true

نکته مبهم این است که پس از شروع جنگ و اجرای عملیات پهپادها و ریزپرندهها علیه زیرساختها و مراکز نظامی کشور، ایستگاههای بازرسی در خروجی شهرها و جادهها تشکیل شد و ماشینها تحت کنترل قرار گرفتند. جالب این است که در همین روزها آتشسوزیها در رویشگاهها کاهش یافته است. مسئولان باید بررسی کنند که آیا آتشسوزیها توسط این پهپادها و عوامل دشمن ایجاد شدهاند یا خیر
فعال برجسته محیط زیست فارس در گفت و گو بافارس آگاه
آتش سوزی های زاگرس عمدی است و اتاق فکری پشت این آتش افروزی است
مسئولان با مسئله آتش افروزی امنیتی برخورد کنند این «جنگی پنهان» است
زاگرس را میسوزانند تا آب و خاک نیمی از کشور از بین برود
فاطمه مقدم–فارس آگاه
در سال جاری، آتشسوزیهای گستردهای در رویشگاههای زاگرس، بهویژه در استان فارس، رخ داده است. از ابتدای سال، تاکنون ۱۶۲ مورد آتشسوزی در عرصههای منابع طبیعی فارس گزارش شده است. اما جریان آتش سوزی ها تنها مختص امسال نیست بلکه ۵ سال است که با شروع فصل بهار آتش که در دامان رویشگاه های فارس و خصوصا زاگرس می افتد. عده زیادی از فعالین محیط زیست و دوستداران عرصه های طبیعی استان آتشسوزیها بهدلیل سهلانگاری انسانی، از جمله روشن کردن آتش در مراتع و کشتزارها، نمی دانند بلکه معتقدند باید به جای لفظ «آتش سوزی» از «آتش افروزی» استفاده کرد چرا که اکثر قریب به اتفاق این آتش سوزی ها با اهداف عمدی روشن یا مبهم انجام می شود. اهدافی که قلب زیستگاه ایران زاگرس را نشانه گرفته است.تکرار این بحرانها نیازمند توجه جدی مسئولان و برنامهریزی مؤثر برای پیشگیری و مقابله با آن است. فعالین محیط زیست و کوهنوردان فارس به پیشنهاد بهمن ایزدی فعال پیشکسوت محیط زیست و پژوهشگر این حوزه عصر شنبه ۲۱ تیرماه در سالن اجتماعات اداره محیط زیست استان فارس گرد هم آمدند تا درباره تشکیل تیمی تخصصی برای مقابله با آتش سوزی ها و حتی بحرانهای طبیعی، از جمله زلزله و سیل، گفتوگو کنند . هدف این نشست، برنامهریزی برای ایجاد گروهی متشکل و سازمان یافته مردمی و آموزشدیده بود که بتواند در زمان بحرانهایی چون آتش سوزی با سرعت و دقت وارد عمل شوند و به کمک تیم های محلی بروند.
فعال برجسته محیط زیست، در گفتوگو با «فارس آگاه» گفت: آتشسوزیهای اخیر در رویشگاههای کشور را باید «آتشزدن» نامید.
بهمن ایزدی تأکید کرد:این آتشسوزیها عمدتاً در گستره و ساختار ریختپیکره زاگرس توسط عامل انسانی صورت میگیرد و پشت این اقدامات تفکری برای خشکاندن ایران و نابودی منابع طبیعی وجود دارد که باید از سوی مسئولین کشور به جد پیگیری شود.
ایزدی با اشاره به آغاز شدت گرفتن این آتشسوزیها از پنج سال گذشته گفت: ما پیش از سال ۹۹ نیز در رویشگاههای کشور آتشسوزی داشتیم، اما نه به این وسعت و شدت. اغلب آتشسوزیهای گذشته عمدی نبود و گاهی توسط کوهنوردان یا طبیعتگردانی که در رویشگاهها بیتوته میکردند و یا چوپانانی که آتش روشن میکردند، اتفاق میافتاد. در بسیاری موارد این آتشها به دلیل بیاحتیاطی گسترش مییافت، اما این آتش ها معمولاً توسط خود جوامع محلی کنترل میشد و مهار میگردید.
