ولایت‌پذیری شهید کسایی؛ از عشق به امام علی تا اطاعت از امام خمینی ، به گزارش فاطمه ملوزه خبرنگار فارس اگاه، برادر شهید کسایی گفت: ویژگی بارز شهید علی کسایی ولایت‌پذیری او بود.

امروز پنجشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۳ از تفریظ رهبری بر کتاب “آخرین فرصت” که روایت کننده زندگی شهید علی کسایی از خواستگاری او تا شهادتش است رونمایی می شود. به همین مناسبت خبرنگار روزنامه شهر مردم با گفتگو با افراد مختلف به ابعاد متفاوت زندگی این شهید پرداخته است. شهید علی کسایی شهیدی بسیار ولایت پذیر بوده است. او به معنای واقعی کلمه در همه ابعاد زندگیش ولایت افراد برتر از خود را می پذیرفت. درباره ولایت پذیری شهید کسایی خبرنگار فارس اگاه گفتگویی با برادر شهید کسایی داشته است.

*برادرم به‌شدت به حضرت علی علیه‌السلام علاقه‌مند بود

برادر شهید کسایی به خبرنگارفارس اگاه درباره توصیف ویژگی بارز برادر شهید خود گفت: هر شهیدی صفت خاص خودش را دارد. شهید کسایی هم از این قاعده مستثنی نبود. ویژگی بارزی که شهید کسایی داشت ولایت‌پذیری او بود. او به‌شدت به حضرت علی علیه‌السلام علاقه‌مند بود. وقتی سخنرانی‌های امام هم از تلویزیون پخش می‌شد آن‌قدر در نزدیکی تلویزیون می‌نشست که انگار به دنبال این بود تا با تلویزیون یکی شود و به طوری محو سخنرانی‌های امام می‌شد که محیط اطراف را فراموش می‌کرد.

محمود کسایی در مورد نحوه ولایت‌پذیری امام خمینی توسط برادرش بیان کرد: هر چه امام می‌گفت علی انجام می‌داد. امام خمینی چون بسیار بر جبهه رفتن جوان‌ها تأکید می‌کردند او هم مرتباً به جبهه می‌رفت. خودش می‌گفت که من حدود دویست نفر از دوستانم را تشویق به رفتن به جبهه کردم. او به ما می‌گفت خیلی از دوستانم را که به جبهه فرستادم شهید شده‌اند دعا کنید که من هم شهید شوم. شهید علی کسایی به دوستانش، به ما و هرکسی که می‌دید می‌گفت که برای شهادتش دعا کنند.

وی درباره جایگاه امام علی علیه‌السلام در نزد برادرش هم اظهار کرد: آن‌قدر ولایت‌پذیری امام علی علیه‌السلام برای علی مهم بود که به کلاس‌های تفسیر نهج‌البلاغه می‌رفت و خودش هم بعد از دیدن این دوره شروع به تفسیر نهج‌البلاغه آن هم به سبک آقای قرائتی کرد. در همه مساجد، تلویزیون، ارتش، بسیج و مدارس به تفسیر نهج‌البلاغه مشغول بود.

*شهید کسایی روی حرف مادرش حرفی نمی‌زد و سریع آن را می‌پذیرفت

برادر شهید علی کسایی درباره تسلط شهید بر روی نهج‌البلاغه عنوان کرد: شهید به‌قدری بر نهج‌البلاغه تسلط داشت که کتاب صفات منافقین از دیدگاه نهج‌البلاغه را نوشت و همین کتاب سبب ترور او توسط منافقین در سال ۶۰ شد.

محمود کسایی درباره ولایت‌پذیری از مادر توسط شهید نیز بیان کرد: علی به حدی  از مادرمان اطاعت می‌کرد که حتی اگر مادر مخالف خواست او حرفی می‌زد او بلافاصله می‌پذیرفت و نه نمی‌آورد. ما یک روز قرار بود با جمعی از دوستان به کوه برویم و آماده حرکت بودیم که به‌یک‌باره مادرم گفت علی نرو من می‌خواهم پیش من بمانی. شهید کسایی بعدازاین که مادرم این حرف را زد بلافاصله گفت من به کوه نمی‌آیم و پیش مادرم می‌مانم.

کسایی درباره جهاد با نفس این شهید نیز افزود: شهید به‌یک‌باره تصمیم گرفت که دیگر چایی نخورد من از او در این باره سؤال پرسیدم که چرا دیگر چایی نمی‌خوری. او گفت من می‌خواهم خلاف نفسم عمل کنم. خیلی به چایی خوردن علاقه دارم برای همین تصمیم گرفتم از این به بعد دیگر چایی نخورم.

*نقطه عطف زندگی شهید کسایی مادرش بود

برادر شهید علی کسایی در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس اگاه درباره «در مسیری که برادرتان انتخاب کرد، چه اتفاق یا تجربه‌ای باعث شد نگاه او به دنیا تغییر کند و مسیر ایثار را انتخاب کند؟» اظهار داشت: نقطه عطف زندگی برادرم مادرم بود. مادرم آدم بی‌سوادی بود و قدرت خواندن و نوشتن نداشت. ولی از بچگی ما خیلی مادرم مراقب حلال و حرام در زندگی بود. مادر با وجودی که پدرم در خردسالی ما از دنیا رفت من و برادرم را به‌تنهایی بزرگ کرد. مادرم ما را از عرق خوردن و همنشینی با افرادی که اهل این کارها بودند ترسانده بود. همچنین مادرم خیلی اهل خمس دادن بود. سال خمسی داشت و اگر هم جایی می‌رفتیم و در آنجا چیزی می‌خوردیم که می‌دانست صاحب آنجا اهل خمس دادن نیست خمس هر آنچه که آنجا خورده بودیم را می‌پرداخت و این روی ما خیلی تأثیر گذاشت و ما را محب اهل‌بیت علیه‌السلام کرد. همچنین مادرم ما را پای منبر شهید دستغیب می‌برد.

محمود کسایی در پایان درباره شهدا گفت: شهید شاهد است. شهدا ناظر بر افراد هستند. شهدا با خانواده خود ارتباط بسیار نزدیکی دارند و می‌توانند مشکلات خانواده خود و هر کس که به آنها متوسل شود و یا به زیارت قبر آنها برود را برطرف کنند.