
داراییها و منابع گردشگری این استان کهن ، به دلیل نبود مدیریت کارآمد و بهرهبرداری صحیح، در گوشهگوشه استان بیبهره افتادهاند، به گزارش فاطمه مقدم – خبرنگار فارس آگاه، هفته گردشگری در فارس در حالی به پایان میرسد که بهزاد مریدی، با سابقه مدیریتی در حوزه فرهنگ و هنر، بهعنوان مدیرکل جدید میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی فارس منصوب شد و این تحول مهم، تنها اتفاق هفته گردشگری در استان بود و جز انتظار برای رونمایی از سند توسعه گردشگری، هیچ اتفاق دیگری در فارس رقم نخورد.
استان تاریخی و فرهنگی فارس، با همه میراث غنی خود، امروز با چالشی بزرگ روبهروست؛ چالشی که میتوان از آن بهعنوان «ترکه بدون وارث» نام برد؛ اصطلاح فقهی که برای مال بهجا مانده از درگذشتهای که وارثی ندارد به کار میرود. داراییها و منابع گردشگری این استان کهن نیز، به دلیل نبود مدیریت کارآمد و بهرهبرداری صحیح، در گوشهگوشه استان بیبهره افتادهاند و تنها حرف از برندسازی گردشگری چون هالهای از امید مطرح و خیلی زود به دست فراموشی سپرده میشود.
«فارس، گنجی است که باید به ثروت تبدیل شود.» این خود ختم کلام است که از زبان حسینعلی امیری، در دیدار با مدیران گردشگری و منابع انسانی فارس، به روشنی بر ظرفیتهای استفادهنشده این استان تأکید دارد. در همین راستا، مهدی پارسایی، معاون هماهنگی امور گردشگری و زیارت استانداری فارس، از تدوین «سند توسعه گردشگری فارس» خبر داده است. این سند، با بهرهگیری از اسناد بالادستی و با مشارکت نهادهای مختلف تهیه شده و قرار است بهعنوان نقشه راه مدیرکل جدید میراث فرهنگی، بهزاد مریدی، مورد استفاده قرار گیرد.
فارس، با وجود چهار اثر تاریخی دارای ثبت جهانی از قبیل تخت جمشید، پاسارگاد، باغ ارم و محور ساسانی و برخورداری از بالغ بر ۲ هزار و ۹۰۰ اثر تاریخی و بیش از ۴۰۰ جاذبه طبیعی کمنظیر که ۸۴ مورد آنها بهعنوان منطقه نمونه گردشگری انتخاب شده است، شهرت گردشگری بهاندازه این همه «دارایی» ندارد. در واقع فارس نه فقط داراییهای ناشناخته بسیاری دارد که چون بازرگانی کمهوش گوشه انبار انداخته است، بلکه از داشتههای شناختهشده خود که چون سرمایه در گردش است نیز بهخوبی بهرهبرداری نمیکند.
نمیخواهیم راه دوری برویم، فقط کافی است داشتههای استان فارس را با استان گردشگرپذیر همسایهمان اصفهان، که مقصد اول گردشگران خارجی و مقصد همیشگی گردشگران داخلی است، مقایسه کنیم. جالب آن است که اصفهان توانسته با عبور از فاز توصیفی و پژوهشی در برنامهریزیهای بلندمدت، به سمت اقدامات میدانی و اجرایی و بهرهبرداری از ظرفیتها و منابع گردشگری خود برود و به مهمترین شهر گردشگری ایران تبدیل شود.
اصفهان، بدون داشتن آثار باستانی پیش از اسلام که اهمیت بسزایی در جذب گردشگر دارد، توانسته به اتکای آثار تاریخی عمدتاً مربوط به دوره صفویه چنین اسم و رسمی برای خود دستوپا کند. صد البته که شهر اصفهان نیز مناطق گردشگری مهم و کمنظیری چون عمارت عالیقاپو، مسجد شیخ لطفالله، مسجد امام، کلیسای وانک، میدان نقش جهان، پل شهرستان، سیوسهپل و… دارد، اما داشتههای شیراز با ۲ سایت گردشگری جهانی و آرامگاه دو شاعر نامی، بهتنهایی چیزی چند برابر اماکن تاریخی استان اصفهان است.