این کویر شناس افزود:اما از سال ۹۹ به بعد شاهد تغییر رویکردی جدی هستیم؛ جنگلها و رویشگاهها به طور مداوم و عمدی آتش زده میشوند و در حال سوختن هستند.
ایزدی با تأکید بر اهمیت تمام زیستمندان رویشگاههای کشور، از حشرات و گونههای اندمیک گرفته تا حیوانات بزرگجثه و از گیاهان بوتهای تا درختان کهنسال گفت:زیستگاه همه این موجودات و همچنین انسان، به بقا و سلامت این رویشگاه زاگرس وابسته است. اما متأسفانه از سال ۹۹ تاکنون، از شمال غرب ریختپیکره زاگرس، از استان آذربایجان غربی تا استان هرمزگان، شاهد آتشسوزیهای گستردهای هستیم که من آنها را «آتشزدن» مینامم.
*** عمده اتش سوزی ها در مناطق مرتفع و اکوتونهای رخ می دهد
این کارشناس محیط زیست نکته مهمی را یادآور شد:بیشتر این آتشافروزیها در مناطق مرتفع و اکوتونهای کشور رخ میدهد. اکوتونها نواحی گذار بین دو اکوسیستم متفاوت هستند که تنوع زیستی بالاتری دارند و نقش بسیار مهمی در حفظ تعادل محیطی ایفا میکنند.
ایزدی ادامه داد: این اکوتونها بهویژه در جنوب و جنوبغرب زاگرس، از استان فارس تا چهارمحال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و ارتفاعات شمالشرق استان خوزستان گستردهاند. این ارتفاعات که رویشگاههای قدیمی و کهنسال دارند، مانند سپری حفاظتی عمل میکنند که از ورود و تسلط جبهه هوای گرم سودانی و عربستانی جلوگیری میکنند تا این جبهههای هوا بر ساختار زاگرس سیطره نیابند.
وی افزود: از طرف دیگر، در شمال غرب کشور، در آذربایجان و کردستان، همین ارتفاعات مسیر عبور هوای خنک و مرطوب شرق مدیترانه هستند که هزاران سال است بر ساختار زاگرس تأثیر گذاشتهاند و نظام رطوبتی خاصی ایجاد کردهاند که باعث ماندگاری رویشگاههای متنوع و کهنسال زاگرس شده است.
ایزدی تأکید کرد: آتش زدن اکوتونها باعث کاهش تسلط هوای خنک و مرطوب مدیترانه و سوق دادن زاگرس به سمت خشکی است.
**پشت پرده آتشزدنهای زاگرس اتاق فکری برای خشکاندن ایران است
ایزدی، فعال پیشکسوت محیط زیست، با اشاره به اهمیت منطقه زاگرس گفت: وقتی از زاگرس صحبت میکنیم، در واقع به ذخیرهگاه ۴۰ درصد آب شرب کشور اشاره داریم. منطقهای که نزدیک به ۱۱ استان کشور از مواهب طبیعی آب و خاک آن بهرهمند شدهاند و حدود نیمی از جمعیت کشور در محدوده زاگرس زندگی میکنند. بنابراین، از بین رفتن منابع آب و خاک این منطقه یعنی به خطر افتادن آب و خاک نیمی از جمعیت کشور.
فعال برجسته محیط زیست، ادامه داد: متأسفانه برداشتهای بیرویه از منابع آب، انتقال آب از حوزهای به حوزه دیگر، احداث سدهای متعدد غیرضروری و مدیریت غلط منابع آب و خاک در زاگرس باعث شده است که ما دو برابر حد مجاز از بحران آب عبور کنیم. در شرایط ایدهآل باید حدود ۸۰ درصد از آب ذخیرهشده در سفرهای آبی زاگرس حفظ شود و تنها ۲۰ درصد آن برای برداشتهای سالانه استفاده گردد، اما اکنون وضعیت برعکس شده و سفرهای آبی زاگرس تقریباً خالی شده است.
ایزدی با بیان اینکه طی چند دهه گذشته از ۲۴۰ میلیارد متر مکعب آب ذخیرهشده در سفرهای آبی زاگرس، حدود ۱۶۶ میلیارد متر مکعب برداشت شده است، افزود: هماکنون تنها ۲۰ درصد آب در حوزههای ذخیرهگاهی زاگرس باقی مانده است و آتشزدنهای اخیر شرایط بحرانی را تشدید میکند و زاگرس را به سمت خشکی بیشتر سوق میدهد.
