
خوبی که از حد بگذرد…
به گزارش مسعود محجوبی ـ خبرنگار فارس آگاه، مسابقه فوتبال بین تیمهای فجر شهید سپاسی شیراز و استقلال خوزستان، با همه حواشی و جار و جنجالهایش به پایان رسید؛ مانند هزاران رقابت ورزشی که روزانه در سراسر جهان انجام میشود. اما وجه تمایز این مسابقه با سایر رویدادها، نه در مستطیل سبز، بلکه در کنفرانس خبری پس از آن رقم خورد؛ جایی که سرمربی متشخص تیم فجر، دستکم دو بهانه «آبدار» در توجیه شکست تیمش در آستین داشت.
بهانه نخست میتوانست محرومیت میزبان از حضور تماشاگرانش باشد. الحقوالانصاف فجریها در این خصوص کوتاهی کرده و به هشدارهای سازمان لیگ، مبنی بر حضور ۵۰ درصدی تماشاگران در دیدارهای قبلی، بیتوجه بودند؛ اما از آنسو، سازمان لیگ نیز میتوانست با دیده اغماض به این موضوع نگاه کرده و سهلانگاری مسئولان را به ادب و فرهنگ هواداران پرشور شیرازی ببخشد. هرچه بود، این مهم اتفاق نیفتاد و چشممان به جمال هواداران روشن نشد.
بهانه دوم، «ضعف مشهود تیم داوری» بود. وقتی در نخستین دقایق نیمه دوم استقلالیها دروازه میزبان را گشودند، حتی با چشمان غیرمسلح نیز مردود بودن این گل مشخص بود. اما در کمال تعجب، فناوری VAR که ملعبهای شده در دست برخی داوران ضعیف، تصمیم کمکداور را نقض و رأی به تأیید گل آبیپوشان داد. داشتیم با خودمان کلنجار میرفتیم که شاید اشتباه کردهایم یا دچار خطای دید شدهایم، و تیم داوری مستقر در اتاق VAR ـ که بیش از هفت دقیقه را برای بررسی این صحنه اختصاص داد و روند بازی را از جریان انداخت ـ به درستی گل تیم خوزستانی را تأیید کرده است؛ اما پس از سوت پایان مسابقه، حتی یک کارشناس داوری هم این گل را تأیید نکرد و همگی متفقالقول، آفساید مهاجم آبیپوش را محرز دانستند.
با توجه به این موارد، اکثر خبرنگاران حاضر در محل کنفرانس خبری پس از مسابقه، منتظر هجمه کادر فنی تیم فجر علیه سازمان لیگ و بهویژه تیم داوری بودند؛ اما گوشهایمان آنچه را شنید، باور نمیکرد. سرمربی طلاییپوشان، نتیجه دیدار را عادلانه ارزیابی کرد و «غرور بازیکنان» و «چینش نامناسب تیم توسط کادر فنی» را دو عامل مؤثر در ناکامی شاگردانش دانست..
یک مونولوگ جذاب از شخصیت آوانگارد فوتبال ایران
برای ورزش لمپندوست کشورمان، چنین تفکری نوبرانه است و شاید به همین دلیل بود که صحبتهای آقا پیروز بهسرعت نقل محافل ورزشی شد و دوست و دشمن به تمجید از نوع نگاه و طرز فکر سرمربی موفق فجر شهید سپاسی شیراز پرداختند. از شما چه پنهان، ما ـ یعنی اصحاب رسانه ـ نیز از فعالیت چنین مربی جنتلمنی در تیمی از شهرمان به خود بالیدیم و کودکانه ذوق کردیم.
اما نکتهای که نباید از آن غافل شد، مثلی قدیمی است که میفرماید: «خوبی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند.» آری، در این فوتبال بیدر و پیکر که هرچه بیشتر هوچیگری و جار و جنجال کنید، بیشتر داوران را تحتتأثیر قرار میدهید و هرچه مظلومتر باشید، راحتتر سرتان را میبرند، پیروز قربانی تصمیم گرفته جزو دسته دوم باشد. ولی بد نیست گاهی برای احقاق حقوق تضییعشدهمان، فریادی از سر تظلّمخواهی سر بدهیم.
اشتباه در چینش نفرات و بازی بد بازیکنان، مواردی است که برای بهترین تیمهای دنیا نیز ممکن است اتفاق بیفتد؛ اما چه بسیار مسابقاتی که یک تیم در روز بد خود نیز موفق به کسب ۳ امتیاز شده است. مانند آنچه در شامگاه پنجشنبه، دهم مهرماه ۱۴۰۴ میتوانست اتفاق بیفتد؛ چراکه اگر گل استقلال خوزستان مردود اعلام میشد، نیازی به هجوم بیمحابای بازیکنان فجر به دروازه تیم میهمان ـ و در نتیجه، آسیبپذیری خط دفاع روی ضدحملات تیم حریف ـ نبود.
به هر حال، هرچه بود این مسابقه و نتیجه آن به تاریخ پیوست؛ اما آنچه ماندگار شد، تواضع و فروتنی سرمربی با شخصیت تیم شهرمان بود.
ممنونیم، آقای پیروز قربانی.