بههرروی، فارس با نامناسب بودن زیرساختهای گردشگری، اختلافات شدید پیرامون حوزه مدیریتی میراث فرهنگی استان، بیاستعدادی مسئولان استانی در جذب اعتبارات و صد البته کمکاری و کاهلی آنها در انجام کارهای تبلیغاتی که بتواند جایگاه بینالمللی شیراز را تثبیت کند، هنوز نتوانسته از پتانسیلهای گردشگری خود استفاده کرده و بهرهای درخور ببرد و آوردهای چشمگیر برای اقتصاد استان به همراه بیاورد. تنها عبارتهای «تأکید کردن» و «خواستار شدن» و نهایتاً «اهتمام ورزیدن» و نالیدن از نبود بودجه است که از مسئولی به مسئول بعدی به ارث میرسد.
در ادامه نگاهی به چند منبع ناب گردشگری طبیعی و فرهنگی که پتانسیل زیادی برای سرمایهگذاری و تبدیلشدن به مراکز گردشگری فرهنگی و جذب گردشگر از استانهای دیگر دارند، میاندازیم.
از شهر باستانی فراموششده «داربگرد» تا خوشاقبالی «تنگ رغز» شهرستان داراب در استان فارس، با پیشینهای کهن و فرهنگی غنی، همواره در سایه بیتوجهیهای گردشگری و میراثی قرار داشته است. این منطقه که به نام داریوش دوم (داراب) نامگذاری شده، در دل خود شهر باستانی دارابگرد را جای داده است؛ شهری با قدمت ۲۵۰۰ سال که در دوره ساسانیان بهعنوان پایگاهی نظامی شناخته میشد.
دارابگرد، با دیوارهای عظیم گلرس و سنگی، نقش شاپور، آتشکده آذرخش (مسجد سنگی)، آتشکده آذرجوی و آسیاب سنگی، گنجینهای از تاریخ ایران باستان را در دل خود جای داده است. گرچه به گفته صادق زارع، سرپرست معاونت میراث فرهنگی فارس، فرایند ثبت جهانی دارابگرد توسط اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری فارس در سال جاری آغاز شده و پیشنهاد الحاق آن به منظر ساسانی فارس مطرح شده، اما هیچ کاری برای برندسازی و تبلیغ جاذبههای این بنای مهم تاکنون صورت نگرفته است. به جرأت میتوان گفت درمیان اهالی شیراز، داشتههای این شهر باستانی همچنان ناشناخته است و کمتر شیرازی این جاذبههای مهم را دیده یا در برنامه سفر خود زمانی برای بازدید از این مکانها در نظر گرفته است.
با وجود آنکه فاصله شیراز تا دارابگرد حدود سه ساعت است و امکان سفر یکروزه نیز به این جاذبه باستانی مهم میسر است، اما کسی از این شهر باستانی چیز زیادی نمیداند که کنجکاوی برای رفتن و بازدید از بقایای آن داشته باشد. وقتی مردم شیراز چنین با این جاذبههای باستانی بیگانهاند، چه انتظاری از باقی هموطنان میتوان داشت.
به هر رو، دارابگرد در فاصله ۶ کیلومتری شهرستان داراب قرار دارد و یکی از قدیمیترین شهرهای ایران باستان با کاربری اصلی نظامی بوده است. پیرامون این شهر ۲۵۰۰ ساله، حصار مخروطی عظیمی از گل رس، سنگ و ملات آهک ساخته شده که ارتفاع آن به بیش از ۱۰ متر میرسد. این دیوار در طول زمان دچار فرسایش شده و ارتفاع آن اکنون به حدود هفت متر میرسد. وجود ماده چسبندهای در میان ملات و گل بهکاررفته در دیوار سبب شده با گذشت بیش از ۲۵۰۰ سال، این دیوار با تخریب کم پابرجا و استوار باقی بماند. جالب آن است که این منطقه در ۲۴ شهریورماه ۱۳۱۰ شمسی در فهرست آثار ملی ایران جای گرفت و چون این مکان در و دروازهای ندارد، در همه ۲۴ ساعت شبانهروز، بازدید از این محوطه باستانی بلامانع است و با صرف حدوداً ۲ ساعت میتوان تمام قسمتهای آن را تماشا کرد.