این کویر شناس با تأکید بر اینکه خشکی بیشتر به معیشت و زندگی مردم شهرها و وروستاهای وابسته به آب زاگرس آسیب میرساند، گفت: این موضوع باعث اختلالات اجتماعی، اقتصادی و معیشتی گسترده شده و ناچار به مهاجرت مردم از زاگرس شده است. نمونه بارز این موضوع در پایین حوزه زاگرس در استان خوزستان است؛ جایی که بخش زیادی از آبهای زاگرس که توسط رودخانههای دز و کرخه به جلگه خوزستان منتقل میشد، به دلیل دخالتهای بین حوزهای و بر هم زدن کارکرد طبیعی حوزه هیدرولوژیک زاگرس، به این منطقه نمیرسد. سالهاست مردم مجبور شدهاند سرزمین آبا و اجدادی خود را ترک کنند و به استانهای دیگر مهاجرت کنند.
وی افزود: واقعیت این است که این اتفاق خود باعث خشکیدگی منابع آبی زاگرس شده و به همراه خشکسالی که پدیدهای طبیعی است، کشور را به سمت خشکی سوق دادهایم. خشکی که نتیجه مدیریت نادرست منابع آب، خاک و جنگلهاست و اکنون آتشزدنها این مشکلات را دوچندان میکند.
**درختان کهنسالی که در زاگرس آتش می گیرند نگهبانان آب های زیر زمینی هستند
ایزدی درباره تأثیر آتشافروزیها بر روی درختان کهنسال زاگرس گفت: این آتشسوزیها باعث از بین رفتن درختان دیرزی و کهنسال حوزه زاگرس شدهاند، درختانی که با ریشههای عمیق خود خاک و صخرهها را تثبیت کرده و مانند جدارهای سفالی از آبخوانهای زیرزمینی حفاظت میکنندو جلوی خشک شدن آبخوانها را میگیرند و سیلابها را کنترل میکنند. حالا که این تاج اکوسیستم زاگرس در بخش هایی آتش گرفته و شعلههای آتش تا درههای پرشیب پایین میکشند، معنایش این است که این جداره حفاظتی – یعنی درختان کهنسال – از بین میرود و آبهای زیرزمینی باقی مانده که خود اندک هستند نیز به شدت کاهش مییابد.
او با تاکید براینکه ما معتقدیم پشت آتش افروزی ها در رویشگاه های ما در زاگرس اتاق فکری وجود دارد که قصد ان ضربه زدن به ایران عزیز است تا خشکیدگی را در ریخت پیکره زاگرس تسلط دهدگفت: ما طی پنج سال گذشته این موضوع را بارها فریاد زدهایم، دلایل علمی و شواهد عینی ارائه کرده و به مسئولین هشدار دادهایم، اما گوش شنوایی نیست. این اتاق فکر میخواهد زاگرس و ایران را به سمت خشکی بکشاند و معادلات طبیعی، اقتصادی و اجتماعی منطقه را به هم بزند. از مسئولین درخواست کردهایم که این اتاق فکر را شناسایی و متوقف کنند اما دغدغه مسئولین چیزهای دیگری است.
**آتشافروزیها کمتر از جنگ هشت ساله نیست
ایزدی با تأکید بر اینکه آتشزدن جنگلها از بسیاری جهات کمتر از جنگ هشت ساله نیست، گفت:از بین رفتن این رویشگاهها و اکوسیستم، پایداری اجتماعی ما را در زاگرس از بین میبرد. وقتی تعادل طبیعی به هم بخورد، توازنات اجتماعی و اقتصادی نیز از میان میرود و کشور را دچار بحرانهای جدی میکند. این روند آتشافروزی باعث میشود زیستمندان زاگرس و مردمانی که از دیرباز در این منطقه زندگی کردهاند، اقلیم خود را ترک کرده و مهاجرت کنند. وقتی خانه بیصاحب شود، هر اتفاقی ممکن است رخ دهد و ارزشهای طبیعی زاگرس از بین خواهد رفت.
