true
فدراسیون شمشیربازی در یک دهه اخیر افتخارات متعددی کسب کرده و در المپیک پاریس نیز موفقترین رشته تیمی لقب گرفت؛ نمایندگان کشورمان در این رویداد تنها با یک ضربه از رسیدن به مدال بازماندند. با این حال نسل طلایی این رشته دیگر درخشش گذشته را ندارد و نیاز به جوانگرایی بیش از هر زمانی احساس شود.
به گزارش فارس آگاه، در بازیهای المپیک و بعد از آن، اتفاقاتی رقم خورد که نشان داد نسل طلایی ما آرامآرام رو به افول است و باید در انتظار غروبی غمانگیز باشیم. نسلی که بارها برای ایران روی سکو رفت و کسب افتخار کرد اما هر آغازی، پایانی دارد و باید خودمان را با این شرایط وفق دهیم.
علی پاکدامن، مجتبی عابدینی، محمد رهبری و محمد فتوحی در این سالها هرچه داشتند را به کار گرفتند تا نام خود و ایران را در سابر اعتبار ببخشند که در این راه موفق هم بودند اما مشکل اینجاست که حمایت چندانی برای ادامه این نسل نشد و پشتوانه محکمی برای این سابریستها در دستور کار قرار نگرفت.
اینکه چرا و به چه علت در این همه سال، پشتوانهسازی مناسبی در شمشیربازی صورت نگرفت را میتوان به دلایل متعددی نسبت داد اما به نظر میرسد ترس از تغییرات یا عدم مواجه شدن با انتقادها و مسائلی از این دست را میتوان در این امر دخیل دانست. اگر روزی در شمشیربازی اسم و رسمی نداشتیم در یک دهه اخیر توانستیم از قدرتهای سنتی سابر از جمله فرانسه، ایتالیا، مجارستان و کرهجنوبی به راحتی عبور کنیم و این مسیر را با قدرت ادامه دهیم اما پس از یک دهه، حالا باید نگران آیندهای باشیم که خودمان برای شمشیربازی رقم زدیم و این جای نگرانی دارد.
اگر در این سالها شمشیربازی ایران با عبور از مدعیان آسیایی و جهانی، سکوهای مختلف را یکی پس از دیگری فتح کرد به دلیل آن بود که نسلی طلایی را در اختیار داشت اما همه چیز به این نسل خلاصه شد تا یادمان برود هر طلوعی، غروبی دارد. متاسفانه در ورزش ما به دلیل نبود یک سیستم تعریف شده، بسیاری از تصمیمها فردی یا مقطعی است و با آمدن و یا رفتن یک مدیر یا رئیس فدراسیون، چرخه فعالیت آنطور که باید بچرخد، نمیچرخد و برای همین است که در بحث استعدادیابی و اصول پایه با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنیم که این تنها شامل شمشیربازی نیست و به عبارتی دیگر رشتهها از این نقصیه، ضربه میخورد.
مشکل دیگر این است که برای پرورش یک نسل طلایی باید سالها برنامهریزی و ممارست داشت و این کار مستلزم زمان، هزینه و مدیریت است و شاید سالها طول بکشد که چنین تیم خوب و یکدستی داشته باشیم. هرچند با تغییراتی که در راس فدراسیون شمشیربازی صورت گرفت این مساله مورد توجه و تاکید بود اما نمیتوان انتظار داشت در زمانی کوتاه، آن افتخارات گذاشته به همان شدت و حدت ادامه یابد. تنها دلخوشی الان این است که طی سهسال گذشته روی ردههای پایه تاکید شده و برگزاری رویدادهایی مانند المپیاد دانشآموزی یا رقابتهایی اینچنینی، شاید ما را در مسیری که امروز قرار داریم، هدایت کند اما همین روند حداقل ۵ تا ۷ سال نیاز به زمان دارد که کم نیست!
در همین ایام شاهد هستیم که با تلاشهای فدراسیون و حمایتهای وزیر ورزش اتفاقات خوبی در شمشیربازی به عنوان یک رشته المپیکی رقم خورد که از آن جمله میتوان به اختصاص زمین در ورزشگاه آزادی برای ساخت کمپ شمشیربازی یا فراهم کردن تجهیزات لازم برای قهرمانان، با همه سختیها اشاره کرد اما واقعیت این است تا پشتوانه فیزیکی در کار نباشد، تمام این تلاشهای ثمره بخش نخواهد بود.
از سویی دیگر فراموش نکنیم فاصله ما با اپه و فلوره همچنان زیاد است و فدراسیون شمشیربازی باید در این بخش نیز هدفمند و با برنامه ظاهر شود تا از فرصتها و استعدادهایی که داریم به شکلی مطلوب استفاده شود. بدون شک در ورزش همه به دنبال نتیجه هستند و همین فشارها روی فدراسیونها میتواند فعالیتها را به سمت و سوی کسب نتیجه سوق دهد تا جایی که شاید از پشتوانهسازی باز بمانند. در این شرایط لازم است با تدبیر و تدبر، با جوانگرایی تابوشکنی کنیم تا هم به دنبال کسب افتخار باشیم و هم آینده ورزش را تضمین کنیم.
در خاتمه نسلی که نام ایران را در جهان شمشیربازی پرآوازه کرد حال در حال غروب است. اما پرسش اصلی اینجاست که آیا نسل بعدی آماده در دست گرفتن شمشیر افتخار است؟
true
true
https://farsagah.ir/?p=68248
true
true