نقش شاپور، آتشکده آذرخش (مشهور به مسجد سنگی)، آتشکده آذرجوی، آسیاب سنگی و حتی مسجد چهارمناره داراب که یادگار دوران شاه طهماسب اول است، همه از آثار باستانی و تاریخی داراب هستند که همان اندازه اقبالی که دارابگرد دارد، برخوردارند و امکانات مناسب گردشگری ندارند تا مردم راغب به رفتن و اقامت حتی یک روز در این شهرستان شوند. خوشبختانه تنگ رغز داراب با ویژگیهای منحصر بهفرد طبیعی و با اقبالی که تورگردانان و کوهنوردان استان فارس به این مکان داشتند، حالا آنقدر مشهور است که تورگردانان از اصفهان و تهران برای بازدید از این سایت طبیعی، اصطلاحاً تور ببندند.
روستای لایزنگان؛ روستای پلکانی که میتواند جای نقش ماسوله را برای جنوب ایران پر کند
«آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم». وقتی عکسهای روستای ماسوله را ببینیم، با صد آه و حسرت میگوییم: حیف که خیلی دور است وگرنه چه صفایی دارد دیدن شهری با معماریای چنین زیبا؛ شهری که پلکانهای سنگی و معماریاش از دل کوه تراشیده شده و به دره سر میخورد. اما چه غافل که در همین استان خودمان، روستای پلکانی با طبیعتی زیبا وجود دارد که شاید کمتر شنیدهایم؛ روستایی در حوالی داراب با نام لایزنگان که میتوان آن را سرزمین گلهای محمدی نیز نامید. گرچه گردشگران نسبت به گذشته راه این روستای سردسیر کوهستانی را که به «ماسوله فارس» شهرت دارد، تا حدودی پیدا کردهاند، اما جز معدود گردشگران حرفهای، کسی این روستا را نمیشناسد.
لایزنگان، با معماری پلکانی خود همچون نگینی در میان کوهها و درهها میدرخشد؛ خانههایی که بر صخرهها تکیه دادهاند و باغهای گل محمدی که در نسیم بهاری، عطرشان جان را تازه میکند. کافی است در اینترنت نام این روستا را جستوجو کنید تا بهشتی از رنگ و معماری زیبا این روستای سردسیر کوهستانی پیشرویتان باز شود. باغهای زیبا با درختان سر بهفلک کشیده این شهرستان، زیبایی خیرهکنندهای را به طبیعت بکر و ناب این منطقه از کشور بخشیده است که تماشای آن، لذتی شگرف را به گردشگران و مسافران خواهد بخشید. نزدیکی این روستا با آثار باستانی مهم، میتواند امتیاز خوبی برای تبدیل این روستا به مقصد گردشگری تاریخی–طبیعی باشد.
گرچه مردم لایزنگان مردمی مهماننوازند و از مهمانانی که در تابستان به آنجا میآیند، بهخوبی پذیرایی میکنند. خوشبختانه این روستا یک اقامتگاه بومگردی دارد که گردشگران میتوانند برای چند شب اقامت برنامهریزی کنند و چند روزی را در صفا و آرامش مثالزدنی این روستا سپری کنند و بتوانند از مناطق دیدنی بیشمار چون چشمههای زلال و غارهایی همچون غار لایسنه، غار معدنگاه، غار باغکر، غار پیرنو و غار پیرشیخعلی دیدن کنند.
نظیر داراب، در استان فارس، روستاها و مکانهای مهمی با ظرفیتهای ناشناخته طبیعی و تاریخی وجود دارد که اگر بخواهیم به همه آنها بپردازیم، از حوصله این گزارش خارج است. اما آنچه هست، مسئولان گردشگری فارس به یک باور مطلق برای ارتقاء اقتصاد استان و درآمدزایی از راه گردشگری نیاز دارند. اگرچه تلاشهایی برای تدوین سند توسعه گردشگری استان آغاز شده، اما بدون عزم راسخ، برنامهریزی دقیق و اجرای عملیاتی، این سند نیز چون سندهای مشابه (سند توسعه ۲۰ ساله کشور) روی کاغذ باقی خواهد ماند.