وی افزود:همچنین این مهاجرتها باعث برهم خوردن تعادلهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در مناطق دیگر کشور میشود و باعث ایجاد التهابهای جدی در شهرهای غیرزاگرسنشین خواهد شد. اینها همه آثار مخرب آتشافروزیهاست، اما مسئولین توجه کافی ندارند.
کارشناس محیط زیست و کویرشناس با اشاره به اینکه فعالان محیط زیست جان خود را به خطر میاندازند و پای آتش میروند، گفت: از سال ۹۹ تاکنون، ۱۹ شهید در اطفای حریقهای زاگرس دادهایم که ۹ نفر از آنها مربوط به فارس هستند و از این تعداد ۴ شهید از خانواده شریف بهزادی بودند. این نشان میدهد مردم ایران زاگرس عزیز را میشناسند و دوست دارند و برای حفاظت از آن تلاش میکنند.
ایزدی با تأکید بر اینکه بیتفاوتی مسئولان دولتی در مقابل آتشزدن جنگلها بسیار تأسفبار است، گفت: حضور آنها در مقابله با آتش بیشتر نمایشی است؛ نه برنامهای برای پیشگیری دارند، نه ساختار و منابع انسانی و مالی لازم برای مقابله واقعی. این بیبرنامگی باعث شده مردم و NGOها به صورت خودجوش پای کار بیایند و به ساماندهی نیروها بپردازند.
** با ایجاد ایستهای بازرسی کاهش آتشسوزیها کاهش یافته است، باید به نقش ریزپرندهها توجه کرد
مدیر «کانون سبز فارس» با اشاره به آتشسوزیهای گسترده امسال در رویشگاههای زاگرس گفت: در جنگ ۱۲ روزه اخیر، مناطق متراکم ارتفاعات سپیدان با ارتفاع حدود ۳۰۰۰ متر که منبع آب بزرگی است و تا خفر جهرم را تغذیه میکند، در ۴ شبانهروز دچار آتشسوزی شد. کوه سبزهپوشان و کوه دراک چندین بار سوختند و در شمال غرب استان آتشسوزیهای گستردهای رخ داد. امسال بیش از ۵ هزار هکتار از مهمترین و قدیمیترین رویشگاههای حفاظتشده خود در پارک بمو را از دست دادهایم که ضربه بزرگی است.
او افزود: نکته مبهم این است که پس از شروع جنگ و اجرای عملیات پهپادها و ریزپرندهها علیه زیرساختها و مراکز نظامی کشور، ایستگاههای بازرسی در خروجی شهرها و جادهها تشکیل شد و ماشینها تحت کنترل قرار گرفتند. جالب این است که در همین روزها آتشسوزیها در رویشگاهها کاهش یافته است. مسئولان باید بررسی کنند که آیا آتشسوزیها توسط این پهپادها و عوامل دشمن ایجاد شدهاند یا خیر.
این فعال پیشکسوت محیط زیست ادامه داد: ما همیشه به مسئولن میگفتیم که ما پای آتش می رویم و جانمان را کف دست می یریم اما شما با فعال کردن بخش امنیتی و قضایی کار پیشگیرانه ای در این زمنیه انجام دهید و مشخص کنید که عوامل این آتش افروزیها کیست . حتی در مورد نیز افراد اتش افروز توس ان جی او ها یا اداه منابع طبیعی شناسایی شدند و به مراکز انتظامی و دادگاه معرفی می شون اما انقدر این مسئله را کوچک انگاری م یکنند و برایشان اهمیتی ندارد که مداقه بیشتری بر این موضوع مه کنند که اتش افروز زودتر از مامورین محیط زیست یا منابع طبیعی از دادگاه یا مراکز انتظامی به خانه اش می رود.
ایزدی تأکید کرد: ما همیشه گفتهایم که فعالان محیط زیست جان خود را کف دست میگذارند، اما مسئولان باید با استفاده از ظرفیتهای امنیتی و قضایی، اقدامات پیشگیرانه انجام دهند و عوامل آتشافروزیها را شناسایی کنند. حتی در مواردی آتشافروزانی شناسایی و به مراجع انتظامی معرفی شدهاند، اما به دلیل کمتوجهی و ضعف در روند قضایی، این افراد سریعتر از مأموران محیط زیست از دادگاه بیرون می آیند وبه خانه میروند. چرا که قاضی میگوید باید سه شاهد عادل دیده باشد که این فرد مراتع و جنگل ها را آتش زده درحالیکه مردم محلی و بعضا مسئولین منابع طبیعی فرد مذکور را معرفی کرده اند. این موضوع باعث شده گستره تخریبها افزایش یابد و منابع طبیعی کشور به خطر بیفتد.
