمان خود نبوده بلکه به شیوه ای صادقانه و توام با نظم و نثر آهنگین بوده از دیگر دلایل مهم شهرت و محبوبیت فزاینده سعدی علیه الرحمه هم در زمان حیاتش و هم قرنها پس از ممات و رحلت جاودانه اش بوده است.مضامین و معانی بالای موجود در قصاید عربی و فارسی وی که در اوج فصاحت و بلاغت گفته و سروده شده اند و ادیبان عرب و عجم بر یک به یک شعر و بر تک تک عبارات و حکایات و کلمه به کلمه کلام او صحه گذاشته و تحسین کرده اند از دیگر دلایل شهرت جهانی و محبوبیت عالمگیر سعدی است و باید به این مساله توجه داشت که شعر و کلام سعدی تک بعدی نیست بلکه چند وجهی است.سعدی در بیشتر قالب ها و گونه های مختلف شعری چون خوش سروده لذا خوش درخشیده و شعرش را به اوج زیبایی و فنون شعری رسانده است.سعدی بر عروض و فنون شعر عربی و فارسی و حتی بر زبان کردی عصر خود مسلط بوده و اثر موسوم به “مثلثات سعدی” به زبان کردی نزدیک است و از قصاید او هم مشخص است وی بر قواعد صرف و نحو و دستور هر دو زبان عربی و فارسی تسلط کامل داشته و بدلیل استفاده مطلوب او از هنرهای زبانی و کلامی در شعر و نثرش توانسته به شهرت تمام و کمال در شعر و ادب و زبان فارسی برسد.جایگاه سعدی در بین اهل سنت و اعراب کم نیست به گونه ای که در برخی موارد آنان به دور از اخلاق و انصاف و بعضا با شیطنت هایی سعدی را شاعری متعلق به اعراب میدانند حال آنکه سعدی شاعری کاملا ایرانی و زادگاه او شیراز است و وی به نوعی تربیت شده مکتب مهر و ادب پارسی و خود او عامل و بنیانگذار مکاتب ادبی پارسی زمان خود و بعد از خود است به گونه ای که بعد از او هیچ کسی در ایران و جهان اشعاری به پایه سعدی نسروده و به پای شهرت او نرسیده مگر شاعر همشهری و شاگرد ممتاز مکتب ادبی او یعنی خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی، شاعر، عارف و سالک الهی که شعر و غزل عرفانی را به اوج خود رسانید و نام بلند سعدی استاد و مراد نادیده خویش را دگر باره احیا کرد.
■ سعدی؛خداوندگار غزل عاشقانه هاست!
برخی را بر این باور است که حافظ در غزل از همه شعرای غزل سرای زبان پارسی پیشی گرفته و بالاتر است ولی اینگونه نیست.حافظ با همه مقامات معنوی و شخصیت آسمانی اش که در غزل عرفانی هم مقامی بلند و رفیع دارد اما مقام سعدی در غزل از هیچ شاعر ایرانی حتی حافظ پایین تر نیست. سعدی در غزلیاتش دیدگاه و جهان بینی مخصوص به خود دارد و ما در غزلیات قدیم و “طیّبات” سعدی یا در “بدایع” و “خواتیم” او چه از نظر فرم و محتوا و چه از جنبه ماهیت و توسل او بر حقایق زندگی و معتقدات و تاکید بر مسائل واقع گرایانه تر از حافظ میتوان گفت غزلیاتی ناب،بی نظیر و منحصر به فرد تمام دوران های شعر پارسی را سعدی سروده است. غزل زیبای سروده شده سعدی با مطلع آغازین:
سعدی اینک به قدم رفت و بسر باز آمد
مفتی ملت اصحاب نظر باز آمد
و شعر “حکایت پروانه”و “صدق محبت”و شعر “شمع و پروانه”، شعر “حکایت سیه چرده”و دهها عنوان اشعار و غزلیات وی مصداق و نمونه های خوبی بر شناخت نوع و ماهیت شعر و غزل سعدی که بزرگ بزرگان شعر و سلطان بلا منازع غزل پارسی بوده است، میباشد.شاید مقایسه بین غزل سعدی و حافظ چندان درست و منطقی نباشد چه را که سعدی در بیشتر مسائل دیدگاه و جهان بینی اش متفاوت از حافظ بوده و حافظ و شعر و غزل وی،ماهیت و فلسفه نگاهش ورای از کلام و اعتقادات سعدی است اما به باور اینجانب؛ حضرت حافظ خداوندگار غزل عارفانه و مولانا سعدی شیرازی خداوندگار غزل عاشقانه است و در غزل سرشار از حکمت او کسی به بزرگی و مرتبه جناب سعدی نیامده است و دیگر نخواهد آمد. سعدی شاعر تکرار ناشدنی همه دوران های بشری بعد از خود اوست بنابراین اگر همه ساله از او بنویسیم و یا نقادان ادبی و بزرگان زمانه از فکر و سخن و اندیشه و کلام سعدی بگویند تمامی ندارد.
سعدی چشمه جوشان شعر و رود خروشان حکمت، دریای مواج اندیشه و اقیانوس بی کران بلاغت و فصاحت است.او صانع هنرمندانه کلام موزون و خالق ممتاز سخنان داغ و سخن سرای فوق ممتاز و پر حرارت و آهنگین دانشگاه بین المللی سخن است که شعر ها و سخنانش عجیب بر دلها می نشیند و جانهای بی قراران و درماندگان و درد مندان عالم را آرام میکند. سعدی ما هنرمندی خلاق و ذوق آفرین و اوستاد و معلمی تک و یگانه است که آثار هنر ها و انوار کلام شگرف و جاودانه اش منحصر به دوران حیات پربارش نبود و دفتر ایامش هماره باز است و با رفتن جسمش از جهان فانی و بال و پرکشیدن روح بزرگش به جنان باقی پرونده کلام سازی و کار خانه هنر آفرینی های ادبی او بسته نشد و خورشید تابناک کلام و سخن نغز او قرن ها بر جان ها و دل های مشتاقان گلستان و بوستانش تابیدن گرفت و این چراغ چند صد ساله چنان پرتو افکنی ها کرده که تا ابد الدهر چنین وجود ارزشمند و این گنج پربها به لطف یزدان پاک و آفریده اش تمامی ندارد و این شمع و ستاره فروزان و اختر تابناک آسمان رفیع شعر و ادب پارس و پارسای پارسی گوی ایرانی هرگز رو به خاموشی نرود و به افول نمی گراید و از گزند هر نوع باد و طوفان و ناملایماتی در امان خواهد بود. مدعیان نابخرد جدال با سعدی با تیغ تیز کلام سحر انگیز و معجزه آسای او سال هاست که نقش بر خاک افکنده شده اند و او همچنان در مُلک گسترده و پر رمز و راز شعر و ادب پارسی پادشاهی میکند.باشد که صدر اعظمی او در جهان ادبی و سلطانی وی در ادبیات جهانی دائمی باشد و سلطه جاودانه شعر و کلام سعدی و وزانت و سنگینی سخنان بکر و کلام حکیمانه اش همچنان بر زمین و زمانه ما و نسل های پس از ما دو چندان و مضاعف احساس گردد و بر سرِ ما و آدمیان پس از ما سایه گستری ها کند