** مردم خود آستین بالا زدند
تشکیل «ستاد مدیریت مشارکتی مقابله با بحران منابع پایه» در شیراز
فعالان محیط زیست در استان فارس با بهرهگیری از تجربیات موفق گذشته، گامی نو در راستای مقابله سریع با آتشسوزیهای منابع طبیعی برداشتند.
بهمن ایزدی، فعال پیشکسوت و نامآشنای حوزه محیط زیست، با اشاره به تجربههای موفق در همکاری با جوامع محلی، از تشکیل «ستاد مدیریت مشارکتی مقابله با بحران منابع پایه» در شیراز خبر داد. وی تأکید کرد که این اقدام با هدف واکنش سریع و موثر در برابر آتشسوزیها و سایر بحرانهای طبیعی برنامهریزی شده است.
ایزدی با اشاره به تجربه سال گذشته در شمال غرب استان فارس گفت: در سال گذشته، حدود ۲۳۰ مورد آتشسوزی در رویشگاههای منطقه رخ داد. با تکیه بر آموزشهایی که به جوامع بومی داده بودیم، مردم محلی از روستاییان و عشایر گرفته تا جوانان داوطلب توانستند پیش از رسیدن نیروهای دولتی، وارد عمل شوند و در بیشتر موارد ظرف کمتر از دو ساعت آتش را مهار کرده یا از گسترش آن جلوگیری کنند.
وی افزود: این تجربه گرانبها نشان داد که آموزش، سازماندهی و اعتماد به مردم محلی چقدر میتواند در مدیریت بحران مؤثر باشد. بر همین اساس تصمیم گرفتیم تیمی منسجم تحت عنوان “گروه اقدام سریع” متشکل از کوهنوردان، علاقهمندان به محیط زیست، موتورسواران داوطلب و اعضای انجمنهای محلی تشکیل دهیم تا در شیراز نیز بتوانیم در کمترین زمان ممکن به محل حادثه در سراسر استان برسیم و به نیروهای محلی کمک کنیم.
*** تشکیل تیم مردمی مقابله با همه بحرانهای طبیعی، فراتر از آتشسوزی
به گفته بهمن ایزدی، هدف این گروه تنها مهار آتشسوزیها نیست، بلکه ایجاد آمادگی برای مواجهه با سایر بلایای طبیعی نظیر زلزله و سیل نیز در دستور کار قرار دارد. وی افزود:دیدگاه من این است که باید گروهی مردمی، آموزشدیده و سازمانیافته داشته باشیم که در هر بحران طبیعی بتواند وارد عمل شود و با سرعت و دقت به مردم خدمترسانی کند. ستاد مذکور تصمیم دارد یک تیم سینفره عملیاتی و یک گروه سینفره پشتیبانی تشکیل دهد. علاوه بر آن، گروه تدارکات و پشتیبانی لجستیکی نیز پیشبینی شده و چند دستگاه خودرو آمادهباش نیز در اختیار گروه قرار خواهد گرفت. تا کنون حدود ۷۰ نفر به این گروه پیوستهاند و پیشبینی میشود با جذب افراد بیشتری از میان کوهنوردان، فعالان اجتماعی و ساکنان مناطق نزدیک به رویشگاهها، ظرفیت این گروه افزایش یابد.
فعال برجسته محیط زیست و کویرشناس در ادامه تأکید کرد: این گروه در تعامل و همکاری مستقیم با اداره کل محیط زیست استان فارس و با حمایت مدیرکل دغدغهمند آن، به دنبال تحقق مفهوم واقعی «حفاظت مشارکتی» است. همچنین هماهنگی با اداره کل منابع طبیعی برای انسجام بیشتر اقدامات در دستور کار قرار دارد.
پایان پیام
true
true
https://farsagah.ir/?p=66058
true
true